سیدقطب به عنوان یکی از پرآوازهترین چهرههای سده بیستم شناخته میشود که اندیشههای او در مجموع شاکله گفتمان اصولگرایی اسلامی معاصر را پی ریخته است. بسیاری از متفکران، وی را بزرگترین محرک بیداری اسلامی و رهبر اخوانالمسلمین قلمداد کردهاند.
اصول گرایی اسلامی دارای خاستگاه های فکری، فلسفی و مذهبی هست. این جنبش، تجدید حیات دین را در تجدید فهم مفاهیم دینی و پویایی بخشیدن به آنها جسته است. اصولگرایی اسلامی مبانی فلسفی تازه ای را طرح کرده که به لحاظ روش شناختی قابل تأمل است. پیشگامان و نظریه پردازان اصولگرایی اسلامی مباحث فکری را که در چند سده اخیر در غرب و شرق مطرح بود به طور مستقیم یا غیرمستقیم مورد مناقشه قرار داده اند.
در میان متفکران جنبش اصولگرایی و بیداری اسلامی در سده بیستم، سیدقطب هم از جهت شمار تألیفات و هم از لحاظ عمق و گستره تأثیر گذاری، جایگاهی ویژه دارد. شاید بتوان اعدام او را یکی از مهمترین دلایل رواج اندیشه او و گسترش بیداری اسلامی دانست. بسیاری از متفکران سیدقطب را بزرگترین محرک بیداری اسلامی و رهبر اخوان المسلمین قلمداد کرده اند.
زندگینامه سیدقطب
سید قطب بن ابراهیم در یکی از روستاهای مصر در ۱۹۰۶ میلادی چشم به جهان گشود. او پس از مدرسه، تحصیلاتش را در دارالعلوم تحصیلات عالی پی گرفت. در ۱۹۲۹ از دارالعلوم فارغ التحصیل شد و آنگاه به معلمی پرداخت. او با استعفا از معلمی در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی وارد حوزه فعالیت های فکری اسلامی شد. سید قطب اخوان المسلمین را تجسم گرایش های پنهانی می دید که برخی وجوه آن را در قرائت اندیشه های محمد عبده و رشید رضا دیده بود و اینگونه وی وارد اخوان المسلمین شد. کتاب های دراسات اسلامیة و العدالة الاجتماعیة فی الاسلام را در ۱۹۴۸ میلادی منتشر کرد و پس از آن نیز کتاب های متعددی نگاشت. پس از درگیری های ۱۹۵۴ میلادی میان اخوان المسلمین و رهبران انقلاب، سید قطب و دیگر رهبران اخوان زندانی شدند. پس از آزادی از زندان، دوباره در ۱۹۶۵ میلادی به زندان افکنده شد و به اتهام توطئه علیه نظام سیاسی حاکم همراه جمعی از دوستانش در ۱۹۶۶ اعدام شد.
حیات فکری و اندیشه سید قطب
حیات فکری سید قطب را بر اساس رویکردهای ایدئولوژیکش می توان به چهار مرحله تقسیم کرد: دوره شک و تردید که خود وی در اینباره تصریح کرد که ۱۰ سال را در الحاد گذرانده است. در این دوره سید قطب بیشترین آثار ادبی و نقدی اش را نوشته است. وی در نوشته های این دوره بسیاری مباحث را که هیچ ارتباطی با اسلام نداشته مطرح کرده و در جایی به صراحت از ضرورت جدایی میان دین و هنر سخن رانده است. صریح ترین مدرکی که وضعیت فکری او را در این دوره باز می تاباند، مقاله ای است که در ۱۹۳۴ میلادی در مجله الاهرام نوشت.
دوره بعدی را دوران رویکرد سکولار اسلامی می داند که در این دوره سید قطب هوادار افرادی مانند احمد امین می شود که سعی در اثبات معنویت و روحانیت شرق در مقابل مادیت غرب دارند. در این مقطع، وی به اسلام به عنوان بخشی از فرهنگ ملی خود می نگرد، زیرا قرآن قوانین و نظم اجتماعی را عرضه می کند که بیشترین تأثیر را بر ذهنیت مصری ها داشته است اما دین وحدت سیاسی نمی آفریند. در این دوره، نوشته های سید قطب درباره مسایل اجتماعی، نشان قومی یا ناسیونالیستی و سکولار دارد. سومین دوره را می توان دوره گرایش اسلامی معتدل دانست. سید قطب در ۱۹۴۶ میلادی مقاله مدارس للسخط را که نخستین مقاله ایدئولوژیک اسلامی اش بود به چاپ رساند و نخستین و عمده ترین کار ایدئولوژیک اسلامی خود را یعنی کتاب العدالة الاجتماعیة فی الاسلام را پیش از مسافرت به آمریکا در ۱۹۴۸ میلادی به پایان برد. در این دوره دیدگاه های سید قطب به دیدگاه های اخوان المسلمین نزدیک می شد و خود وی نیز ارتباطاتی با اخوان برقرار می کرد اما به این جماعت نپیوست، زیرا می خواست استقلال خود را به عنوان یک متفکر حفظ کند.
او پس از بازگشت از آمریکا در ۱۹۵۱ میلادی به نوشتن در موضوعات اسلامی ادامه داد و به اخوان المسلمین پیوست و متفکر اصلی این جریان و نیز سردبیر روزنامه اخوان شد. چهارمین مرحله رادیکال اسلامی است. سید قطب بیشتر این دوره را در زندان و بیشتر ایام زندان را در بیمارستان گذرانده است. وی در بیمارستان امکان نوشتن را نیز داشت. پس از آزادی از زندان که بنا بر برخی گزارش ها با وساطت عبدالسلام عارف رییس جمهوری عراق عملی شد، به فعالیت ها و ارتباطات مخفی اش با برخی اعضای اخوان ادامه داد. وی در این سال ها کار نگارش تفسیر فی ظلال القرآن را به پایان برد و ۱۴ جزیی را که پیش از ایام زندان نوشته بود، بازنویسی و تنقیح کرد و در تألیفات اولیه اش نیز تجدید نظر کرد و کتاب های تازه ای از جمله هذا الدین، المستقبل لهذا الدین، خصائص التصور الاسلامی و معالم فی الطریق را نوشت که کتاب اخیر پس از آزادی اش از زندان در ۱۹۶۴ میلادی منتشر شد.
جامعه از نظر سید قطب
از دیدگاه سید قطب، اسلام جز دو نوع از جوامع همچون جامعه اسلامی و جامعه جاهلی را نمی شناسد. جامعه اسلامی جامعه ای است که اسلام در ابعاد عقیده، عبادت، شریعت، نظام، خُلق و سلوک در آن پیاده می شود، نه آن جامعه ای که در بردارنده گروهی از مردم باشد که خود را مسلمان می نامند اما قانونشان، شریعت اسلام نیست. جامعه جاهلی هر جامعه ای غیر از جامعه مسلمانان است و به تعبیر دقیق تر، هر جامعه ای که عبودیت آن خالص و منحصر برای خدا نباشد. سید قطب «عقیده» را عنصر تمایزبخش جوامع جاهلی، اسلامی و حتی جوامع پیشرفته و عقب مانده می داند.
سید قطب در پاسخ این پرسش که چنین جامعه ای (اسلامی) چه انگاره ای از نظام خود خواهد داشت، بر وجود ارتباط محکم میان ماهیت نظام اجتماعی و ماهیت انگاره های اعتقادی تأکید می کند، بلکه ارتباطی فوق العاده و حتی نوعی پویا در سرچشمه گرفتن نظام اجتماعی از انگاره اعتقادی می بیند. او معتقد است، فقه نیز در سایه جامعه اسلامی می تواند پاسخ گوی مشکلات باشد. فقه اسلامی امکان رشد و بالندگی و تکامل و رویارویی با مشکلات زندگی را ندارد جز آنگاه که جامعه اسلامی واقعی پدید آید که مشکلات زندگی را در برابر خود ببیند و در حالی که نخست به اسلام سر تسلیم فرود آورده اند، با آن تعامل برقرار کنند.
سید قطب، جوامع مسلمان دوران مدرن را منطبق با جوامع دوران جاهلیت میدانست. او کنار گذاشتن قوانین اسلامی و ارزشهای مذهبی به ویژه پس از دوران استعمار در جهان اسلام را عاملی برمی شمرد که مردم دوران معاصر نیز مانند دوران جاهلیت، غرق در گمراهی باشند و به همین دلیل نتیجه میگیرد که تمام حکومتهای غیر اسلامی از جمله حکومت مصر نامشروعاند. جنجالیترین ویژگی نظریه قطب درباره جاهلیت، کاربرد وسیع آن بود. او معتقد بود که تمام جوامعی که با حکومتهای غیر اسلامی اداره میشوند، غیر اسلامی هستند و بر مبنای تفسیرهای قرآنی از جاهلیت، نتیجه میگرفت که مسلمانان این جوامع شرعاً موظفاند با دولت حاکم مبارزه کنند. اینگونه بود که حرکت سید قطب، حرکتی سیاسی به شمار میآمد. برپایه دیدگاه سید قطب، اساس جامعه اسلامی بر محورهایی همچون حاکمیت فراگیر، مبارزه با جاهلیت فراگیر، جهاد و صلح استوار است که بدون عملیشدن آنها، نمیتوان جامعهای اسلامی داشت.
جامعه اسلامی از دیدگاه سید قطب مخالف با جوامعی است که نظام های پنجگانه غربی در اندیشه مارکس به خود دیده اند، یعنی نظام دوره کمون اولیه، برده داری، اقطاعی، سرمایه داری و سوسیالیسم که در اندیشه کمونیسم است زیرا جامعه اسلامی به عکس نظام های غربی که به تناسب شرایط تاریخی معینی پدید آمده اند، از آغاز پیدایش مبتنی بر شریعت الهی کاملی است. جامعه اسلامی شریعت را نساخته است، بلکه شریعت است که جامعه اسلامی را ساخته است. سید قطب برخی ویژگی های جامعه اسلامی را چنین برمی شمارد: جامعه اسلامی جامعه ای آزاد، باز و دارای همه عقاید و مذاهب و آرایی است که در سایه آن زندگی می کنند و اجبار از عناصر تشکیل و بقای آن نیست.
آثار سید قطب
در خصوص آثار سید قطب می توان به مواردی همچون؛ تفسیر فی ظلال القرآن(در سایه قرآن)، طفل من القریة(کودکی از روستا)، أشواک(خارها)، المدینة المسحورة(شهر جادو شده)، التصویر الفنی فی القرآن(آفرینش هنری در قرآن)، ترجمه محمد مهدی فولادوند، مشاهد القیامة فی القرآن(دورنمای رستاخیز ...) ترجمه غلام رضا خسروی حسینی، معالم فی الطریق(نشانههای راه)، المستقبل لهذا الدین(آینده در قلمرو اسلام) ترجمه آیت الله خامنهای، هذا الدین(این دین) و العدالة الاجتماعیة(عدالت اجتماعی در اسلام) ترجمه محمد علی گرامی و سید هادی خسروشاهی اشاره کرد.
منابع:
۱. سید قطب در کتاب هذاالدین، راه تحقق حاکمیت را شکلگیری «گروهی مؤمن» و در کتاب معالم فی الطریق و شکلگیری «جماعتی جنبشی اسلامی» میداند.
۲. رضوان السید، «مراحل گفتمان اسلامی در پاسخ به چالشهای یک قرن»، هفته نامه پگاه حوزه، ش ۱۶، ص ۳.
۳. طبیعة المجتمع الاسلامی، مجموعه مقالات نحو مجتمع اسلامی، ص ۶۲ - ۹۱ .
۴. مجتمع عالمی، مجموعه مقالات نحو مجتمع اسلامی، ص ۱۳۵.
منبع: ایرنا
ارسال نظر