به گزارش روابط عمومی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، پنجاه و سومین نشست از نشستهای علمی پژوهشگاه مطالعات تقریبی با حضور و ارائه حجتالاسلاموالمسلمین احمد مبلغی با موضوع «راهکارهای تحقق تقریب با رویکرد مقاصدی» در ۲۷/۹/۱۴۰۱ با حضور ریاست محترم و پژوهشگران ارجمند پژوهشگاه بهصورت حضوری و نیز با حضور مجازی فعالین و علاقهمندان بحث وحدت و تقریب برگزار گردید. دبیر علمی این نشست استاد بزرگوار جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای محسن مدنی نژاد دامظله بودند.
حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی ابتدا گفتند که اولاً موضوعات تقریبی جهت پژوهش یا اصلاً به آنها توجه نشده است و یا توجه شده است؛ ولی بحث جدی و مکفی ای دربارهشان نشده است.
دکتر مبلغی درباره اهمیت پژوهش باید خاطرنشان کرد که اولاً باید به دیدگاه شفافی در موضوع موردمطالعه برسیم ثانیاً این دیدگاه را بتوانیم به بهترین وجه به جامعه منتقل کنیم.
اما دلایل نیاز تقریب به پژوهش عبارتاند از:
- مناسبات و روابط اجتماعی مطابق با سنن الهی است و این سنن اجتماعی الهی دارای پیچیدگیهای فراوان است: إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ(رعد،۱۱) باید بدانیم که این پیچیدگی هم به این سبب است که تقریب مربوط به مناسبات اجتماعی محدود نیست؛ بلکه بین شیعه و سنی و چندین کشور بافرهنگها و آداب و زبانهای مختلف است پس این مهم نیازمند پژوهش و تلاش مضاعف است.
- تقریب مسبوق به یک سابقه و تاریخ پر اختلاف بوده است؛ یعنی الدعاه الی التفرقه کانوا اکثر من الدعاه الی الوحده وکذلک الاسباب والعرضیات … مضافاً بر اینکه تاریخ در یک مرحله هم نمیماند؛ بلکه با آمدن لایههایی از تعصب پیچیدهتر میشود بهنحویکه آیات را بهدلخواه و بهصورت تفرقهانگیز تفسیر میکنند.
- ما باهویتهایی بهشرط لا زندگی میکنیم؛ یعنی هویتهایی که وجود خود را در نبودن هویتهای دیگر تفسیر میکنیم؛ یعنی نری حیاتنا فی نفی الغیر که باید این را تبدیل کنیم بهشرط شیء و آن شیء هم امت است؛ یعنی شیعه و یا سنی بودن وقتی معنا و وجود دارد که امت اسلامی باشد و امت هم یک مفهوم وسیع دارد و الزامات و شروط خاص خودش را میطلبد که در قرآن هم هست که اینها همه پژوهش میخواهد. تعامل و تفاعل با تقریب با بساطت نیست؛ بلکه نیازمند وقتگذاشتن و پژوهشکردن و … است و حتی نیازمند پژوهشگرانی از تخصصهای مختلف است . ولی متأسفانه حجم این پژوهشها کم است. باید اولاً دوبارهکاری و تکرار در پژوهشها نباشد و ثانیاً موضوعات اولویتدار برای پژوهش مشخص شود که خود مستلزم یک پژوهش مستوفی در این زمینه است.
- ما یک سری موضوعات اساسی و مهم را مورد غفلت قرار داده و ترکشان کردهایم که باید با پژوهشهایی این موضوعات مهم استخراج کامل شوند.
ایشان با ذکر روایت روایتی از امام کاظم (ع) که فرمودند: الإمامُ الكاظمُ علیهالسلام: جميعُ اُمورِ الأديانِ أربَعةٌ :
أمرٌ لا اختِلافَ فيهِ، و هو إجماعُ الاُمَّةِ على الضَّرورةِ التي يُضطَرُّونَ إليها، و الأخبارُ المُجمَعُ علَيها و هي الغايَةُ المَعروضُ علَيها كلُّ شُبهَةٍ و المُستَنبَطُ مِنها كلُّ حادِثَةٍ و هو إجماعُ الاُمّة ،
و أمرٌ يَحتَمِلُ الشكَّ و الإنكارَ، فسَبيلُهُ استِيضاحُ أهلِهِ لِمُنتَحِليهِ بحُجّةٍ مِن كتابِ اللّه ِ مُجمَعٍ على تأويلِها ،
و سنّةٍ مُجمَعٍ عليها لا اختلافَ فيها ،
أو قياسٍ تَعرِفُ العُقولُ عَدلَهُ و لا يَسَعُ خاصّةَ الاُمّةِ و عامَّتَها الشكُّ فيهِ و الإنكارُ لَهُ
و هذانِ الأمرانِ مِن أمر التوحيدِ فما دُونَهُ و أرشِ الخَدشِ فمّا فَوقَهُ : فهذا المَعروضُ الذي يُعرَضُ عَليهِ أمرُ الدِّينِ فما ثَبَتَ لكَ بُرهانُهُ اصطَفيتَهُ و ما غَمضَ علَيكَ صَوابُهُ نَفَيتَهُ، فمَن أورَدَ واحِدةً مِن هذهِ الثلاثِ فهي الحُجّةُ البالِغَةُ الّتي بَيّنَها اللّه ُ في قولهِ لِنبيّهِ: «قُلْ فللّهِ الحُجّةُ البالِغَةُ فَلَو شاءَ لَهداكم أجمَعينَ» .[الأنعام : ۱۴۹ .]يَبلُغُ الحُجّةُ البالغَةُ الجاهلَ فَيَعلَمُها بجَهلِهِ كما يَعلَمُهُ العالِمُ بِعلمِهِ، لأنّ اللّه َ عَدلٌ لا يَجورُ، يَحتَجُّ على خَلقِهِ بِما يَعلَمونَ و يَدعوهُم إلى ما يَعرِفونَ لا إلى ما يَجهَلونَ و يُنكِرونَ .[تحف العقول : ۴۰۷ .]
امام كاظم علیهالسلام: همه امور اديان (مسائل مربوط به دين) چهار نوع است:
[اول] امرى كه در آن هيچ اختلافى نيست، و آن اجماع همه امّت است بر ضرورياتى كه بهناچار آن را پذیرفتهاند؛
[دوم] اخبارى كه مورد اجماع هستند و مرجعى كه هر شبهه اى را بايد بر آنها عرضه كرد و حكم هر حادثه اى را از آنها بيرون كشيد و مورد اجماع امّت مى باشند؛
[سوم] امورى كه شك و انكار پذيرند و در آنها بايد از اهلش توضيح خواست و هر كه در اين امور اظهار نظر كند، بايد دليلى از كتاب خدا، كه تأويل (تفسير) آن مورد اتفاق باشد، و سنّتى كه مورد اجماع است و اختلافى در آن نيست بياورد؛
[چهارم] يا قياسى (قانونى) كه عقلها حقيقت آن را بشناسند و خاصّ و عامّ امّت نتوانند در آن ترديد و انكار روا دارند.
اين دو امر شامل مسئله توحيد و پایینتر از آن و ديه خراش و بالاتر از آن میگردد پس آنچه از مسائل دين پيش آيد، اگر برهان ثابتى داشت بپذير، و اگر حقيقت و درستى آن بر تو مبهم و پوشيده بود آن را نپذير؛ پس، هر كه يكى از اين سه امر (مستنبط از كتاب خدا و سنّت متواتر و قياس عقلى و برهانى) را [براى اثبات مطلبى دينى] آورد، آن همان حجّت رسايى است كه خداوند در اين آيه براى پيامبرش توضيح داده است: «بگو: حجّت رسا از آنِ خداست، پس اگر او بخواهد، همه شما را هدايت میکند». اين حجّت رسا به جاهل میرسد و جاهل، با وجود جهل خود آن را میفهمد، همچنان كه عالم نيز آن را با دانش خود میفهمد؛ زيرا خداوند عادل است و ستم روا نمیدارد، و بر خلق خويش با آنچه میدانند حجّت میآورد و با آنچه میفهمند و میشناسند دعوت میکند، نه با چيزهايى كه نمیدانند و نمیشناسند.}
دکتر مبلغی گفتند با التفات به این روایت شبهات و حوادث جامعه بر آن اشتراکات و مجمع علیها عرضه میگردد تا مسلمانان با آنها این شبهات و حوادث و نوازل را حل کنند و مبنای استنباط است و از حالت پشت ویترین بودن صرف خارج شده و منشأ اثر فعلی و واقعی در جامعه خواهد شد. باید بسنجیم که این اخبار مشترک تا چه حد برد دارد.
موضوع بعدی این است که ما دو اندیشه داریم یکی تقریب نسقی و دومی تقریب تجزیهای است. مراد از تقریب نسقی یعنی تقریب منظومهای در مقابل تقریب تجزیهای و جزیرهای. در واقع اگر تقریب ما منظومهای نباشد فایدهای ندارد.
ایشان ادامه داد تقریب باید در لایههای زندگی انجام شود تا به نتیجه برسد و باید در حوزههای مختلف فعال شود و در میدان و ساحت عمل بیاید. تقریب امری است اجتماعی که هویت ملت و امور مهم با آن مرتبط است. پای علمالاجتماع را در آن باید پیش کشید و تقریب باید طبق معیارهای دقیق اجتماعی باشد.
دکتر مبلغی ادامه دادند که موضوع مهم دیگر هم تقارب بین انظمه سیاسی فضلا عن العلمائی باشند، گرچه من خودم قائل به تقریب سیاسی هستم و اگر تقریب سیاسی نباشد، ضررش به امت میرسد و موضوع دیگر هم بحث کلام التقریب است و با تقریب در کلام فرق دارد؛ یعنی خود تقریب پیوست کلام است. شهید مطهری مبحث انسانشناختی را وارد کلام کرد، بله تقریب هم باید وارد علم کلام شود؛ زیرا موضوع کلام فعل الله است و امت هم جعل خدا است علاوه بر این هم چند امتی شدن و هم امت اسلامیشدن جعل خدا است .
این امت از طریق شریعت، جعل خداست و این جعل هم جعلی تشریعی نیست؛ بلکه تکوینی است و محتوایش را نمیگوییم؛ بلکه جعل الله فعل الله است.
ایشان در پایان گفتند که ما متأسفانه حساسیتی به تدمیر امت نداریم درحالیکه باید مانع این کار شویم در مجموع انتظار میرود تحقیقی نسبت به موضوعات موردنیاز پژوهش در عرصه تقریب با رعایت مسائلی که تذکر دادیم صورت پذیرد.
ارسال نظر