وب سایت رسمی مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى

اهم اخبار تقریب مذاهب اسلامی

مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى
سایت رسمی مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى
فلسفه و اهداف متعالی قیام عاشورا
۱۴۰۲/۰۵/۰۴ ۱۰:۱۹ 419
یادداشت ؛

فلسفه و اهداف متعالی قیام عاشورا

امام حسين(ع) اهداف والا و متعالی برای قیام خود داشتند که بهترين و موثق‌ترین راه براي شناخت فلسفه و اهداف متعالی نهضت سيدالشهدا (ع)، کلام ایشان و سایر اهل‌بیت علیهم‌السلام است.

به گزارش روابط عمومی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، محمدمهدی مؤمنی‌ها دبیرکل بنیاد بین المللی تکریم ادیان و مذاهب، در آستانه عاشواری حسینی در یادداشتی نوشت:امام حسين(ع) اهداف والا و متعالی برای قیام خود داشتند که بهترين وموثق‌ترین راه براي شناخت فلسفه و اهداف متعالی نهضت سيدالشهدا (ع)، کلام ایشان و سایر اهل‌بیت علیهم‌السلام است، مجموع خطبه ها، سخنان، نامه ‎‌‌ها و وصيت‎نامه امام حسين(ع) كه درباره اهداف و انگيزه‌های قيام عاشورا است و نيز برخي از تعابير زیارت‌نامه‌های متعدّد و مختلف كه از امامان ديگر درباره حضرت رسيده است و در آن‌ها به انگيزه قيام پرداخته‌شده است.

از سخنان مختلف سيدالشهدا(ع) می‌توان چهار هدف را براي اقدامات و فعاليت‎هايشان در عصر حاکمیت يزيد استخراج كرد:

الف ـ احياي مظاهر و نشانه ‌هاي اسلام اصيل و ناب محمدي
ب- ایجاد وحدت و همدلی بین امت اسلامی 
ج ـ ا‎صلاح و بهبود وضع مردم سرزمين‌هاي اسلامي
د ـ مبارزه با ستمگران اُموي جهت تأمين امنیت و آسایش براي مردم ستمديده
ه ـ فراهم ساختن بستري مناسب براي عمل به احكام و واجبات الهي

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هدف امام حسین(ع) را بازگرداندن جامعه اسلامی به مسیر صحیح خود و مبارزه با انحرافات بزرگ دانسته است. به اعتقاد او میان هدف و نتیجه خلط شده است چرا که نتیجه این هدف تشکیل حکومت یا شهادت بود در حالی که برخی این دو را هدف امام حسین می‌دانند.

امام حسين(ع) ضمن وصیت‌نامه‌ای كه هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمّد بن‌حنفيّه براي وي نوشت، هدف از حركت خويش را چنين بازگو كرد:

من نه از روي سرمستي و گستاخي و نه براي فساد و ستم‎گري حرکت کردم‎. بلكه تنها براي طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. مي‎خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و به سيره جدم و پدرم علي بن‌ابي‌طالب عمل كنم‎.

و در زيارت‎هاي مختلف كه درباره امام حسين(ع) از امامان(ع) وارد شده، اين تعابير فراوان ديده مي‎شود:

«اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوهَ وَ آتَيْتَ الزَّكوهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ»

گواهي مي‎دهم كه تو نماز را بپا داشتي و زكات دادي و امر به معروف و نهي از منكر كردي‎.

از اين عبارات، اهداف ذيل را از قيام حضرت، مي‎توان استفاده ‎كرد‎:

الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پيامبر(ص)
ب ـ امر به معروف
ج ـ نهي از منكر
د ـ عمل به سيره رسول‌خدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) همانند برپايي نماز و پرداخت زكات

حضرت در نامه‎اي كه در زمان اقامت خويش در مكّه در پاسخ دعوت به نامه های بزرگان كوفه مبني بر آمدن به كوفه، نوشتند، فلسفه قيام و هدف از قيام را، تلاش در جهت برپايي حكومتي مي‎داند كه رهبر و پيشواي آن، صفات و امتيازات ذيل را دارا باشد:

الف ـ به كتاب خدا حكم كند‎.
ب ـ عدالت را در جامعه حاكم كند‎.
ج ـ متديّن ومعتقد به دين خدا باشد‎.
د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهي كند‎.

سيدالشهدا(ع) در نامه‌ ای كه ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همياري و همراهي با وي كرده است، علّت و هدف از نهضت خويش را چنين بيان مي‎كند: من شما را به كتاب خدا و سنّت پيامبرش مي‎خوانم‎. همانا سنّت پيامبر(ص) از بين رفته است و بدعت زنده شده است‎.

ایشان در جواب عبدالله بن‌مُطيع مي‏فرمايد‎:كوفيان به من نامه نوشته و از من خواسته اند به نزدشان بروم‎، چون اميدوارند (كه با رهبري من) نشانه‌‎هاي حقّ زنده و بد‎عت‎ها نابود شود‎.

و نيز در نامه ‎اي كه به شيعيان بصره نوشتند، فرمودند:من شما را به زنده كردن نشانه هاي حقّ و نابود كردن بدعت‎ها مي‎خوانم‎.

از مجموع نامه و پاسخ حضرت، اين اهداف را مي‎توان براي نهضت عاشورا استفاده كرد‎:

الف ـ دعوت (و عمل) به كتاب خد‎ا و سنّت پيامبر (ص)
ب ـ احياي سنّت پيامبر(ص) كه از بين رفته است، و برپايي مظاهر حقّ و حقيقت
ج ـ از بين بردن بدعت‎ها (كه جايگزين احكام خدا و سنّت پيامبر(ص) شده است).

 ابا‎عبدالله درخطبه اي كه پس از برخورد با حرّ بن‌يزيد رِياحي در منزل «بَيْضَه» ايراد فرمودند، انگيزه قيام خود را با استناد به فرمايش پيامبر اکرم(ص) چنين بيان كردند‎:

اي مردم ! رسول‌خدا (ص) فرمودند: كسي كه فرمانرواي ستمگري را ببيند كه حرام خدا را حلال كرده و پيمان الهي را شكسته و با سنّت رسول‌خدا (ص) مخالفت ورزيده در ميان بندگان خدا با گناه و تجاوزگري رفتار مي‎‌كند، ولي در برابر او با كردار و گفتار خود برنخيزد، برخدا است كه او را در جايگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد‎. هان (اي مردم‎) بدانيد كه اين‎ها تن به فرمانبري از شيطان داده‎ و اطاعت از فرمان الهي را رها كرده‎ و فساد را نمايان ساخته و حدود خدا را تعطيل نموده‌ اند، درآمدهاي عمومي (بيت المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‌‎ اند و حرام خدا را حلال و حلا‎لش را حرام كرده‌ اند و من شايسته‌‎ترین فرد براي تغيير دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم.

از اين خطبه و يا نامه، علّت قيام سيدالشهدا(ع) را می توان اين امر دانست كه حاكمان بني‎ اُمَيّه (به ويژه يزيد) اقدامات ضدّ ديني زير را مرتكب شده ‎اند:
الف ـ فرمانبري از خدا را رها كرده و به اطاعت از شيطان رو آورده‌اند‎؛
ب ـ فساد را (در زمين) آشكار كرده‌‎ اند‎؛
ج ـ حدود الهي را تعطيل كرده‌اند‎؛
د ـ بيت‌المال را به خود اختصاص داده‌ اند‎؛
ﻫ ـ حرام خدا را حلال و حلال الهي را حرام كرده‌ اند‎.
امام(ع) درباره ذلت‌ناپذيري خود به‌عنوان هدف ديگر از قيام خويش، بيانات ديگري نيز دارد، از جمله در مقابل پيشنهاد عبيدالله كه حضرت را بين كشته شدن و بين بيعت كردن با يزيد مخيّر كرده بود، مي‎فرمايد:
«... هيهاتَ مِنَّا الذِلّه يأبي اللهُ ذلكَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ المؤمنُونَ » 
از ما دور باد كه پستي را پيشه خود كنيم، (چراکه) خدا و رسول او از آن ابا دارند.

نكته شايان توجّه در اين فراز آن‌که امام حسين(ع) عدم ذلت‌پذيري خود را مستند به امر خدا و سيره رسول‌خدا(ص) و مؤمنان مي‎داند، چراکه مؤمن واقعي با پيروي از فرمان خدا و تأسّي به سيره رسول‌خدا(ص) ، به هيچ رو به ذلّت تن در نمي‎دهد و باز فرمود: مرگ در عزت، بهتر از زندگي در ذلّت است.

از مجموع اين سخنان، اين اهداف را مي‎توان استفاده كرد:
الف ـ ترويج حقّ و عمل به آن
ب ـ نهي از ترويج باطل و بازداشتن از عمل به آن
ج ـ عدم پذيرش زندگي ذلّت‌بار و ننگين دنيا و انتخاب زندگي با سعادت آخرت.

از ديدگاه امام صادق (ع)، سيدالشهدا(ع) با نهضت عاشورا، اهداف زير را دنبال مي‎كردند:

الف ـ نجات مسلمانان از بي خبري نسبت به احكام دين و وظايف خويش در برابر پروردگار
ب ـ رهايي بندگان خدا از گمراهي با آگاه ساختن آنان به لزوم پيروي از رهبران واقعي دين

با ژرف اندیشی در این موضوع میتوان فهمید كه امام(ع) علّت و انگيزه قيام خويش را، مبارزه با منكرات گسترده در جامعه اسلامي و تبليغ و ترويج معروف در بين مسلمانان، اعلام مي‎كنند‎. بنابراين، فلسفه اصلي و نهايي نهضت حضرت را مي‎توان در يك هدف جا‎مع و كلّي يعني «احياي فرهنگ اسلام اصيل و ناب محمدي (ص) و زدودن زنگارهاي تحريف‎ و بدعت‎ از دين جدّشان» خلاصه كرد‎ که راهكار و ابزار لازم اين هدف در عنصر «امر به معروف و نهي از منكر» مي‎دانند‎. ازاین‌رو در وصيّت‌نامه خود مي‎نويسند: «اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر» 

اگر حضرت علّت حركت خويش را مبارزه با اموري، همچون رواج بدعت‎ها، مخالفت با كتاب خدا و حلال و حرام الهي، نابودي سنّت پيامبر (ص)، شيطان محوري و ترك خدا محوري، فساد، ظلم، بی عدالتي و ناامني در جامعه اسلامي، تعطيلي حدود الهي، در انحصار گرفتن و تاراج بيت‌المال مسلمانان و ... می دانست، تمام اين امور حاكي از فراواني و شيوع امري به نام «مُنْكَر» در جامعه اسلامي بود‎، كه حضرت خود را موظّف به نهي از آن مي دانستند‎ و نيز اگر اباعبدالله(ع) جامعه اسلامي را به اموري از قبيل: عمل به كتاب خدا و سنّت پيامبر(ص)، احياي مظاهر و نشانه های حقّ، ايجاد امنیت، اصلاح و بهبودي وضع امور امّت و مسائلي از اين قبيل، فرامی خواند، اين مسئله نشان‎گر آن است كه امري به ‎نام «معروف» در جامعه از بين رفته يا دست‌کم در حال نابودي بود‎.

آنچه در سيره امام حسين(ع) به‌ عنوان امام معصوم، مسلم و غیرقابل‌تردید است این مهم است که ایشان حاضر نبودند با شخصي همچون يزيد بيعت كرده و حكومت وي را به رسميّت بشناسند‎، چراکه حضرت با مشاهده و بررسي عمق انحرافات امّت اسلامي در عصر حكومت معاويه و سپس حكومت يزيد، به اين نتيجه رسيده بودند كه ديگر نمي‎توان با موعظه و خطبه‌های آتشين و سخنرانی های تهديدآميز و تحريك‌كننده، انحرافي را كه در مباني اعتقادي و سيا‎سي جامعه اسلامي و نيز در دستگاه خلافت رسوخ كرده، از بين ببرند‎. بلكه تنها راه درمان و نجات امّت اسلامي، برپايي يك نهضت عميق است كه بازتاب و گستره آن، افزون بر آن‎كه فرامكاني باشد، فرازماني نيز بوده و در گستره زمان، الگويي براي آزادمردان تاريخ باشد. ایشان با این حرکت می خواستند ضمن بازگشت به اسلام ناب محمدی وحدت و همدلی را در بین همه مسلمانان برقرار کنند.

کلمات کلیدی

ارسال نظر