نشست تحلیلی با عنوان «بررسی وضعیت حال و آینده جبهۀ مقاومت» با سخنرانی سردار دکتر سید مجتبی ابطحی در تاریخ ۶ دیماه ۱۴۰۲ در پژوهشگاه مطالعات تقریبی برگزار شد.
محتوای ارائه شده بهشرح ذیل است:
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمد وآله الطاهرین
ضمن تسلیت سالروز وفات حضرت امالبنین سلاماللهعلیها از خداوند میخواهیم به همه ما توفیق حمایت از ولایت را عنایت فرماید. حمایت از ولایت، به معنی خلق قدرت برای ولایت و خلق قدرت برای تشکیل حکومت صالحان است «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»[۱]. واقعیت این است که محبت بهتنهایی فایدهای ندارد؛ بلکه باید با حمایت همراه شود. تا خلق قدرت نشود، حمایتی شکل نمیگیرد. ما باید قدرت ایجاد کنیم. ما در آستانه ظهوریم؛ پس باید معادلات را بههم بزنیم و آنچه خواست اولیاءالله و خمسۀ طیبه است را ایجاد کنیم.
یادی از شهید سرافراز سردار سیدرضی موسوی
شهادت سردار اسلام شهید سیدرضی موسوی را تسلیت میگویم. ما دقیقاً چهل سال پیش با ایشان (شهید سیدرضی موسوی) عازم لبنان شدیم. ایشان مسلط به ارتباط بیسیم بودند. قبلاً در جبههها از سیستم (PRC) استفاده میکردیم که برد آن نهایت شش الی هفت کیلومتر بود. در آن شرایط میخواستیم از لبنان با ایران تماس بگیریم. به یاد داشتم کهقبل از انقلاب بیسیمهایی بود که آنتنهای بلندی داشتند و میگفتند اینها با اسرائیل در تماس هستند. روزی که میخواستیم برویم لبنان، دنبال آن بیسیمها بودیم. پایگاهی برای حزبالله تأسیس شد و ما خادم آن پایگاه بودیم و به ما فرمانده میگفتند. در این اثنا متوجه شدیم سید رضی متخصص این کار است و. ایشان توانست ارتباط ما را با تهران برقرار کند. سید را یک دریا اخلاص، تقوا، پرکار و پرجوشش دیدیم. سید رضی کمکم پشتیبانی سپاه در بعلبک را پذیرفت و در نهایت با آمدن حاج قاسم پشتیبانی کل محور مقاومت را بر عهده گرفت و هر کس از مقامات که وارد سوریه میشد دنبال سید رضی میگشت؛ چون حلال همه مشکلات بود. تمام گروههایی که وارد میشدند را مدیریت میکرد و این از ذهن پویای شهید موسوی ناشی میشد. نظم و انضباط فراوانی داشت و تمامی دخل و خرجها را در دفتر خود مینوشت و بسیار پاکفطرت بود و از خودنمایی دوری میکرد.
جهان در حال تغییر
من واژۀ «تغییر» را در بیانات حضرت آقا در سال ۱۳۷۳ شمسی، در دانشگاه امام حسین(علیهالسلام) شنیدم ولی آن موقع نفهمیدیم منظور ایشان از این تغییر چیست؟ چند باری ایشان فرمودند: جهان در حال تغییر است. زمانی که این جمله را فرمودند من تازه از سفر اول بوسنی برگشته بودم و تغییری را که در آنجا دیده بودم، فروپاشی حکومت کمونیستی و تبدیلشدن به شش کشور بوسنی، کرواسی، صربستان، اسلونی، مقدونیه و مونتنگرو بود. آیا منظور ایشان شکلگیری واحدهای جدید جغرافیایی بود؟
در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، کلمۀ تغییر را از دشمن شنیدیم. روز نهم یا دهم جنگ بود که خانم کاندولیزا رایس _ مشاور رئیس جمهور وقت آمریکا وارد بیروت شد و در مصاحبهای گفت: این صدای تولد یک خاورمیانه جدید است. بهشدت نسبت به این موضوع حساس شدم که آمریکا چه نقشهای برای منطقه دارد. ناظر بر این سخن مطالب و نقشههایی منتشر شد و بیانگر این مطلب بود که مبنای تقسیم کشورها از نظر آمریکا، جغرافیا نیست؛ بلکه قومیتهای فارغ از ایدئولوژی است. نقشهای دیدیم که مثلا کردستان به چه مناطقی گسترش پیدا خواهد کرد و یا عراق به سه یا چهار تکه تقسیم میشد و یا ایران پنج شش تکه میشد و یا شعارهایی که حزب عدالت و توسعه ترکیه بهوسیله آقای اردوغان نسبت به منطقۀ آذربایجان مطرح کردند و به این نتیجه رسیدند که با توجه به فروپاشی شوروی و شعار آقای بوش مبنی بر دنیای یک قطبی و نظم نوین (هرکه با ما هست میماند و هرکه با ما نیست باید برود)، هیچ کشوری در منطقه از جهت جمعیت، جغرافیا و دیگر ظرفیتها نباید از اسرائیل بزرگتر باشد..
خاورمیانۀ جدید آمریکا
برای تحقق خاورمیانه جدید، ۱۶ نهاد امنیتی آمریکا مسائل مختلف را مورد بررسی قرار دادند و تهدیدات عمده علیه آمریکا را یافته و مواجهه با آن را در دستور کار قرار دادند. آنها دریافتند که سه تهدید در سه بعد در برابر ابرقدرتی و هیمنۀ آمریکا وجود دارد: در بعد اقتصادی قدرت چین، در بعد نظامی روسیه و در بعد ایدئولوژی منطقه خاورمیانه. به منظور کنترل هر سه تهدید، برای هر کدام یک اهرم فشار و کنترل کننده ایجاد و فعال نمود. تایوان را برای کنترل اقتصاد چین، اکراین را برای کنترل قدرت نظامی روسیه فعال کرد و برای کنترل خاورمیانه که از ابتدای خلقت بشر، مرکز انقلابات فکری، ایدئولوژی، اندیشهای و بعثت انبیا و تحولات بوده، اسرائیل را ایجاد نمود تا تمامی حرکات منطقه را زیر سلطۀ خود بگیرد.
ایران بازیگر برتر منطقه
غرب آسیا هارتلند زمین است و انگلیس چون توانسته بود در قرن شانزده و نوزده حرف اول را در غرب آسیا بزند، دو بار ابرقدرت بوده؛ اما وقتی نتوانست حرف اول را بزند دیگر نتوانست ابرقدرت شود. آمریکاییها هم از سال ۱۹۵۱-۱۹۵۰ م، که توانستند حرف اول این منطقه را بزنند، ابرقدرت شدند؛ در حالی که قبل از آن نبودند. روسها هم چه در دورۀ اتحاد جماهیر شوروی و چه الان سعی کردهاند حرف اول منطقه را بزنند و ابرقدرت شوند؛ اما خیلی ظرفیت برای این کار نداشتند چون مردم مسلمان نسبت به ایدئولوژی ضد الهی واکنش نشان میدادند. آنها در سوریه، عراق، بخشی از یمن، لیبی و در برخی کشورها بودند؛ اما میخواستند از اساس با ایدئولوژی بجنگند از این رو نمیتوانستند به عمق جوامع نفوذ پیدا کنند و گفتمانشان با گفتمان جوامع سنخیت نداشت. در حالی که غربیها میتوانستند نفوذ کنند چون ابزار آنها نشر فساد بود.
از میان سه تهدید ذکر شده، اوضاع خاورمیانه در دسترس ما بود و تنها کشوری که با برنامههای آمریکا در منطقه مقابله و ایستادگی کرد ایران بوده است. اسرائیل به دنبال تسلط بر منطقه بوده و هست و سالها توانست به هر شکل هدف خود را عملی کند؛ ولی در سال ۲۰۰۶ م، جنگ۳۳ روزه، ما را بازیگر برتر منطقه کرد. ما سال ۱۹۸۲ م، که به لبنان رفتیم کم کم تاثیرگذاری را شروع کردیم تا به سطح مطرحی از بازیگری در منطقه رسیدیم.
بعد از این مرحله جمهوری اسلامی یک پرش استراتژیک در قدرت کرد و این قدرت، قدرتی است که جمهوری اسلامی دیگر قابل مهار نیست و سریع چند اقدام انجام دادند تا نظام را به چالش بکشند. یکی آن فتنه و آشوبهای داخلی بود در سالهای ۱۳۹۸_۱۳۹۷ شمسی و سال ۱۴۰۱ شمسی، که فتنههای آمریکایی- انگلیسی و اسرائیلی پیچیدهای بود که البته زمینههایی هم داشت و همزمان سعی کردند در درون جبهۀ مقاومت شکستهایی را ایجاد کنند.
درگیری سوریه با حماس
از سال ۱۹۴۷ میلادی، یعنی زمان تاسیس اسرائیل کل جهان اسلام هشتصد وپنجاه میلیون نفری برای آزادی سرزمین قدس آماده بودند. انگلیسیها بحث پان عربیسم و جمال عبدالناصر را مطرح کردند و گفتند قضیۀ فلسطین قضیۀ عربی است و صد میلیون عرب وظیفۀ مقابله با این جریان را دارند و حلقه هشتصد وپنجاه میلیونی مسلمانان را تبدیل به حلقه صد میلیونی اعراب کردند. در این راستا حکومتهای عرب با اقشار مسلمان به مقابله پرداختند. محمد عبده و همفکرانش به دست جمال عبدالناصر به زندان افتادند. حافظ اسد هم به مقابله با اخوانیها پرداخت. با این ذهنیت تاریخی و وقوع چند اتفاق، در حوادث اخیر حماس احساس کرد که یک حکومت اخوانی در سوریه شکل خواهد گرفت:
شکست آقای مرسی و اخوانیها در انتخابات مصر؛
وجود حکومت اخوانی قطر با بُعد حمایتی صرف و غیر ایدئولوژیکی؛ (برای تصرف جایگاه رهبری مسلمانان) و تلاش برای کماثر کردن فعالیتهای ایران؛
نزدیکی سوریه به شامات و موقعیت سوقالجیشی مناسب برای تشکیل حکومت اخوانی؛
مجهول بودن موضع داعش در ابتدای جنگ و تلقی گروههای اسلامی از آنها؛
حماس از این اتفاقات حمایت کرد و این باعث ایجاد یک شکاف بین ایران و حماس شد و بعضی از اعضای حماس خاک سوریه را ترک کردند و برخی دیگر در اردوگاه یرموک دست به اقدام مسلحانه زدند و دشمن نیز از این وضعیت استفاده کرد تا حدی که در میان اقشار جوان ایران به شبههافکنی و به این موضوع پرداخت که حماس با پول جمهوری اسلامی به جنگ حزب الله و مقاومت رفته است و بعضی تحلیلگران نیز به این اشتباه افتادند از طرفی هم به سران عرب القا شد که از حماس حمایت کنند که ناگهان قصرهای فراوانی در دوحه به ایشان اختصاص یافت و همین سیاست در استامبول و ایالات متحده نیز دنبال شد که تمامی این اتفاقات زیر نظر آمریکا و اسرائیل شکل میگرفت تا از نفوذ ایران خارج شوند.
حماس در کنار ایران یعنی همراهی اهلسنت انقلابی و زیادشدن سهم ایران از اهلسنت و این برای کشورهای اهلسنت غیر قابل پذیرش بود. حداکثر جمعیت شیعه سیصد میلیون در مقابل بیش از یک میلیارد و نیم اهلسنت و همراهی این جمعیت از هر حق وتو و قدرتی بالاتر است. یکی از دلایل جنگ صدام شکستن این فضا بود تا قدرت و نفوذ ایران در میان اهلسنت کاهش یابد و نهضت امام راحل در میان ایشان رسوخ نکند. در جنگ خلیج فارس روشنگری شکل گرفت و دوباره میزان بالایی از اهلسنت به دیدگاه امام خمینی(ره) گرویدند.
عملیات طوفانالاقصی
در غزه نیروی اول حماس است حتی در بعضی موارد جهادیها بدون ضابطه کاری میکردند مورد عتاب و خطاب حماس قرار میگرفتند. کرانه باختری محل تجمع جهادیها بود. تحلیل دشمن این بود که بعد از ماجرای سوریه و داعش ایران در میان حماسیها نفوذی ندارد. از این رو تصمیم گرفت از سال ۲۰۱۵ میلادی نبرد را به کرانۀ باختری بکشاند. مقاومت در کرانه باختری شروع شد تا حدی که ۶۰ درصد ارتش اسرائیل در اینجا پدافند کرد و ۱۱۰۰ کیلومتر دیوار برای روستاهای اسرائیلنشین برای حفاظت از حملۀ رزمندگان فلسطینی احداث کردند و همزمان با اردن و دیگر کشورهای منطقه طرحهایی را برای عدم ورود سلاح مدنظر قرار دادند و بعد به سمت عادیسازی و آشکار ساختن روابط با اسرائیل رفته؛ زیرا احساس میکردند شرایط در این منطقه عادی است. در این اثنا طرحی دادند بالغ بر دو میلیارد دلار مبنی بر ایجاد دیواری دور غزه به عمق ۲ ت ۴۵ متر هیچ تونلی از آن نتواند بگذرد و رفت و آمدی شکل نگیرد .
تمامی علمای اهلسنت در الازهر، الزیتونیه تونس و جامعۀ مدینه گفتند سازش نمایید و جنگ را تمام کنید و تنها مرجع شیعه بود که از مقاومت حمایت کرد. در این اثنا حضرت آقا فرمانی دادند که کرانه باختری را مسلح کنید. دشمن فکر کرد ایران از غزه مأیوس شده است. تا اینکه در تابستان امسال مقامات حماس در اواخر خرداد ماه به ایران سفر کرده و به دیدار حضرت آقا رفتند و بعد جهادیها و تمامی گروههای مقاومت آمدند و بعد در اول تیر ماه وحدة الصحاح ایجاد شده به محضر حضرت آقا رسیدند و دشمن هم به این اتفاقات حساس بود؛ اما فکر نمیکرد که بیان آن دیدگاهها در اول تیر ماه ۱۵ مهر نتایج میدانی خود را نشان دهد.
رایحه نبرد آخرالزمانی
عملیات طوفانالاقصی، سزارین شرقالاوسط جدید است. خدا این تحول را ایجاد میکند و تا نابودی صهیونیسم راهی نداریم.
قوم یهود، تنها قومی هستند که «لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ»[۲] هستند و در کل کرۀ زمین فساد میکنند. هیچ قومی نیستند که فسادشان کل ارض را فرا بگیرد غیر از یهود.
دو بخش صهیونیسم وجود دارد؛ یک بخش صهیونیسم در اسرائیل و یک بخش هم در اروپا و آی پک که بر همه امکانات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، سینمایی و رسانههای جهان سلطه دارند.
ما قبلا با حزب کار سکولار و حزب راست لیکود مادی مواجه بودیم؛ اما در حال حاضر یک جمع متدین به تورات و تلمود آمده و این همه فساد را در جهان پایهریزی کرده است. این نبرد، رایحه نبرد آخرالزمانی میدهد و ما باید مستعد باشیم و نگذاریم آثار طوفان الاقصی خاموش و منحرف شود.
سرها را بتراشیم شمشیرها را آخته کنیم در خانه ولیامر جمع شویم امرش را اطاعت کنیم. بینظیرترین رهبر تاریخ را داریم ما هیچ مرجعی را در تشیع به اندازۀ ایشان که عالم به زمانه بوده، خبیر و کارشناس بوده نداریم. خیلی نعمت عظمایی داریم. باید مواظب باشیم و تلاش کنیم برای تمهید ظهور امام زمان (صلوات الله علیه)از ثانیه ثانیه عمر ایشان استفاده نماییم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[۱] . سوره انبیاء: ۱۰۵.
[۲] – وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا( سورۀ اسراء: ۴)
ارسال نظر