نویسنده: امید علی پور
دانش آموخته دکتری مطالعات شیعی
اسلام شناسی استعماری
آنان که با حوزه مطالعاتی غربی ها درباره جهان اسلام آگاهند، می دانند که آشنایی غرب با اسلام و پژوهش های مستشرقان به 4 دوره تقسیم میشود:
1. مرحله استشراق مذهبی و رابطه آن با تبشیر
2. مرحله نظامی و آثار جنگ های صلیبی بر استشراق.
3.مرحله سیاسی – استعماری برای استشراق.
4.مرحله پدیده استشراق علمی و آکادمیک!
امروزه پژوهشگران غربی و برخی از محققان دگراندیش مسلمان معتقدند که شیوه غربی ها در مواجه با اسلام و جهان اسلام و معتقدات کاملا تغییر کرده است و آنان نگاه و رویکردی ضد اسلامی و استعماری را دنبال نمی کنند و فضای مطالعاتی آنها با رویکردی علمی همراه است.
اما در واقع و در عمل وقتی کمی مسائل را کنکاش می کنیم و با دقت می نگریم، می بینیم چیزی که در این بین بی اهمیت است مسئله علم و نگاهی فارغ از جانبداری در پژوهش های دانشگاهی آنها نسبت به اسلام و عالم اسلامی است.
در دوره ای برخی فرصت ها برای مطالعه و تحقیق برای پژوهشگرانی آن هم با سختی های خود مهیا می گردید، اما امروزه در برخی یا شاید بسیاری از فرصت های مطالعاتی فاکتورهای خاصی برای پذیرش و تایید فرصت از جمله مسلمان نبودن، ایرانی نبودن، شیعه یا سنی نبودن یا انتخاب موضوعی فراتر از این حوزه ها، کم کم جزو شروط پذیرش فرصت یا پروژه در برخی دانشگاه های غربی ارائه شده است. این مسئله را می توان در فرصت های مطالعاتی موجود در آلمان و موج ضد اسلامی و ایرانی در این کشورها دید.
با توجه به اشاره مختصر بالا، همچنین باید اضافه کرد که برخی معتقدند دوران اسلام هراسی چه درباره شیعه و چه سنی در دوران گذار خود از این مرحله است و حتی گذر کرده و آن نگاه حاکم نیست، اما باید گفت همچون پژوهش های دانشگاهی در غرب که سایه سنگین سیاست های حاکم آنها، این مطالعات را جهت دهی می کند، موضوع اسلام هراسی نیز علاوه بر حضورش به شکل جدید و در قالب علمی در سیاست حاکم و به تبع آن در بدنه دانشگاهی نیز حضور دارد.
مقالات علمی یا تشویق جنایات
در این میان انسان نمی داند مقالات و یادداشت های علمی، حقوق بشری و بازی های رسانه ای شان را باور کند یا تشویق های بی امان جنایتکارانی همچون نتانیاهو در کنگره آمریکا به خاطر اجرای پروژه قتل عام مسلمانان؟ تشویق 80 هزار قتل در کارنامه نتانیاهو هر انسان عدالتخواه مسلمان و غیرمسلمان و حتی بی دین را به تامل وا خواهد داشت. آیا این تشویق ها نشان از پایان اسلام هراسی است؟! یا ادامه پروژه اسلام هراسی و استمرار قتل عام های مشابه افغانستان، سوریه و لبنان است و در ادامه با تشدید بیشتر و تایید آن توسط کنگره و نشان دادن چراغ سبز برای ادامه قتل عام در فلسطین توسط نتانیاهو است.
آیا همه این مسائل چیزی جز سابقه تاریخی آنها از جنگ های صلیبی، عصر تبلیغ و ترویج و بعدها پروژه های اسلام شناسی که کاملا در مسیر منافع غرب قرار داشت به خاطر می آورد؟
اسرائیل امروز علاوه بر دامن زدن به جریان اسلام هراسی در دنیا، سال هاست پروژه دیگری به نام ایران هراسی را در دستور کار دارد، سخنرانی چند روز پیش نتانیاهو در کنگره امریکا به خوبی آن را آشکار کرد. او دائم نام ایران را تکرار کرد و آنها را ترساند که پس از اسرائیل نوبت آمریکا است. در مقاله ای با عنوان «تاثیر رویکردهای سیاسی بر توسعه مطالعات اسلامی و شیعی در جامعه دانشگاهی بریتانیا» مدعایی طرح شد با این عنوان که پس از اسلام هراسی در دنیا، پروژه بعدی، شیعه هراسی خواهد بود و به مرور زمان این اتفاق رقم خواهد خورد. سخنرانی نتانیاهو در کنگره، بستن مراکز شیعی در آلمان و بسیاری اتفاقات دیگر در دنیا که به مرور زمان و به صورت دومینو وار در حال رقم خوردن است گوشه ای از جنایات و لابی های پنهان اسرائیل در حق ایران و جریان اسلامی است.
آنها همزمان در دو جبهه، اسلام سنی و اسلام شیعی را نشانه رفته اند، گاه با جنگ و کشتن، گاه با پروژه های علمی و تحقیقاتی، اسرائیل هیچگاه از فعالیت های ضد ایرانی و اسلامی خود دست بر نخواهد داشت و دشمن است و دشمنی خود را رها نخواهد کرد، اما آنچه ضروری و مهم است توجه و آگاهی مراکز مهم امنیتی و راهبردی داخلی است که به موقع و بدون اتلاف فرصت، مواجهه ای در خور و همسان داشته باشند.
برای مطالعه بیشتر رک:
علی پور، امید، واعظی، احمد، تاثیر رویکردهای سیاسی بر توسعه مطالعات اسلامی و شیعی در جامعه دانشگاهی بریتانیا، مجله علوم سیاسی، دوره 26، شماره 4 - شماره پیاپی 106، صفحه 80-111، دی 1402
https://psq.bou.ac.ir/article_76077.html
ارسال نظر