راهکارهای مؤثر در تحقق صلح و مدارا
در اندیشۀ سیاسی امام خمینی(ره)
زهرا حاج کاظمی
علیرضا کاوند
چکیده:
یکی از موضوعات بسیار مهمی که در متون دینی بر آن صحه گذاشته شده و از طرف حاکم شرع نسبت به آن توصیۀ فراوان شده است، تاکید به برقراری صلح و مداراست. این موضوع مورد توجه دین و علم بوده است؛ در این باره آیات زیادی در قرآن کریم نازل و روایات پرشماری از امامان معصوم(ع) صادر شده و علما و دانشمندان نیز آثار زیادی در این زمینه خلق نموده اند.امام خمینی(ره) در دوران رهبری خود بر مردم بر این مساله توجه داشتند؛ ایشان معتقد بودند برای رسیدن به این مقوله راهبردهای زیادی نقش دارند؛ هرچند که نقش همۀ این ابعاد با هم یکسان نیستند؛ بلکه برخی از عوامل به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر یکدیگر تأثیر می گذارند. از این رو سعی داشتند با بهره گیری از سیرۀ امامان معصوم(ع) این اصلِ مهم را در دوران رهبری خود برمردم به تحقق برسانند..با این حال تحقیق حاضربا روش توصیفی-تحلیلی حکایت از آن دارد که ایشان از برقراری صلح و مدارا با دشمنان اهداف ذیل را دنبال می کرده است: 1- الگوپذیری از سیره امامان معصوم(ع).2- مصلحت اندیشی. 3-مبارزه با نفوذ شایعات.4-موعظه و نصیحت.5- آغاز نکردن جنگ و... توجه داشته اند. اهداف یاد شده حکایت از آن دارد؛ که امام (ره) با توجه به شناخت کامل از جامعۀ اسلامی و ترفندهای دشمنان اسلام تصمیم گرفتند با برنامه ریزی کامل این موارد را دربرقراری صلح و مدارا محقق سازند.
کلید واژگان:
اندیشه، امام خمینی(ره)، راهکار، سیاسی،صلح ،مدارا، دشمنان
طرح مسأله:
یکی از موضوعات مطرح مسالۀ صلح و مدارا از نگاه امام خمینی(ره)است. مدارا یکی از فضیلت های اخلاقی محسوب می شود. هرجا انسان ها از آموزه های اخلاقی فاصله گرفته به تباهی و نابودی کشیده شده است، لذا آموزه های اخلاقی نقش اساسی در زندگی انسانها ایفا می کنند. امام(ره) همواره بر این مساله توجه داشتند و مانند معصومان(ع) از این فضیلت اخلاقی در امور سیاسی نیز استفاده می کردند و معتقد بودند همۀ انبیاء ، برای این مبعوث شدند که معنویات و استعدادهای مردم را شکوفا کنند، مردم و ضعفا را از تحت سلطۀ استکبار بیرون بیاورند. از اوّل انبیا این دوشغل راداشته اند، شغل معنوی که مردم را از اسارت نفس خارج کنند، و دیگری از اسارت خودش خارج کنند. این دوشغل، شغل انبیاست. وقتی انسان حضرت موسی، حضرت ابراهیم (علیهما السلام)را ملاحظه می کند، و چیزهایی که از اینها در قرآن کریم آمده است را می بیند متوجه می شود که این دو بزرگوار همین دو سمت راداشتند، یکی دعوت مردم به توحید و دیگری نجات بیچاره گان از تحت ستم.(موسوی خمینی،1394: ج12/13). امام بارها همگان را به اسلام خواهی و دفاع از اسلام دعوت می کردند و معتقد بودند که در مقابله با دشمنان تا آن جا که ممکن است باید با صلح و مدارا رفتارکرد. اما به شرط و شروطها. با این حال در این پژوهش، به دنبال پاسخ بدین پرسش ها هستیم: الف) مقصود از صلح چیست؟ب):مهمترین راهکارهای مؤثر در تحقق صلح و مدار از نظر ایشان شامل چه مواردی می شود؟ وقتی به سخنان این بزرگوار توجه می نماییم بیش از پیش به اهمیت این مساله پی می بریم که ایشان معتقد بودند باید میان سرزمین های اسلامی همزیستی مسالمت آمیزبر قرار باشد.البته در این رابطه متذکر هم می شدند که دشمن به هرلباس و ترفندی ممکن است خود را به شما نشان دهد. از این رو از مسوولان می خواستند که در این زمینه، هشیار باشند. جهتگیری ها و حیله های دشمنان رابشناسند چرا که ممکن است دشمن از هر واژه ای جهت رسیدن به اهداف خود استفاده کند. (موسوی خمینی1393: ص134). در اهمیت این موضوع، کتاب ها و مقالاتی نگاشته شده اند که از میان آن ها می توان به کتاب آثار جنگ و صلح در قانون اسلام اثر «مجید خدوری» و «حمیدالله حیدر آبادی» است. نویسنده در کتاب مذکور ابتدا به بررسی جنگ های دریایی و زمینی پرداخته، سپس در بخش دیگر؛ به بررسی سیرۀ پیامبر (ص) و برخی از غزواتی که این دو بزرگوار درآن حضور داشته اند پرداخته است. از کتاب های دیگر در این باره می توان به کتاب حکمرانی حکیمانه( حکومت امام علی(ع)، حکومت موفق تاریخ اثر مصطفی دلشاد تهرانی که در سال توسط انتشارات دریا درسال 1395 اشاره کرد. نویسنده در بخشی از این کتاب به بررسی صلح گرایی حکیمانه از دیدگاه امام علی(ع) پرداخته، پس از آن به بررسی مباحثی چون ارزش صلح، تلاش بی نظیر امام در تحقق صلح گرایی و... اشاره می کند. هرچند کتب و مقالاتی در این زمینه، به رشتۀ تحریر درآمده است؛ اما در این پژوهش ما سعی کردیم انگیزۀ مثبت امام خمینی(ره) در مقابله با انگیزه های منفی دشمنانشان که تنها هدفشان رسیدن به قدرت بود را نشان دهیم و اثبات کنیم که این بزرگوار در زمان حاکمیت خود علارغم مشکلاتی که با آن مواجه بودند اما توانستند با حکمرانی شایسته در حلِ منازعات جامعه بکوشند.
1-مفهوم شناسی واژگان:
1-1-راهکار:
این کلمه ترکیبی از راه + کاراست، که به مفهوم راه حل، پاسخ، جواب، شیوه نامه و روش حل مسائل می باشد. که از حیث لغت و اصطلاح به یک معناست. (دهخدا، 1377، ج8 ، ص 1341). دراصطلاح؛ نقشۀ عملیاتی شامل یک رشته اقدامات و تصمیمات آگاهانه جهت حلّ مساله و یا دست یابی به هدف است.( قدیری ابیانه، 192،ص30).
1-2-صلح:
واژه صلح؛ در لغت، به معنی آشتی، ترافی میان متنازعین و نیز به معنای سازش آمده است.( دهخدا،1371:ص133). در اصطلاح به عنوان یکی از عقود شرعیه است که به منظور توافق و تسالم بین دو نفر برامری مانند تملیک عینی یا منفعتی یا اسقاط دینی یا حقی یا غیر آن به رایگان یا در مقابل عوضی انجام می گیرد.(طوسی، بی تا:ص132). خداوند متعال در رابطه با صلح در سوره حجرات آیه 9 می فرماید: « وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا...»؛ (اگر دو طایفه از مومنین باهم نزاع کردند خداوند دستور می دهد که بین این ها صلح و دوستی برقرار کنید). عبارت «أَصْلِحُوا » دراین آیه، و همچنین درآیه 61 از سوره انفال که آمده است:« وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها...»؛( اگر دشمن حتی کافر را دیدید میل به سازش دارد تو هم سازش کن). نشان می دهد اسلام هرگز دین خونریزی و آدم کشی نبوده است بلکه انسان ها را به سازش دعوت می کند.
1-3- سیاست:
واژه«سیاست»ازمصدر«ساسه»جمع«ساس»، و اسم فاعل از «ساس»،«یُسوسُ» گرفته شده است.(شرتونی،1416،ص234). غالب ادبای عرب، واژه سیاست را به معنای تدبیر چیزی و به مصلحت آن اقدام کردن می دانند.(نک:راغب اصفهانی،1412،ص85؛ ابن منظور، 1388،ص50؛ طریحی،1375،ج6،ص107، زبیدی،1307:ج3/ص278).دراصطلاح به کشور داری و کسب قدرت اجتماعی، حفظ قدرت و علم حکومت بر کشورها می دانند. (نک: عنایت،1377ش، ص19،حشمت زاده، 1377ش،ص57، دوورژه، 1378ش، ص20).أهل بیت نیز در معنای واژه سیاست به معنای لغوی بیش از اصطلاحی توجه داشته اند. از امام حسن(ع) دراین باره نقل شده است:«سیاست،عبارت است از رعایت حقوق خداوندسبحان،حقوق زندگان و حقوق مردگان،امّا حقوق خداوند سبحان عبارت است از انجام آن چه امر فرموده و دوری ازآن چه نهی شده است؛ امّا حقوق زندگان عبارت است؛ازانجام وظایف خویش درقبال برادران دینی،درنگ نکردن درخدمت به هم کیشان و اخلاص نسبت به ولی امر، مادامی که او نسبت به مردم اخلاص دارد و هرگاه از راه راست منحرف شد، دربرابر او باید فریاد خود را بلند کنی، امّا حقوق مردگان؛ عبارت است ازذکر خوبی های ایشان و خودداری ازبیان گناه و لغزش های آنان زیرا آنان خدایی دارند که اعمالشان رسیدگی می شود.(حسنی، 1370،ص323).از حضرت علی(ع) دراین باره نقل شده است:«و متی کنتم یا معاویة ساسة الرعیة و ولاة امرالأمّة»؛(ای معاویه!ازچه زمانی شما سیادت بر رعیت را بر عهده گرفته اید و از کی والیان کار امّت بوده اید !).(ابن ابی الحدید، 1990، خطبه 25،ص30). واژه« ساسة»در این روایت، به معنای تدبیر آمده است یعنی؛در مقابله با مخالفان خود باید تدبیر را مدنظر داشت و از این طریق با دشمنان خود به مبارزه برخواست.(محمدی ری شهری،1379،ص123). منظور از اندیشۀ سیاسی امام (ره) دراین پژوهش همان روش ها و اسلوب های خاصِ ایشان است .
1-5-حاکمیت:
حاکمیت ازجمله مباحث در حقوق اساسی[1] و ازمسائل عمده درحقوق بین الملل عمومی[2]و نیز عنصر تاثیرگذار در تحقق و شناسایی دولت هاست.[3] حاکمیت درلغت به معنای؛سلطۀ برتر و تفوق همراه با منع ازهرگونه تبعیت ازسوی نیروی دیگر تعریف می شود.( صلیبا و دیگران، 1366:ص344). به قضاوت و داوری به این جهت حکم اطلاق می شود که قاضی از ظلم و إجحاف ممانعت کند، یا به دانایی ، حکمت اطلاق می شود، زیرا مانع از جهل و اشتباه درعالم می شود و به نظام سیاسی مسلط حکومت گفته می شود، چون از ناامنی و تشتت و هرج و مرج جلوگیری می کند. (فراهیدی،1414: ص191). در فرهنگ فارسی، واژه حاکمیت، مصدرجعلی از ریشۀ حکم و به معنای استیلای یافتن،سلطۀ برتر داشتن و تفوق همراه با منع ازهرگونه تبعیت می باشد. (عمید1389:ج1/ص1314). بنابراین صلح و مدارا از نگاه امام خمینی(ره) دراین نوشتارشیوه رفتار، نوع برخورد و کیفیت ایشان درعرصه های مختلف است.
2-دشمن شناسی از دیدگاه قرآن کریم:
دشمن شناسی ، از مفاهیمی است که در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات امامان معصوم(ع) مورد توجه قرار گرفته است. از این حیث از جمله موارد مهمی که در قرآن آمده شناخت دشمنان انسان، است. قرآن کریم بارها درآیات خود خطرات آنان را بیان نموده است؛ که مهمترین آنان عبارتند از:
2-1-شیطان:
شیطان از ماده «شَطنَ»، به معنای دورشدن و پستی است.( راغب اصفهانی، 1414: ج2/ص335). در اصطلاح؛ به موجود سرکش و متمرد اطلاق می شود اعم از انسان، جن و یا جنبندگان دیگر و نیز به معنای روح شریر و دور از حق نیز آمده است. همچنین به هرموجود ی موذی مضر طاغی سرکش و منحرف اطلاق می شود. (مکارم شیرازی،1377. ج1.ص192). ایندشمنقسمخوردهبارهادر سخنانخود مدعی شده که با راه های گوناگون توانسته است بر بشر تسلط پیدا کرده و به اهداف خود که همان فریب دادن انسان هاست دست خواهد یافت. با توجه به اهمیت این مساله مهمترین راه های دشمتی شیطان عبارتند از:
2-1-1-هوا پرستی:
یکی از راه های نفوذشیطان بر انسان «هواپرستی»است. مهمترین مستندات این دیدگاه آیه 42 ازسوره حجر است. آیه شریفه، به صراحت بیان می کند که شیطان از طریق هواپرستی می تواند بر درون شما نفوذ کرده وشما را به اهداف خود سوق دهد؛ به گونه ای که هواپرستی شیطان سبب شد به خاطر آن از مقام قرب الهی رانده شود و سقوط کند آیه بیان می کند اگر شیطان درون با آن شیطان بیرون هماهنگ نشود دیگر شیطان نمی تواند بر شماها تسلط یابد.( طباطبایی، 1389:ج8/ص623).
2-1-2-نگاه:
از دیگر راه های نفوذ شیطان نگاه است. درآیات 30 و 31 از سوره نور آمده است: (و به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان يا بردگانشان (كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پاىهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود؛ (و صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤمنان تا رستگار شويد). آیه شریفه به صراحت بیان می کند هرگونه زینت ها و زیبایی های زنانه که پنهان است باید پوشیده بماند و این اعم از صدای النگو و صدای پاشنه کفش است که موجب جلب توجّه نامحرم به خود زن یا پای زن می شود. از سوی دیگر؛ زینت پنهان می تواند پوشیدن لباس و زینت های خاص در زیر چادر باشد که با اندک کنار رفتن چادر آن زینت آشکار شده و باعث ناقصی حجاب می گردد. (عاملی ، 1360:ج1/ص34). بنابراین انسان ها همواره باید از نگاه کردن به چیزی که خدا آن را حرام کرده است خودداری کنند. این درحالی است که شیطان انسان ها را به این امر تشویق می کند. از امام صادق (ع) نقل شده است که نگاه تیری از تیرهای شیطان است و چه بسا نگاهی که موجب حسرت و ندامت باشد.( صدوق،بی تا:ص30).در نگاه استقلالی یعنی این که نگاه کردن به کسی یا چیزی برای خوب و تماشا کردن و برای ارزیابی آن امّا نگاه آلی یعنی نگاه کردنی که خودش هدف نیست بلکه به عنوان مقدمه و وسیلۀ سخن گفتن است بر این اساس امر الهی به زنان و مردان مؤمن پرهیز از نگاه استقلالی است نه نگاه آلی، یعنی پرهیز کردن از نگاهی که هدفش صرفا تماشاکردن، لذت بصری بودن و چشم چرانی است. (مطهری،1372:ص125). از پیامبر اکرم(ص) در این باره آمده است: «مسلمانی که چشم خود را از نگاه کردن به نامحرم می پوشاند خداوند شیرینی عبادت را در دلش ایجاد می کند.(مجلسی،1422: ج32.ص36). بنابراین کنترل نگاه و از بین رفتن چشم چرانی از جمله وظایف مشترک میان زنان و مردان است؛ و هردو باید در نحوۀ نگاه کردن خود نهایت دقت را داشته باشند.
2-1- 3- حسد:
از دیگر راه های نفوذ شیطان حسداست. حسد عبارت است از آن که؛ انسان آرزوی زوال نعمت از دیگری می نماید.( قرشی،1371،ص120). در داستان حضرت یوسف(ع) زمانی که ایشان در خواب دیدند که ده ستاره به همراه خورشید و ماه بر وی سجده می کنند، خوابش را برای پدرش بازگو کرد. پدرش به وی گفت که خوابت را برای هیچ کس و حتّی برادرانت بازگو نکن. زمانی که ایشان علت را از پدر پرسید ایشان گفتند:(فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن، که برای تو نقشه (خطرناکی) میکشند؛ چرا که شیطان، دشمن آشکار انسان است!).با وجود تاکید سخن حضرت یعقوب (ع) مبنی بر پنهان ماندن موضوع خواب ،امّا متاسفانه همسر حضرت یعقوب(ع) که گفتگوهای حضرت یوسف و حضرت یعقوب( علیهما السّلام) را شنیده بود . خواب حضرت یوسف(ع) را به دیگر همسر یعقوب(ع) و فرزندانش گفت همین عامل موجب حسادت بین فرزندان شد و کار به جایی رسید که برادرانش تصمیم به قتل وی را کردند. (مکارم شیرازی،1377:ج2/ص132). از پیامبر اکرم(ص) دراین باره نقل شده است:(ای گروه مردم همانا ابلیس آدم را به سبب حسادت از بهشت بیرون کرد پس به یکدیگر حسادت نورزید که کارهای خوب شما تباه می شود و گام های شما ر راه راست می لغزاند.(حرعاملی، 1414: ج1، ص32). البته این دشمن قسم خورده می تواند از راهکارهای دیگری چون؛ دودلی و شک نسبت به اعمال خوب و پسندیده، غفلت کردن انسان ها از یاد خداوند سبحان، در دسترس گذاشتن وسایل گناه و نوارهای مبتذل و...انسان ها را به سمت اهداف خود سوق دهد.
2-2-مشرکان:
از دیگر دشمنان انسان که قرآن کریم به صراحت بیان نموده است مشرکان هست. راه های دشمنی آنان عبارتند از:
2-2-1-تبلیغ:
یکی از روش های دشمنی مشرکان با مؤمنان تبلیغ است. مهمترین مستندات این دیدگاه آیات 103 و 104 از سوره نحل و آیات 52 از سوره فرقان آن طور که آمده است: (مامىدانيم آنها مىگويند اين آيات را بشرى به او تعليم مىدهد، در حالى كه زبان كسى كه اينها را به او نسبت مىدهند عجمى است ولى اين (قرآن) زبان عربى آشكار است)؛(كسانى كه ايمان به آيات الهى ندارند خداوند آنها را هدايت نمىكند و براى آنها عذاب دردناكى است)؛ (بنا بر اين از كافران اطاعت مكن و به وسيله قرآن با آنها جهاد بزرگى بنما). فحوای این سه آیه شریفه، اشاره دارد که مشرکان از طریق را های تبلیغاتی سعی داشتند، برای پیامبراکرم(ص) مشکلاتی را ایجاد کنند تا از این طریق بر اهداف خود دست یابند.خداوند در این آیات، به صراحت به پیامبر این مطلب را متذکر می شود که به حرف ها و تبلیغات بی مورد آنان گوش نده؛ زیرا تو هرچه خواسته های آنان را اجابت کنی باز بهانه می آورند و سعی می کنند دین خودشان را بر تو تحمیل کنند. (رازی،1371:ج12/صص100-98؛ج14.ص241).
2-2-2-دین زدایی:
از دیگر روش های دشمنی، مشرکان دین زدایی است. مهمترین مستندات این دیدگاه آیه32 از سوره توبه آن طور که آمده است: (آنها مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند؛ ولى خدا جز اين نمىخواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند! ). آیه به یهودیان و مسیحیانی اشاره دارد که تمام توان خود را انجام می دادند تا در دین مبین اسلام تغییراتی را ایجاد کنند ولی خداوند سبحان با فرستادن پیامبران به مقابله با اقدامات نادرست آنان می پردازد.( طبری، 1422: ج3 /ص113).
2-3-کفار:
از دیگر دشمنانی که قرآن کریم به صراحت درمورد آنان سخن گفته است «کفار» است. مهمترین راه های دشمنی کفار عبارتند از:
2-3-1-گمراهی:
یکی از راهای دشمنی کفار گمراهی مومنان و دادن وعده های دروغین به آنان است. مهمترین مستندات این دیدگاه آیه 30 از سوره ابراهیم(ع) آن طور که آمده است: آنها برای خدا همتایانی قرار داده اند ، تا ( مردم را ) از راه او ( منحرف و ) گمراه سازند بگو: (چند روزی از زندگی دنیا و لذّات آن ) بهره گیرید امّا عاقبت کار شما به سوی آتش ( دوزخ ) است). آیه اشاره دارد بر این که کافران برای جدا کردن از دین حق با مقاومت ایمانی مردم روبه رو می شوند و نمی توانند در سد مستحکم ایمان آنان نفوذ کنند. هنگامی که از این راه ناامید شوند سعی می کنند از طریق ایجاد یک قرائت جدید از خدایان دین خدا و کلام اوست تا مگر در شعاع این قرائت جدید بتوانند انحرافی در ایمان مردم ایجاد نموده و آنان را به دنبال خود به انحراف بکشانند. ( مکارم شیرازی،1377،ج20،ص34).
2-3-2-تبلیغ:
از راه های دیگر دشمنی کافران با مؤمنان تبلیغ است. مهمترین مستندات این دیدگاه آیات 103 و 104 از سوره نحل و آیات 52 از سوره فرقان آن طور که آمده است: ( ما مىدانيم آنها مىگويند اين آيات را بشرى به او تعليم مىدهد، در حالى كه زبان كسى كه اينها را به او نسبت مىدهند عجمى است ولى اين (قرآن) زبان عربى آشكار است)؛(كسانى كه ايمان به آيات الهى ندارند خداوند آنها را هدايت نمىكند و براى آنها عذاب دردناكى است)؛ ( بنا بر اين از كافران اطاعت مكن و به وسيله قرآن با آنها جهاد بزرگى بنما).این سه آیه شریفه، بر این مطلب اشاره دارد که مشرکان سعی می کنند از طریق تبلیغاتی که بر دین خود انجام می دادند سعی داشتند، برای پیامبراکرم مشکلاتی را ایجاد کنند تا از این طریق بر اهداف خود دست یابند . که این آیات شریفه، به صراحت به پیامبر این مطلب را متذکر می شود که به حرف ها و تبلیغات بی مورد آنان گوش فرا نده . زیرا تو هرچه خواسته های آنان را اجابت کنی باز بهانه می آورند و سعی می کننددین خودشان را بر تو تحمیل کنند. (ابوالفتوح رازی،ج12،صص100-98؛ج14،ص241).
2-3-3-دین زدایی:
از دیگر راه های دشمنی مشرکان دین زدایی است. مهمترین مستندات این دیدگاه آیه32 از سوره توبه آن طور که آمده است:(آنها مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند؛ ولى خدا جز اين نمىخواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند! ). این آیه شریفه، به یهودیان و مسیحیانی اشاره دارد که تمام توان خود را انجام می دادند تا در دین مبین اسلام تغییراتی را ایجاد کنند ولی خداوند سبحان با فرستادن پیامبران به مقابله با اقدامات نادرست آنان می پردازد.( طبری، 1422: ج3 /ص113).
2-3-کفار:
از دیگر دشمنانی که قرآن کریم به صراحت درمورد آنان سخن گفته است «کفار» است. مهمترین راه های دشمنی کفار عبارتند از:
2-3-1-گمراهی:
کفار هم گروه دیگری از دشمنان مؤمنان شمرده شدهاند که از طریق گمراه کردن مردم سعی می کنند به دشمنی خود با انسان ها بپردازند.مهمترین مستندات این دیدگاه آیات 30 از سوره ابراهیم (ع) آن طور که آمده است:(آنها برای خدا همتایانی قرار داده اند ، تا ( مردم را ) از راه او ( منحرف و ) گمراه سازند بگو: ( چند روزی از زندگی دنیا و لذّات آن ) بهره گیرید امّا عاقبت کار شما به سوی آتش ( دوزخ ) است). آیه شریفه به کافرانی اشاره دارد که برای جدا کردن از دین حق با مقاومت ایمانی مردم روبه رو می شوند و نمی توانند از سدّ مستحکم ایمان آنان نفوذ کنند. هنگامی که از این راه ناامید شوند سعی می کنند از طریق ایجاد یک قرائت جدید بتوانند انحرافی در ایمان مردم ایجاد نموده و آنان را به دنبال خود به انحراف بکشانند. (طباطبایی،1389:ج117/ص269) .
2-3-2-مسخره کردن عقاید:
از دیگر راه های دشمنی کفار با مسلمانان، مسخره کردن عقاید مسلمانان بود. مهمترین مستندات این دیدگاه آیات 56 از سوره کهف آن طور که آمده است: (و در حالی که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و گفت: «من گمان نمیکنم هرگز این باغ نابود شود). آیه به داستان حضرت نوح(ع) اشاره دارد زمانی که کفار زمان وی به نزدش می آمدند، او و عقایدش را مورد تمسخر قرار می دادند تا با ضعیف کردن روحیه وی و کسانی که به او تمایل پیدا کرده بودند از این طریق به اهداف خود دست یابند. (طباطبایی، 1389:ج117/ص269).
2-3-3-تحقیر:
از دیگر روش های دشمنی کفار با مؤمنان تحقیر کردن است. مهمترین مستندات این دیدگاه آیه 54 از سوره زخرف ((فرعون) قوم خود را سبك شمرد، در نتيجه از او اطاعت كردند؛ آنان قومى فاسق بودند!). آیه بیان می کند هرگاه انسان اعتماد به نفس نداشته باشد و ایمان به خداوند در قلبش رسوخ نکرده باشد، دیگران سعی می کنند عقاید خود را بر وی متحمل کنند. (مکارم شیرازی،1377: ج12/ص320). آیه بیان می کند کفار و مستکبران همیشه از این روش بهره برده و سعی می کنند انسان هایی که در سطح پایینی هستند با دادن وعده های دروغین به سمت خود بکشانند تا از این طریق بر مؤمنان تسلط پیدا کنند.(مکارم شیرازی،1377: ج12/ص325).
3- راهکارهای مؤثر در تحقق صلح :
صلح و مدارا از مهمترین راه ها درمقابله با اقدامات نادرست دشمنان است. امام خمینی(ره) در دوران حکومت خود علارغم مشکلاتی که از سوی مخالفان خود با آن روبه رو بودند؛ ولی همواره سعی می کردند به جای آن که با مخالفان و دشمنان خود از در جنگ و نزاع بیرون بیایند، ابتدا با صلح و سازش با آنان برخورد کنند و اگر مخالفان همچنان بر عقاید خود پافشاری کردند آن گاه به جنگ و نزاع با آنان بپردازد. با این حال مهمترین راهبردهای حل منازعه از نگاه ایشان عبارتند از:
3-1-الگو پذیری از سیرۀ رفتاری معصومان (علیهم السلام):
یکی از مهمترین اقدامات امام (ره)درتحقق صلح و مدار الگو پذیری ازسیرۀرفتاری معصومان(علیهم السّلام) است. منظور از الگو حالتی است که فرد هنگام پیروی از غیر خودش کسب می کند.(آراسته خو،1370:ص30). نزدیک ترین کلمه به این واژه اسوه است. منظور حالتی است که انسان به هنگام پیروی از غیر خود پیدا می کند و بر حَسب این که پیروی از چه کسی باشد، ممکن است آن فرد برای وی خوب و یا بد باشد.(حجتی،1385:ص86). رفتار نیز به معنای مجموعه ای از اعمال و فعالیّت هایی است که موجود زنده انجام میدهد و متضمّن کارهای آشکار و پنهان واعمال و فعالیّت عقلی باشد. و نیز به معنای عملی که از فرد سر می زند یا سخنی که بر زبان جاری می شود. (شعاری نژاد،1375:ص55). منظور از الگوی رفتاری در سیرۀ معصومان(علیهم السّلام)یعنی؛ رفتار های خاصی که هریک از معصومان( علیهم السّلام)در مقابل با مخاطبان خود انجام می دادند، زیرا الگوی رفتاری سبب می شود که انسان ها به رفتار های ناپسند خود پی برده و درصدد اصلاح آن برآیند. (بیرهوف ،1384:ص30). قرآن کریم، همواره از پیامبراکرم(ص)وحضرت ابراهیم(ع)به عنوان اُسوه و الگو و مقتدای بشر یادکرده است؛آنگونه که آمده است: «قَدْكَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَه...» ؛ (الممتحنه/4)؛ (همانابرای شمادرحالات ابراهیم وکسانی که با اوبودندسرمشق خوبی است). آیات شریفه بیان می کند حضرت ابراهيم(ع) به دلیل برائت از شرك و پیامبر اکرم(ص) نیز به دلیل صبرو مقاومتی که در برابر دشمنان انجام دادند از آنان به عنوان الگو و مقتدای بشر یاد کرده است.(طبرسی،1382:ج8/ص549). ایشان در تصریح به این آیه، حضرت ابراهیم(ع) و پیام های این آیه شریفه را اینگونه بیان می کنند. او وارد بتخانه شد، بتها را شکست و تنها یک بت را که بت بزرگ بود، سالم نگاه داشت، برای این که از همین نقطه بتواند ذهنها را متوجّه حقیقت سازد. زمانی که مخالفانش به وی به جهت شکستن بت ها اعتراض کردند.ایشان در خطاب به آنان فرمودند:«از بت بزرگ سؤال کنید. زمانی که آنان متوجّه شدند که این بت های بی جان برایشان سودی ندارد در تفکر فرو ماندند، و به تعبیر من با خود گفتند، حقاً که ما مستکبریم. ایشان در ادامۀ تصریح می کنند که انسان ها آن قدر بی فکر و غافل باشند که به جای رفتن به سراغ خداوند، قادر، توانا و فرمانبردار به سراغ موجودی که از خودش هم نمی تواند دفاع کند برود. اگرچه این بت چوبی بود، امّا دیگر بت های ساخته شده از گوشت ، پوست و استخوان نیز همین طورند. هر قدرتمندی که به خدا متکی نباشد و قدرتش از قدرت پروردگار عالم سرچشمه نگرفته باشد، مثل همان بُت است که نمی تواند از خود و از منطق خود دفاع کند. آری همچنان که می بینید مستکبران و قلدران در سرتاسر دنیا چه در سطح بین المللی و چه در کشورهای خودشان زورگویی می کنند تا از این طریق بتوانند عقاید ناصحیح را در فرد محقق سازند.(موسوی خمینی(ره) ،1394:ج4/ص30). ایشان در ادامه بیان می کنند «آیا پیامبر درمقابل سختی ها عقب نشینی کردند؟ آیا حاضر به تسلیم و سازش شدند؟ ماهم کار انبیا و پیامبر(ص) را انجام می دهیم باید بایستیم، باید مقاومت کنیم این را باید دنبال کرد.مردم زمان پیامبر (ص) و اصحاب او مقاومت کردند و از سختیها نهراسیدند تا پیروز شدند ما هم وقتی وارد این کارشدیم و تصمیم گرفتیم که دست بدین عمل بزرگ بزنیم، پیامدهایش را هم باید پذیرا باشیم.(موسوی خمینی،1387: ج/ص558). از این رو الگو پذیری از راه و روش امامان معصوم(ع) یکی از مهمترین تاکتیک های ایشان در تحقق صلح و مدارا با دشمنان بود.
3-2-عدالت:
از دیگر روش های (ره)درتحقق صلح و مدارا، عدالت است. در متون دینی معنا و تصویر روشنی از عدالت ارائه شده است. اصل کلمۀ «عدل» مصدر است. واژه عَدل و عِدل درمعنا به هم نزدیکند هرچند که باهم تفاوت هایی را دارند.یکی از این تفاوت ها در این است که کلمۀ عدل درچیزهایی به کار می رود که با بصیرت و آگاهی درک می شوند ولی «عَدل» و«عَدیل» درچیزهایی که با حواس درک می شوند؛ مانند اعداد به کار می رود.(ابن منظور،1414،ج9،ص234).این واژه به معنای کژی ، راستی و حدوسط نیز به کارمی رود.(راغب اصفهانی، 1414، ص198).دراصطلاح؛ گاهی در معنای اسم معنی قرار می گیرد که مراد از آن مفهومی تصوری که ازآن ها در ذهن به وجود می آید، به طوری که درمقابل اسم ذات نیز قرار می گیرد و به مفاهیمی اشاره می کند که مبتنی برآن می توان یک شی مادی را ازطریق حواس درک کرد.( دهخدا، 1372،ج24،ص1234).از نظر امام(ره) عدالت یکی از مهم ترین ارزش های در جامعه، اساس پایه مشروعیت و هدف اصلی نظام می دانند. معتقد بودند مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهی است. این پایه مشروعیت ماست.(موسوی خمینی،1394:ص123).ایشان در سخنانی دیگر درمورد رعایت انصاف و عدالت درمورد دشمن اینگونه بیان نمودند: ( تقوا در مسایل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسایل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکل تر است. خیلی اثر گذارتر است. ما نسبت به دوستانمان نسبت به دشمنانمان چه می گوییم ؟ این جا تقوا اثر می گذارد، ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارۀ او چگونه قضاوت می کنید؟ اگر قضاوت شما درباره آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر ازآن چیزی باشد که در واقع وجود دارد. این تعدی از جاده تقوا است. قول سدید یعنی استوار و درست؛ این جوری حرف بزنیم.من به جوانان عزیزمان عرض می کنم این جور نباشید که مخالفت با یک کسی ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادۀ حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد، به هیچ کس نباید ظلم کرد.(موسوی خمینی،1394:ص674). دقت در کلام امام،نشان داد حتّی اگر ما با دشمن مخالف باشیم ولی درمقابله با وی باید نهایت عدالت و اخلاق را رعایت کرد.از امام علی(ع) دراین باره نقل شده است: عدالت هرچیزی را در جای خود مینهد؛ درحالیکه بخشش، آن را از جای خود خارج میسازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است؛ درحالیکه بخشش، گروه خاصی را شامل میشود.( رشاد، 1365: ص310). سخن امام(ع) درمی یابیم که عدالت شریفتر و برتر است. استاد شهیدمرتضی مطهری میگوید: «اجرای عدالت است که میتواند جلوی مطامع روحی را سد کند، جلوی حرصها و آزها و طمعها را بگیرد؛ البته عدالت فقط میتواند مانع باشد، نه این که آنها را از بیخ و بن برکند؛ اما اگر عدالت نباشد و میدان، میدان زور و غارت و چپاول باشد، آنها که تحت فشار عوامل روحی همچون حرص، آز، طمع، حسد، حقد و کینه هستند، مطامعشان بیشتر تحریک میشود و بیشتر تحت فشار قوی این عاملها قرار میگیرند، امکان این که به سوی ظلم و جور و ستم کردن و احجاف حقوق دیگران کشیده شوند، بیشتر است. این هم از بعد فردی است و هم از بعد اجتماعی».(مطهری، 1385: ص485). حاکمان و سردمداران، ستمگریهای خود را به نام رفع ظلم و برقراری عدالت اجرا کردهاند».(گاستون و ژرژلواسور،1377: ص73). دقت در کلام امام،این مطلب به دست می آید که حتّی اگر ما با دشمن مخالف باشیم ولی درمقابله با وی باید نهایت عدالت و اخلاق را رعایت کرد.
3- 3-مصلحت اندیشی:
از دیگر راهبردها اصل مصلحت اندیشی است. مصلحت اندیشی، عبارتی است از فردی که از منطق درستی برخوردارنیست سعی می کند به جای آن که با وی به مخالفت بپردازد سکوت را سرلوحۀ کارخود قرار می دهد. (جعفری،1378:ص123). هوشیاری امام(ره) رامی توان در رابطه با حجاج بیت الله الحرام اشاره کرد. ایشان حجاج را به مقابله با وهابیونی که تلاش می کردند با استفاده از این کنگرۀ عظیم، عقاید و افکار خودرا به دیگر مردمان نشان دهند و قصد سیاسی کردن این کنگرۀ عظیم را داشتند می فرمودند: «حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است. حج تنها حرکات و اعمال نیست بلکه حج پیام آور و در بردارندۀ جامعه ای به دور از رذایل مادی و معنوی است. عرصه ای برای نمایش سنجش استعدادها و توان مادّی و معنوی مسلمانان است.(موسوی خمینی،1387:ج21/ص5). ایشان همواره بر سیاسی نکردن حج تاکید می کردند و معتقد بودند که هدف این کنگرۀ عظیم باید ایجاد وحدت و همدلی میان مسلمانان و دوری از هرگونه نفاق و درگیری باشد. در اهمیت این مساله خداوند سبحان درآیه 26 از سوره انفال به این موضوع توجّه داشته آن طورکه آمده است: (و به خاطر بياوريد هنگامى را كه شما در روى زمين، گروهى كوچك و اندك و زبون بوديد؛ آن چنان كه مىترسيديد مردم شما را بربايند! ولى او شما را پناه داد؛ و با يارى خود تقويت كرد؛ و از روزيهاى پاكيزه بهرهمند ساخت؛ شايد شكر نعمتش را بجا آوريد! ).این آیه به صراحت وحدت را عامل اقتدار و شوکت امت اسلامی، و تفرقه راعامل ضعف و ناتوانی دانسته است.(مکارم شیرازی،1377،ج7 ، ص126 ). اقدام هوشیارانۀ دیگر ایشان ؛ مقابله با قرآن های تالیف شده از سوی وهابیان به حجاج کشورهای مختلف در ایام حج اشاره کرد. می بینم ملک فهد هرسال مقدار زیادی از ثروت های بی پایان مرم را صرف طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغات مذهبّ ضد قرآنی می کند و وهابیت این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی را ترویج می کند و مردم و ملت های غافل را سوق به سوی ابر قدرت های می دهد و از اسلام عزیز ، قرآن کریم برای هدم اسلام و با استفاده از اعتقادات مردم جریان های انحرافی خودرا گسترش می دهند.(موسوی خمینی،1387،ج5،ص345). پیشوایان معصوم نیز بر این مساله توجه داشتند. امام علی(ع) شاهد پایمال شدن حق ّخلافت خویش بودند؛ امام(ع) برای جلوگیری ا این اختلاف، از حقِ مسلّم خویش چشم پوشید و به ناچار حکمیت نااهلان را پذیرفت. ایشان درنامه ای خطاب به«محمّدبن ابی بکر» نوشتند «ازکسی ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکنم چه بسا ضربتی برآن وارد آید که مصیبت آن بر من سنگین تر از مصیبت از دست دادن حاکمیت بر شما باشد. حاکمیتی که چند روز بیشتر دوام نخواهد داشت).(ابن ابی الحدید،1990: نامه 62/ص34)..صلح امام حسن(ع) با «معاویه» را نیز می توان نمونه ای دیگر از مصلحت اندیشی دانست.امام (ع) بارها در سخنان خود یاران سپاهش و دیگرمردمان زمان خود را به مبارزه علیه معاویه و اقدامات نادرست اودعوت می کردند. امّا علارغم تاکیدات این امام بزرگوار ولی مردم عصر وی و حتّی یاران سپاهش به هشدارهای امام(ره) توجهی نکردند و تحت تاثیر تبلیغات دروغین معاویه قرار گرفتند دسته به دسته به سپاه او پیوستند. فقط گروه اندکی اطراف امام (ره) باقی مانده بودند دراینچنین شرایطی بود که امام(ع) مصلحت اسلام را درصلح با معاویه دانستند وعلارغم میل باطنی با وی از درصلح و دوستی برآمدند.( مفید، 1424ق،ج1،ص30). این امام (ع)بزرگوار بعد از صلح با معاویه بارها درسخنرانی هایی که انجام می دادند انگیزۀ خویش از صلح با معاویه را اینگونه بیان می فرمودند: «معاویه برای تصاحب حقّی که ازآن من بود بامن به منازع پرداخت، من هم به ناچار آن را به خاطر مصالح امّت و جلوگیری از خون ریزی رهاساختم. معاویه عنصر فاسدی است و صلاحی ندارد بر مسلمانان زمامداری کند و مردم نیز نباید حاکمیت سیاسی خودرا به دست چنین فردی بسپارند.(متقی هندی، بی تا،ص139). در مجموع مصلحت اندیشی تدبیری بود که امام در مقابله با اختلافات دشمنان انجام می دادند.
3-4- مبارزه از نفوذ شایعات:
از دیگر راهکارها مبارزه از نفوذ شایعات است. نفوذ در لغت؛ به معنای سوراخ کردن و خارج شدن، یا بیرون آمدن سر تیر به طرف دیگر و تمام آن در اندرون بودن است. (شرتونی،1416:ص320). در اصطلاح؛ منظور اعمالی است که مستقیم یا غیر مستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران میشوند.( الوانی،1386:ص142). نیز به معنای توانایی فرد از تغییر دادن رفتار دیگران بدون داشتن موقعیت رسمی اثرگذاری بر افکار، رفتار، یا عواطف شخص دیگر را نفوذ گویند. (شایانمهر، 1379:ص620). در تعریف شایعه تعریف دقیق ومشخص بیان نشده است. شایعه معانی بسیاری دارد.شاید عام ترین تعریف این باشد: شایعه خبر بی اساسی استکه گوینده آن را برای ترور شخصیت انسان برجسته و آبرومند و یاهر موضوع دلخواه فردی یا اجتماعی در جامعه نشر می دهد. (دهخدا،1372،ج12،ص324). در اصطلاح ؛یک موضوع خاص گمانی بدون وجود ملاک های اطمینان بخش رسیدگی است، که معمولاً به صورت شفاهی از فردی به فرد دیگر انتقال می یابد در این تعریف بر یکی از ویژگی های خاص و مرکزی شایعه تأکید شده است و آن، اصرار بر این است که شایعه در غیاب ملاک های اطمینان بخش رسیدگی، ساخته می شود .این محک، وجه تمایز شایعه از اخبار است. (آلپورت ،1374،ص30).شایعات خود به اقسامی تقسیم می شود.شایعات آتشین: شایعه ای که یکبار شکل می گیرد و اثری کوتاه مدت دارد. بیشتر در زمان جنگ نظامی است. شایعات خزنده؛ همراه با تاکتیک های قطره چکانی؛ مرحله به مرحله می تواند مسیر یک شایعه را در ذهن افراد یک جامعه طراحی کند حادثه 11 سپتامبر نمونه ای از این دسته شایعات است. شایعه دلفینی؛ به تناسب زمان آشکار می شود و بلافاصله پس از تاثیر گذاری پنهان می شود و دوباره ایجاد می شود مانند اخبار مربوط به قتل های زنجیره ای را می توان نام برد.(موسسه فرهنگی قدر ولایت،1394،ص30).در قرآن کریم، واژههايى كه به نوعى مىتوانند مفهوم شايعه راافاده كند، به چشم مىخورد خرص، تقول، و اختلاق اشاره کرد .آیات 20 ازسوره زخرف ،آیات 10 و 11 از سوره ذاریات و آیه 44 از سوره حاقه آمده است.آفت شایعه و قوت و گستردگی آن در شرایط و موقعیت های مختلف به طور مستقیم و غیر مستقیم،دامنگیر اکثریت قریب به اتفاق و قشرهای مختلف مردم شده ،حتی بعضا اذهان افراد سرآمد، متفکر ، اندیشمند و کارگزار جامعه را نیز موقتاً متاثر سازد برجسته ترین ویژگیهای افرادشایعه پذیر،ساده لوحی و زود باوری،نا امنی ،پرگویی و گزافه گویی است. (افروز،1386،ص200). از این رو شایعات و اخبار کذب اگر توسط افراد ظاهر چون خوارج صورت گیرد، می تواند در مسیر ایجاد شک و تردید و یا بد بینی افراد جامعه قرار گیرد و عامل دنیا طلبی قشر مذهبی تر جامعه یا بی بصیرتی آنان شود. دراین باره می توان به شایعۀکانالیزه شدن رهبری اشاره کرد. امام (ره) زمانی که با این شایعه روبه روشدند؛ گفتند که در هرصورت شما آقایان بیدار شوید توجه داشته باشید دشمن ها درصدد هستند، زبان ها و قلم ها درصدد هستند، مردم و ملت را اغفال خواهند کرد بیدارباشید و گول اینها را نخورید، مسائل را درست حل کنید.(موسوی خمینی،1327: ج10/صص313-3123).به جهت اهمیت این مساله وی در دیداری که با دانش آموزان مدارس تهران انجام دادند بعد از شنیدن سخنان آنان در این باره بیان نمودند: (این طور نیست که من مطلع نباشم. افراد و گروه ها مرتب می آیند وضع مناطق خودشان را می گویند و نامه می دهند از این اجتماعات بیرونی و این اجتماعات داخلی و از این مسائلی که شما گفتید من اکثرش را مطلع است. این که می گویید روزنامه ها را نمی دهند، روزنامه ها و خلاصۀ مطالبش پیش خودم می آید، چکیدۀ اوضاع مملکت از ناحیه ارتش، هم از ناحیه ژاندارمری هم از ناحیه وزارت ارشاد، پیش من می آید، بی اطلاع نیستم. این که می گویید که نمی گذارند به شما برسد، این همان حرفی است که اشخاص غرضمند گفته اند. و مع الاسف شما هم با آن ذهن صافتان باور کردید. الان می بینید که شما این جا هستید، منتها اکثر کاغذها چیزهایی است که به من ربطی ندارد. از این روی امام(ره) به صراحت شایعه کانالیزه شدن رهبری انقلاب را رد کردند و پرده از نقشه ها و شایعه پراکنی های دشمنان برای اغفال مردم برداشتند؛ و بر این نکته تصریح کردند که من بارها به این آقایان عرض می کنم که تحت تاثیر اشخاص و گفته های اشخاص واقع نشود و اعمال غرض نکنند. بعضی از اشخاص غرضمندند، لکن بعضیها این طور نیستند، کنار نشسته اند، هرکس هرچه می گوید باورشان می آید، و آن وقت هم منتشر می کنند. خوب، این خلاف انسانیت و اسلامیت است که انسان هرچه شنید فورا پخش کند. (موسوی خمینی،1368:ص123).دراین باره می توان به امام علی(ع) در شایعه تخریب فرات به دست معاویه اشاره کرد. در جنگ صفین پس از تسخیر راه دسترسی به شریعه فرات، شرایط جنگ به نفع سپاهیان امام تغییر کرد . معاویه نقشه ای اندیشید تا شرایط جنگ را به نفع خود تغییر کرد. اردوگاه سربازان امام (ع) در قسمت سرازیری دشت «صفین» و اردوگاه معاویه در قسمت بلندتری قرار داشت. ناگهان خبر دهان به دهان در میان سربازان امام (ع)منتشر شد که معاویه می خواهد بند فرات را تخریب کند. همزمان با انتشار این شایعه معاویه برای فریفتن افرادی از یارانش را با دویست نفر کلنگ و بیل و زنبیل به دست، به جانب بند فرات فرستاد تا وانمود کند که قصد تخریب آن را دارد و به این ترتیب برای خبر دروغین خود به قرینه سازی دست زد. امام(ع) که از مکر و حیله معاویه آگاه بود، به سران سپاه خود فرمود: «عاویه قدرت تخریب بند را ندارد بلکه می خواهد شما را از این طریق بترساند ،جایگاه خود را ترک مکنید و شریعه فرات را مجدداً در اختیار بگیرد. سران سپاه گفتند: اینچنین نیست کار جدی است و هم اکنون گروهی مشغول کندن حفره هایی هستند که آب را به سوی ما سرازیر می سازند. ایشان فرمودند: «با من مخالفت مکنید. سران سپاه نیز بیان کردند به خدا سوگند که ماکوچ می کنیم. اگر شما مایلید که بمانید بمانید. آن گاه همگی اردوگاه را ترک کردند و نقطه بلندتری را انتخاب نمودند». از این روی زمانی که امام دیدند یارانش چندان توجهی به ایشان ندارند و از سوی اندیشیدند که اگر با یارانش به مخالفت بپردازند آنش جنگ را بین خود و یارانش ایجاد می کنند؛ از این روی ایشان نیز به ناچار منطقه را ترک کردند. هرچند که پس از آن صدق گفتار امام (ع) آشکار شد. (عسگری، 1374،ص123). بنابراین وظیفۀ رهبر جامعۀ اسلامی است که نسبت به شایعات ازآگاهی لازم برخوردار باشد و با تدبیر لازم با شایعات به مبارزه برخیزند.
3-5- موعظه و نصیحت:
از دیگر راهکارها موعظه و نصیحت است. واژه «موعظه» از ماده «وَعظ» به معنای منع و بازداشتن از یک عمل از راه ترساندن از عواقب ناخوشایند و دردناک آن آمده است.(زبیدی،1307:ص435). دراصطلاح به معنای؛ ارشاد و راهنمایی به اطاعت از خدا و بازداشتن از معصیت و گناه ، خواه از راه بیم دادن و امیدوار کردن یا از راه آگاهی دادن، با از راه دیگر باشد.( طباطبایی،1389:ج6/ص456). اهمیّت این فضیلت اخلافی مهم بگونه ای است که خداوند سبحان درآیه ازسوره 16 نحل («و (نیز) علاماتی قرار داد؛ و (شب هنگام) به وسیله ستارگان هدایت میشوند».دراین آیه شریفه، خداوند سبحان درخطاب به پیامبر (ص) خود از ایشان می خواهد تا با موعظه ای نیکو و با راهنمایی خالصانه مردم را به دین مبین اسلام دعوت کند.(طبرسی،1382: ج5/ص980). امام(ره) نیز در دوران رهبری خود بر مردم بر این مساله توجه داشتند و معتقد بودند اسلام دین رحمت و رافت و برادری است و در تاریخ آمده است: که در حکومت پیامبر اسلام رحمت و رحمتی بی نظیر که بر آمده از سیره اسلامی ایشان بود حکمفرما بود. امام خمینی(ره)نیز اسوه و آیینه تمام نمای رحمت و مهرورزی بودند و در دوره رهبری عفو و رحمت اسلامی را در کشور متجلی ساختند. ایشان همواره مدافع مظلومان و محرومان در داخل و خارج ازکشور بودند و همگان بر این مساله رهنمود می کردند. ایشان همواره مدافع مظلومان و محرومان در داخل و خارج بودند. در عرصۀداخلی برای همگان سفارش به خدمت به محرومان را داشتند وی در عرصۀ خارجی همواره حامی و مدافع مظلومان و مستضعفان بودند، همواره بر عدم ایجاب و رعب وحشت خارج از قانون، برهم زدن آرامش و امنیت خارج از قاعده تاکید داشتند از اموری چون ورود به خانه یا مغازه و محل کار شخصی بدون اذن صاحب آن ها، اهانت ارتکاب اعمال غیر انسانی اسلامی گوش دادن به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه ، شنود گذاشتن، تجس از گناهان غیر، ... را ممنوع اعلام کردند و در مورد توطئه ها و گروهکهای مخالف اسلام و نظام نیز خاطر نشان فرمودند که برخورد با احتیاط کامل و تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستانها و دادگاه ها انجام شود.(موسوی خمینی ،1389، ج15،ص30). وی همچنین خواستار عفو کلیه زندانیان وابسته به گروهکها به استثنای نهصد نفر از مرتکبین جرایم جنایی شدند و از مسوولان خواستند تا با مهربانی و برادری با آنها برخورد کرده و با ایجاد تسهیلات شغلی موجب دلگرمی آنان گردند.(موسوی خمینی،1389: ج9،ص109). ایشان دراقدامی دیگر پس از تسخیر لانه جاسوسی ، دستور آزادی گروگان های زن و سیاه پوست آمریکایی فرمودند و که این کار امام عملا نمونه رافت اسلامی در معرض دید جهانیان قرار گرفت.( موسوی خمینی،1389:ج21، صص123). بنابراین امام حتی در عرصه سیاسی نیز آیینه تمام نمای عفو و رحمت اسلامی بودند.
3-6- برخورد منطقی با دشمنان:
از دیگر راهکارها –برخورد منطقی با دشمنان است. قرآن کریم، با تاکید بر صبر و پایداری، پیامبر اکرم(ص) را از هرگونه سازش و مدارا با کسانی که از ایمان خدا دوری می کردند نهی می فرمودند.ق رآن کریم درآیه 16 از سوره طه؛ (پس مبادا کسی که به آن ایمان ندارد و از هوسهای خویش پیروی می کند ، تو را از آن بازدارد که هلاک خواهی شد). (مکارم شیرازی،1377 ،ج7، ص324). همچنین در داستان حضرت موسی(ع) زمانی که وی از خداوند سبحان خواست که برای دعوت قومش به وی صبری عطا کند، تا بتواند قومش را به سوی خداوند دعوت کند. حضرت موسی(ع) نیز علارغم مخالفت ها ولی یاران خود را در جهت تحقق وعده های الهی به صبر سفارش می کردند و می گفتند؛( از خدا یاری بجویید و بر دشواری ها شکیبا باشید که این راه و رسم تقوا پیشگی است. زمینی را که در دست فرعونیان می بینید از آن خداست نه فرعون. خدا آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد به میراث خواهد داد و فرجام نیکو ازآن تقواپیشگان است).( مکارم شیرازی،1377،ج23،ص30). همچنین در آیه 14 از سوره حجرات آمده است: عرب های بادیه نشین گفتند: ما ایمان آوردیم، به آن ها بگو شما ایمان نیاوردید، بلکه بگویید که اسلام آوردیم و اگر از خدا و رسول وی اطاعت کنید، از اجر اعمال شما هیچ کاسته نمی شود که خداوند آمرزنده و مهربان است.) در زمان پیامبر برخی از این افراد به ظاهر مسلمان، مخالفت و دشمنی خویش را با پیامبر اکرم(ص) در جنگ ها یا در مجالس عمومی اعلام می کردند و گاهی اهانت هایی به ایشان روا می داشتند .( طباطبایی،1389:ج20/ص1234). این گروه برای ایشان مزاحمت هایی را ایجاد می کردند ولی امام(ع) با صبر و بردباری با آنان رفتار می کرد ند و در خطاب به آنان می فرمودند: «ولا تقا تلکم حتی تبدوونا» تا جنگ را با ما آغاز نکرده اید با شما نمی جنگم).( طبری ،1375: ج5/ص73). امّا زمانی که آنان جنگ نهروان را به پا کردند و معتقد بودند که بر اساس آیه شریفه «انّ الحکم الا لله»؛( حکمرانی و حکومت مخصوص خداوند است )، از این روی پذیرفتن رای حکمین یعنی بی توجهی به قرآن کریم و حاکمیت خداوند متعال است. (دینوری1380: ج2/ص220). ایشان معتقد بودند که ما گروهی نبودیم که به کتاب خداوند پشت کرده باشیم امّا سخنان و اقدامات ناپسند و دیدگاه های محدود آنان سبب شد که امام به جنگ به آنان بپردازد.(حسن، بی تا،ص30).امام(ره) در دوران رهبری خود بر مردم سعی می کردند قبل از جنگ با دشمنان ابتدا به مذاکره با آنان برخیزند ولی اگر صحبت و سازش تاثیری نداشت، آنگاه از در جنگ و نزاع و عدم رابطه با دشمن برآیند.ایشان.علاوه بر افشاگری های جنایت ها و ماهیت های استکباری، این کشور منحوس همیشه بر عدم وجود امکان مذاکره تا زمان تغییر سیاست های دشمنانه آمریکا و تغییر خوی استکباری شیطان بزرگ تایید نموده است. ایشان معتقد بودند که از برخی از برهه ها دولتمردان امریکایی چراغ سبز های ظاهری و کم اهمیتی نشان داده اند که موجب فریب برخی عناصر ساده اندیش و ساده لوح در داخل و بلندشدن زمزمه تمایل به رابطه با آمریکا شده است اما وی با افشاگریهایشان علیه سیاست های آمریکا درآن برهه احتمال مذاکره را تا زمان تغییر رویه آمریکا رد کرد ند و اجازۀ کوچک ترین سازشی در این زمینه را به کسی ندادند.( موسوی خمینی 1393/50). ایشان همچنین در برهه های مختلف مذاکره با آمریکا را تا موقع تغییر رویه استکباری دولتمردان و سردمداران آمریکا رد کرده اند و معتقد بودند با دولت اسرائیل نیز نمی توان رابطه برقرار کرد؛ زیرا این دولت استکباری نیز با ما سر سازش ندارد و می خواهد تا آن جا که ممکن است به اهداف استکباری خود در کشور ما دست یابند. از این روی این بزرگوار در رهنمودهایشان مکررا بر جعلی بودن و نامشروع بودن و غاصب بودن دولت صهیونیستی تاکید، و بارها از اسراییل به عنوان یک دولت جنایت کار سخن گفتند. ایشان در سخنانش بارها از جنایات صهیونیستها در سرزمین عراق و... اشاره کردند. (موسسه فرهنگی قدر ولایت،1394،ج5،ص34). در ذیل اقدام امام (ع) شاهد هستیم رهبر فرزانه انقلاب هم همیشه منکر هرگونه رابطه با کشور آمریکا و اسرائیل شدند. ایشان بارها خطر اسرائیل را برای کلِ منطقه یک نوع آسیب دانسته و دولت غاصب صهیونیست را بزرگ ترین خطر برای حال و آیندۀ جان اسلام معرفی نمودند؛و بارها و بارها از حمایت غرب خصوصا آمریکا از جنایات اسرائیل و سکوت سران کشورهای اسلامی در برابر جنایات صهیونیستها پرده بر داشتند و ملتها و دولت های مسلمان را به اتحاد در برابر دولت اسرائیل دعوت کرده اند. ایشان در این راستا راهکار عملی نشان داده و به کشورهای مسلمان پیشنهاد قطع یک ماهه صادرات نفت به اسرائیل را داده اند که اگر عملی می شد خسارات جبران ناپذیری بر پیکره این رژیم وارد می آورد و بدون شک اقتصاد این دولت را فلج می کرد. (خامنه ای، 1396، ص30).بنابراین تا آن جا که ممکن است می توان با صحبت کردن و مذاکره با دشمن از درگیری و نزاع خودداری کرد ؛ اما درصورتی که دشمن علارغم مذاکره از عقیده و نظر خود بر نگشت در این صورت جنگیدن با دشمن جایز است آن گونه که امام خمینی(ره) نیز در دوران رهبری خود بر مردم بر این مساله توجه داشتند.
نتیجه گیری:
از آن چه تا کنون مورد بحث قرار گرفت نتایج ذیل حاصل است:
- امام خمینی(ره) در دوران رهبری خود بر مردم هیچ گاه شروع کنندۀ جنگ نبودند بلکه تا آن جا که در توانشان بود سعی می کردند با مذاکره و گفتگو مخالفان خود را به راه راست دعوت کنند و این شیوه را به مسوولان مملکتی خود نیز خود نیز متذکر می شدندکه در مقابل با مخالفان خود ابتدا با مصالحه رفتار کنند و درصورتی که گفتگو و مذاکره تاثیر نداشت آن موقع مبارزه ضروری است
- قرآن کریم در سوره حجرات و انفال نشان داد که خداوند متعال صلح و سازش را می خواسته در جامعه برقرار کند اما در برخی از موارد ایجاب می کند که جنگ صورت گیرد.
- امام(ره)در تصدی مقام ولایت و رهبری امت اسلامی درعرصۀ سیاست داخلی و خارجی با شناخت دقیق جریانات و مسائل مختلف داخلی و خارجی ابتکار عمل را به دست گرفته و با ارائۀ راهبردهایی مانند موعظه، الگوپذیری از سیره امامان معصوم(ع)؛ مصلحت اندیشی؛مبارزه با نفوذ شایعات و ...) اشاره کرد. این بزرگوار در طول عمر مبارک خود با شناخت دقیق جریانات و مسائل مختلف داخلی و خارجی ابتکار عمل را به دست گرفته و دشمنان انقلاب اسلامی را مبهوت و سردرگم می کردندو در مقابله با دشمنان از روش امامان معصوم بالاخص پیامبر و امام علی(ع) اشاره کردند و معتقد بودند این دو بزرگوار علارغم مشکلاتی که از سوی دشمنان داخلی و خارجی برای آنان ایجاد می کردند ولی صلح و سازش را وجه کاری خود قرار می دادند.
منابع :
الف)- منابع فارسی و عربی:
قرآن کریم، ترجمه: ناصر مکارم شیرازی.
ابن ابي الحديد، عبدالحميد بن هبة الله. (1990)، شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد،تحقیق: محمّد أبو الفضل إبراهيم ، بیروت: دارإحیاء التراث العربیة،اوّل
ابن شهرآشوب، محمد بن علی. ( 1379)، مناقب آل أبی طالب(ع)، قم: مؤسسة انتشارات علامه، قم.
ابن منظور، محمّد بن مکرم. (1414)، لسان العرب، بیروت: دار صادر، چاپ سوّم.
ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن محمّد. (1418)، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، تحقیق: شیخ خلیل مامون شیحا، بیروت: دارالمعرفة، الطبعة الأولی.
آمدی، عَبدُ الواحدبن محمّد. (1378)، غررالحکم و دُررالکلم، ترجمه: سیّد هاشم رسولی محلاتی،تهران: نشر اسلامی ،دوّم.
افروز،غلامعلی. (1384)،روان شناسی شایعه،رشد،تهران،اول.
آلپورت،گوردون ویلارد. ( 1374)،روان شناسی شایعه،تهران،دانشگاه علامه طباطبایی، اول.
الوانی،سیّدمهدی. (1395)،مدیریت عمومی، تهران،نشر نی،دوّم.
بیرهوف، هانس ورنر. (1384)،رفتارهای «اجتماعی مطلوب:از دیدگاه روانشناسی اجتماعی»، ترجمه:رضوان صدقی نژاد، انتشارات گل آذین، اول
پیشوایی،مهدی. (1376)، نگرشی بر زندگانی اجتماعی_سیاسی وفرهنگی امامان معصوم علیهم السّلام، قم،مؤسسة امام صادق،اوّل.
جعفریان، رسول. ( 1381)،حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، انتشارات انصاریان، دوم.
جعفری ،محمّد تقی. (1378)،تاریخ از دیدگاه امام علی علیه السّلام، تنظیم و تلخیص محمّد رضا جوادی،تهران، آزادی، اوّل.
جعفریان، رسول. (1381)، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه ،قم، انتشارات انصاریان، دوم
حجتی، محمّد باقر. (1385)،«اسلام و تعلیم و تربیت»؛تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، اول.
حسنی، هاشم. (1370)،سیرة ائمة اثنی عشریة،منشورات الشریف الرضی، قم: ترجمه هاشم حسنی، امیرکبیر، اوّل.
حشمت زاده، محمّد باقر. ( 1377)، مسائل اساسی علم سیاست، تهران: کانون اندیشه جوان،اوّل.
خامنه ای، سیّد علی. (1396)،منظومه فکری آیت الله العظمی خامنه ای( نظام بینشی، منشی و کنشی)، عبدالحسین خسروپناه و جمعی از پژوهشگران، تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، اوّل.
دشتی، محمّد. (1387)،نهج البلاغه ،قم :امام عصر (عج)،اوّل.
دینوری، ابن قتیبه. (1380)، الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء ، ترجمه: سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس ، اول.
دهخدا،علی اکبر. (1372)، لغت نامه دهخدا، زیرنظر:محمّد معین و جعفر شهیدی ،تهران، دانشگاه تهران،اوّل.
رازی، ابوالفتوح حسین بن علی بن محمّد بن أحمد. (1371ش)، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن.تحقیق: دکترمحمّد جعفر یاحقی- دکترمحمّد مهدی ناصح. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی. اوّل
راغب اصفهانی،حسین بن محمّد. (1412)، مفردات ألفاظ القرآن،تحقیق:صفوان عدنان داودی،بیروت:دارالعلم و الدار الشامیة،اوّل.
رشاد، علی اکبر. (1385)، دانشنامه امام علی(ع)تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: سوم
زبیدی،محمّد مرتضی(1307)، تاج العروس من جواهرالقاموس، قاهرة: المطبعة الخیریة،الطبعة الأولی.
شاطری، روح الله. (1392)، مسئولیت اخلاقی حکومت دینی، تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، اوّل.
شایانمهر، علیرضا. (1379)، دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان،اوّل.
شرتونی،سعید. (1416)،أقرب الموارد فی فصح العربیّة والشوارد،تهران،دارالأسوة للطباعة والنشرالتابعة لمنظّمةالأوقاف و الشؤون الخیریّة،اوّل.
شعبانی، قاسم. (1374)، حقوق اساسی و ساختار جمهوری اسلامی ایران، تهران، اطلاعات، چهارم.
صلیبا، جمیل. (1366)،منوچهره صانعی دره بیدی، فرهنگ نامه فلسفی تهران، حکمت ، اوّل.
طباطبایی،سیّدمحمّدحسین. (1389)، المیزان فی تفسیرالقرآن،تهران:دارالکتب الإسلامیة، الطبعة الثانیة.
طباطبایی مؤتمنی، منوچهر. (1380)،حقوق اساسی ، تهران،نشر میزان، اول.
طبرسی،شیخ ابوعلی فضل بن حسن. (1382)، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن،تحقیق: شیخ ابوالحسن الشعرانی،تهران ،کتابفروشی اسلامیة،الطبعة الثالثة،اوّل.
طریحی،فخرالدین. (1375)، مجمع البحرین، تحقیق:سیّدأحمد الحسینی، تهران، المکتبة المرتضویة إحیاءالآثارالجعفریة، الطبعة الثالثة.
طوسی، ابوجعفرمحمّدبن حسن. (بی تا)، التبیان فی تفسیرالقرآن،تحقیق: احمدحبیب قصیرالعاملی،بیروت، دارإحیاءالتراث العربیة.
عسگری،علیرضا. (1374)، تبلیغاتی معاویه در مقابله با حضرت علی و تاثیر آن در بی ثمر ماندنکوشش های اصلی حضرت، تهران،سازمان تبلیغات، اول.
عنایت، حمید. ( 1377)،بنیاد فلسفه سیاسی در غرب، تهران، انتشارات زمستان، اول.
فراهیدی،خلیل بن أحمد. (1414)،ترتیب کتاب ألعین، تحقیق:مهدی المخزومی و ابراهیم السامرائی،تصحیح أسعدالطیب ،قم،انتشارات اُسوه،الطبعة الأولی.
گاستون و ژرژلواسور، استفان. (1377)، حقوق جزای عمومی، ترجمه حسن دادبان، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، اول
متّقی هندی، علاءالدین علی بن حسام الدین. (بی تا)،کنزالعمال فی سنن الأقوال و الأفعال،تحقیق: الشیخ بکری حیانی و شیخ صفوة السقا، بیروت،مؤسسة الرسالة.
مجلسی،شیخ محمّد باقربن محمّد تقی. (1388)، بحارالأنوار الجامعة لدرر اخبار الأئمة الأطهار،تهران،انتشارات اسلامیة، اوّل.
مدنی، سیّدجلال الدین. (1369)، حقوق اساسی درجمهوری اسلامی ایران، تهران،سروش .
مکارم شیرازی، ناصر. ( 1377)،تفسیر نمونه، قم : انتشارات جامعه مدرسین قم، اوّل.
مطهری، مرتضی. (1385)، بیست گفتار، قم، انتشارات صدرا: اول
مفید، ابوعبدالله محمّد بن نعمان. (1413)، الارشاد، قم، حسنا، اول.
موسوی خمینی، روح الله. (1327)،کشف الاسرار،تهران:علمیة اسلامیة ،چاپ سوم.
.............................(1368)، ولایت فقیه حکومت اسلامی: تقریربیانات امام خمینی(ره)،تهران:موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی(ره)، اول)
............................(1389)، صحیفه امام(ره) ،تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،اوّل .
مؤسسه فرهنگی قدر ولایت (1393)، «کارکرد ولایت فقیه نظام سازی ، طرح و تثبیت ولایت فقیه(1) »، اول
................................ ( 1394)، کارکرد ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی( 2) : احیاء و تبیین باورهای ناب توحیدی ، تهران: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت،اوّل.
.........( 1393)، خودباوری و اعتماد به نفس ملی، تهران: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، اوّل.
- منقری، ابوالفضل نصربن مزاحم. (1382)،واقعه صفین، تحقیق: عبدالسّلام محمد هارون، قاهره، موسسةالعربیة الحدیثة.
هادوی نیا،مهدی. (1383)، «مکتب و نظام اقتصادی در اسلام»، قم، مؤسسه فرهنگی خرد،اول.
هندی، میرحامدحسین بن محّمد. (بی تا)، خلاصه عبقات الأنوار فی امامة الأئمه الأطهار،تحقیق: علی میلانی، قم: خیام، اول
1 . رشته ای از علم حقوق است که درآن سازمان عمومی دولت، رژیم سیاسی آن، ساختار حکومت سازمان ،وظایف ،اختیارات قوای سه گانه ،حقوق و آزادی فردی و اجتماعی، انتخابات و احزاب سیاسی ، تبلیغات و نظایر آن بحث و گفت و گو می شود.
(طباطبایی مؤتمنی،1380،ص30)
2 . حاکم بر روابط افراد درجامعه جهانی است و درمقابل آن قواعد و اصول حاکم بر روابط بین کشورها و سازمان های بین الملل برعهده حقوق بین الملل عمومی نهاده شده است. بنابراین موضوع حقوق بین الملل عمومی، روابط کشورها و ارگان های بین الملل به منظور مشخص ساختن حقوق و تکالیف آن ها درجامعه بین الملل است. (مدنی ،1369،ج1،ص32).
3 . حاکمیت به دولت موجودیت می بخشد و اصولاً ازآن تفکیک ناپذیر است(شعبانی ، 1374،ص49).
ارسال نظر