وب سایت رسمی مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى

اهم اخبار تقریب مذاهب اسلامی

مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى
سایت رسمی مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى
نقش صهیونیسم بین الملل در واگرایی جهان اسلام!
۱۴۰۳/۱۲/۰۲ ۱۸:۳۲ 7

نقش صهیونیسم بین الملل در واگرایی جهان اسلام!

چکیده
صهیونیسم بین­الملل سالهاست که به طرق و عناوین گوناگون می‌کوشد به جهان اسلام ضربه بزند، برای هرچه عالم­گیر شدن فتنه­ها تلاش می‌کند و در این راه از هیچ جنایت و خیانتی فروگذار نکرده و نخواهد کرد. مسألة اشغال سرزمین فلسطین، مقدمه و پیش‌پردة نمایشی است که در قلب عالم اسلام، متأسفانه عملی گشته است. این تحقیق در پی آن است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی نقش صهیونیسم بین­الملل را در واگرایی جهان اسلام بررسی کند. نتایج نشان می‌دهد که صهیونیسم بین­الملل از طرق مختلف و در جنبه‌های گوناگون و با اختلافات مذهبی، اجتماعی و ... با هدف سیطره بر جهان و خصوصاً جهان اسلام، باعث واگرایی جهان اسلام شده است و علت این همه، اعتقاد عمیق آنان به برتری نژادی خویش است. در واقع نژادگرایی سرآغاز و زمینة مناسبی برای سیاست توسعه طلبانه است. صهیونیست­ها خود را مردمی منتخب و جدای از دیگر اقوام و ملل به شمار می­آورند و معتقدند که دیگر ملت­ها بایستی به خدمت و تسخیر آنها درآیند.

مقدمه

صهیونیسم دشمن تاریخی اسلام است و اگر دین همة بشریت را (همان‌گونه که قرآن کریم می­گوید) اسلام بدانیم، صهیونیسم مطابق گفتة امام خمینی، دشمن بشریت است. این دشمن در طول قرون متمادی، بشریت و جهان اسلام را مورد هجوم قرار داده اشت. در طول قرون گذشته تا به امروز، این توطئه­های رذیلانه به شدیدترین صورت ممکن ادامه داشته است. مطالعة بیشتر و شناخت صهیونیسم بین­الملل برای ما بسیار ضروری و واجب است. هر یک از ما باید بدانیم که آنها چه نقشی در تحریف فرهنگ اسلامی دارند، چه آموزه­هایی را اضافه کرده­اند، چه ارزش­هایی را به دست فراموشی سپرده­اند، چه فرقه­سازی­ها و تفرقه­اندازی­هایی کرده­اند و... هرچند تا کنون دربارة صهیونیسم کتب و مقالات فراوانی نوشته شده و یا تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته است، ولی این تحقیق بنا دارد نقش صهیونیسم بین­الملل را در واگرایی جهان اسلام بررسی نماید. این پژوهش می­کوشد صهیونیسم بین­الملل را معرفی کند و به اهداف و مبانی آنان بپردازد و نقش مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنان را در واگرایی جهان اسلام بررسی کند. ابتدا در فصل مفهوم‌شناسی به بررسی مفهوم صهیونیسم و صهیونیسم بین‌الملل، واگرایی و جهان اسلام می­پردازد و در فصل دوم ساختار صهیونیسم بین­الملل و اهداف و نقش فرهنگی، اجتماعی... آنان را در واگرایی مورد بررسی قرار می­دهد.

1-مفهوم شناسی

1-1-تعریف صهیونیسم

صهیونیسم در لغت: صهیون یا صیون نام کوهی در اورشلیم است که هیکل یا معبد بنی اسرائیل بر آن ساخته شده است. از هنگام ویران شدن هیکل، یعنی قریب به دو هزار سال پیش آرزوی بازگشت به فلسطین همیشه با یهودیان بوده است )یوری ایوانف، 2536: 5 و 6.( واژة «صهیون» در میراث دینی یهود به کوه صهیون و بیت­المقدس و به طور اعم بر سرزمین مقدس اطلاق می­شود. یهودیان، خویشتن را «زادة صهیون» می­دانند. همچنین این واژه برای اشاره به یهودیان به عنوان یک گروه دینی به کار می­رود. بازگشت به صهیون در دین یهود، یک اندیشة محوری است. زیرا پیروان این مکتب اعتقاد دارند که ماشیاح رهایی­بخش (حضرت مسیح7، منجی یهودیان) در واپسین روزها ظاهر خواهد ­شد تا ملتش را به سوی سرزمین صهیون رهبری کند و با فرمانروایی بر جهان، دادگری و آسایش را برقرار سازد (شیخ نوری، 1387: 19). صهیون یکی از چهار کوه مهم در شهر قدس است که یهودیان معتقدند از جهت تاریخی به خاطر وجود «یهوه» خدای یهود در این سرزمین، نوعی تقدس کسب کرده است. صهیون مترادف بیت­المقدس و ارض اسرائیل نیز هست. با توجه به اینکه پسوند «ایسم» معنی فراگیر بودن یک تفکر را می­رساند (کمونیسم، لیبرالیسم، صهیونیسم، امپریالیسم و... هر کدام یک مکتب فکری یا سیاسی هستند که با افزودن ایسم به آخر کلمات کمون، لیبرال، صهیون، امپریال به وجود آمده است)، باید گفت که تفکر بازگشت به صهیون به یک مکتب تبدیل شده است.

صهیون در معنای کلی خود به آرمان و آرزوی ملت یهود برای بازگشت به سرزمین داود و سلیمان8 و تجدید دولت یهود اشاره دارد. بر این مبنا صهیونیسم به آموزه­ای اطلاق می‌شود که خواهان رجعت یهودیان به سرزمینی است که ادعا می­کنند، از نظر تاریخی و مذهبی به آنها تعلق دارد. به پیروان این آموزه نیز صهیونیست گفته می­شود. جالب توجه است که یهودیان غیر­صهیونیست نیز ممکن است بر بازگشت به سرزمین موعود اعتقاد داشته باشند، اما تفاوت آنها با صهیونیست­ها در این است که از نظر آنها بازگشت به سرزمین موعود به دست پروردگار و به شیوه­ای که خداوند تعیین می­کند، انجام می­گیرد و بشر در آن دخالتی ندارد؛بنابراین مخالف اشغال و غصب سرزمین دیگری به بهانة بازگشت به ارض موعود هستند و بر سیاسی بودن این اقدام و جنبة غیرمذهبی و ضددینی آن اذعان دارند. اما در مقابل صهیونیست­ها برخلاف عقیدة یهودیان مذهبی، با دلایل سیاسی خواهان تشکیل ارادی دولتی به نام دولت یهود شدند.

آنان سرزمین­هایی را برای هدف خود در نظر گرفتند و در نهایت فلسطین را برگزیدند. دلیل انتخاب فلسطین برای این هدف سیاسی، بهره­گیری از وجود کوه صهیون در جنوب غربی بیت­المقدس بود. در واقع صهیونیست­ها تلاش کردند تا از طریق توجیه مذهبی اقدام خود، یهودیان را برای بازگشت به فلسطین اقناع کنند. از این رو آنها فلسطین را همان سرزمین موعود معرفی کردند و از این طریق اقدام خود را مبنی بر غصب و اشغال یک سرزمین، ارادة خداوند نامیدند (خبرگزاری فارس: www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910923000706). صهیونیسم پوشش خارجی یهودیت جهانی است (نوهیض، 1387: 42) و در اصطلاح، به معنای برپایی سازمانی است علاوه بر حزب (دوستداران صهیون) که در حال حاضر موجود است (شیخ نوری، 1387: 142).

 

2-1-صهیونیسم بین‌الملل

اگرچه رژیم صهیونیستی به عنوان نماد بارز صهیونیسم جهانی شمرده می­شود، اما این رژیم تنها جزء کوچکی از صهیونیسم بین الملل است. در واقع صهیونیسم بین­الملل متشکل از رژیم صهیونیستی، سازمان­ها، اتاق­های فکر، لابی­ها، خبرگزاری­ها و رسانه­های وابستة بسیار پیچیده­ای است که به صورت شبکه­ای در هم تنیده شده و در راستای اهداف صهیونیسم به فعالیت مشغول هستند. در میان این شبکة فشرده تقسیم کار به خوبی انجام گرفته و هر بخش مسئولیت شاخه­ای از اهداف را به دست گرفته است. در حقیقت سازمان­ها و گروه­های صهیونیستی مذکور هم بازوی اجرایی رژیم صهیونیستی در جهان به شمار می­آیند و هم خود رژیم صهیونیستی را در راستای صهیونیسم جهانی هدایت می­کنند (خبرگزاری فارس، همان).

3-1-واگرایی

واگرایی در لغت: واگرا به معنای متفرق و پراکنده: جمعیت‌های واگرا (انوری، 1386: 1302) همچنین به معنی متباعد، تباعد و دوری در مقابل هم­گرایی آمده است (لغت‌نامه).

واگرایی دراصطلاح: فرایندی است که طی آن واحد­های سیاسی و دولت­ها از یکدیگر دور می‌شود و زمینه­های بحران و جنگ فراهم می­آید (قوام، 1370: 229).

4-1-جهان اسلام

اصطلاح جهان اسلام بیش از آنکه بیانگر یک موقعیت جغرافیایی باشد، معرف هویت بیش از یک و نیم میلیارد انسان است که آیین و دینی مشترک دارند (مجتهد­زاده،­ 1379: 121) و از آنجا که اسلام به سرزمین­های بسیاری وارد شده است، کلمة «جهان» در مورد آن به کار می‌رود. نتیجة این امر، پدیدار شدن هویت اسلامی است (عالمی، 1389: 125).

2-ساختار، اهداف و نقش صهیونیسم بین­الملل

1-2-ساختار سازمانی

همان­طور که اشاره شد، ساختار صهیونیسم بین­الملل به صورت شبکه­ای و به شکل مرکز، زیر مجموعه و مجموعه بوده و بیشتر کشور­ها را در حیطة فعالیت خود دارد. به عنوان نمونه هر سازمان دارای یک دفتر مرکزی و زیر مجموعه­هایی در بیشتر کشور­ها است که طی جلسات توجیهی، همایش­های سالانه و دیدار­های سازمان­دهی شده، دستورات مرکز به آنها ابلاغ می­شود. بر همین مبنا هر زیر مجموعه برنامه‌های مشخص را منطبق با مکانی که در آن مستقر است، به اجرا درمی­آورد. این سازمان­ها و گرو­ه­ها نیز دفاتر ثابتی در تل آویو دارند و هماهنگی‌های لازم با رژیم صهیونیستی به صورت مداوم میان آن­ها در جریان است. در سطح بالاتر دفاتر مرکزی متشکل از مدیران اجرایی و رؤسای سازمان­ها در ساختارهای قاره­ای و اتحادیه­ای مانند کنگرة یهودیان آمریکا، اتحادیة یهودیان اروپا، کنگرة یهودیان آفریقا و... اقدامات خود را با هم هماهنگ می‌کنند.

2-2-اقدامات صهیونیسم بین‌الملل

صهیونیسم بین­الملل بنا بر یک تقسیم کار منسجم و با توجه به اهداف خود، اقدامات قابل ملاحظه­ای را انجام می­دهد. رصد وقایع و تحولات در سراسر جهان، تلاش برای گسترش مهاجرت به سرزمین­های اشغالی، لابی با حکومت­ها و نهادهای بین­المللی و تصویب قوانینی در راستای تسهیل فعالیت سازمان­ها و گروه‌های صهیونیستی، ارتباط با جوامع یهودی در کشورهای مختلف و تطمیع و ترغیب آن­ها به اقدامات صهیونیستی، پخش اخبار در راستای منافع صهیونیسم و بازنمایی اتفاقات... از مهم­ترین اقدامات آنها محسوب می­شود. هر کدام از این اقدامات به دست یک شاخة خاص از شبکة صهیونیسم بین­الملل انجام می­گیرد. به عنوان نمونه آژانس یهود وظیفة مهاجرت یهودیان و غیر­یهودیان به سرزمین­های اشغالی را بر عهده دارد. در کنار آن سازمانی مانند انجمن ضد افترا باید اخبار و رویداد­های تمام کشورها و مناطق جهان را رصد کند و با دستاویز قرار دادن آنتی سمیتیسم (ضدیت با قوم یهود و کینه‌ورزی با یهودیان و تحریک علیه آنان[1])، قوانین حمایتی را در آن کشورها به تصویب برساند. همچنین خبر­گزاری‌های متعدد، ماهواره‌ها و تلویزیون‌های سراسر جهان به زبانهای زندة دنیا به بازنمایی رویدادها و اخبار آنچنان که مطابق با منافع صهیونیستی باشد، مشغول هستند.

3-2-اهداف صهیونیسم بین‌الملل

هدف صهیونیسم از آغاز این بوده است که فلسطین را «غویم رین» قرار دهد و آن تعبیری عبری به این مفهوم است که فلسطین خالی از غیر­یهود باشد (شیخ نوری، 1387: 275). صهیونیسم بین­الملل اهداف متعددی را دنبال می­کند که هر کدام از آنها دارای اولویتی ویژه است. مشروعیت‌بخشی به اقدامات صهیونیسم بین­الملل و اقناع افکار عمومی در جهت همراهی با رژیم صهیونیستی، نهادینه کردن موج «آنتی­سمیتیسم» به عنوان وجود فضای خشونت، تحقیر و تهدید نسبت به پیروان قوم یهود، گسترش مهاجرت به رژیم صهیونیستی و توقف مهاجرت معکوس از سرزمین­های اشغالی، دستیابی به موقعیت سرکردگی جهان، القای هویت ساختگی بر مبنای یهود- صهیونیست به یهودیان و نیز غیر­یهودیان و... از جمله اهداف مهم صهیونیسم بین­الملل به شمار می‌آید (خبرگزاری فارس، همان).

4-2-شناخت صهیونیسم بین­الملل

مدتها بعد از پیروزی مسلمانان بر حکومت صلیبی با فرماندهی امیرصلاح الدین ایوبی، اروپا به فکر تسخیر آسیا افتاد و تنها مانع را حکومت عثمانی می­دید که آن هم در اثر جنگ­های داخلی و تبعیض­ها سست شده بود. اروپائیان از فرصت استفاده کردند و به فکر تجزیة حکومت عثمانی افتادند. نشست سری «سایکس پیکو» در سال 1916 میلادی ضربة نهایی را بر پیکر امپراطوری عثمانی وارد ساخت. انگلیس، فرانسه و روسیه، مناطق خاورمیانه و مستعمرات عثمانی را تقسیم کردند و فلسطین در این تقسیم‌بندی شوم به انگلیس رسید. دولت انگلیس پس از این نشست – که در آخرین سال جنگ جهانی اول بود – تمامی خاک فلسطین را در یک جنگ خونین با امپراطوری عثمانی، به اشغال خود درآورد. بعد از این اشغال نا­جوانمردانه، «بالفور» وزیر خارجة وقت انگلیس با صدور اعلامیه­ای بر ضرورت تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین تأکید و راه را برای سلطة صهیونیسم جهانی بر مسلمین هموار نمود. صدور اعلامیة بالفور در سال 1917 میلادی، آغاز فاجعة صهیونیسم بین­الملل است (شیرازی،1380: 104 و 105) و مرحلة جدیدی را در تاریخ یهود- که عبارت از تأسیس کانون ملی این قوم در فلسطین بود- رقم زد. از آن پس یهودی­های حزب صهیون چهرة تبلیغی به خود گرفته و به تأسیس دولتی در نقطة حساسی از خاورمیانه، در ساحل مدیترانه که فلسطین اشغالی امروز است اقدام نمودند (علم الهدی، 1376: 145). با این حرکت خصمانه، یهودیان سراسر جهان با استفاده از مجوزی که «بالفور» برایشان صادر کرده بود و با کمک مساعدت مالی دولت­های آمریکا و انگلیس و مؤسسات مالی صهیونیست­ها، گروه گروه رهسپار فلسطین شدند. ظهور حزب نازی در اروپا و جنگ جهانی دوم نیز به این مهاجرت شدت بخشید. انگلیس در 1920 میلادی، «هربرت سموئیل» را به حکومت فلسطین منصوب کرد. هربرت با این ابتکار استکباری انگلیس، به یهود استقلال داد، زبانشان را رسمی کرد و بر روی سکه­ها نام «اسرائیل» را حک نمود و در حقیقت حاکمیت صهیونیسم را در کشور فلسطین رسمیت بخشید و پایه‌گذار دشمنی­ تازه‌ای با اسلام و مسلمین شد (شیرازی، 1380: 105) بر این مبنا گروه­هایی از ضد مذهبی­ها و لائیک­ها از اجزای اصلی ساختار صهیونیسم و از حامیان این تفکر در جهان بودند.

3-مبانی صهیونیسم

1-3-ادعا­های فرهنگی و قومی صهیونیسم

1-صهیونیست­ها معتقدند فرهنگ قوم اسرائیل تنها فرهنگی در خاورمیانه است که توانسته است خارج از دیگر فرهنگ­های اقوام شرق، جاودان بماند و همانند فرهنگ یونان باستان در غرب، بنیان و اساس تمام فرهنگ مشرق زمین را فراهم آورد.

2-اقوام اسرائیل تنها مردمی هستند که با سطح عالی و متکامل تمدن خویش، توانسته­اند خارج از مردم شرق و با حفظ اختصاصات خود، به حیات خویش ادامه دهند (شیخ نوری، 1387: 193). این اعتقادات از پروتکل­های آنها سرچشمه می­گیرد. پروتکل­، برنامه­ای است که سرمایه­داران و اقتصاددانان یهود برای ایجاد اختلاف، واگرایی و ویران کردن بنای مسیحیت، قلمرو پاپ و دست آخر اسلام، آن را تنظیم کرده­اند. آن­ها معتقدند که بر جهان استیلا خواهند یافت و سلطنتی یهودی- داوودی برقرار خواهند کرد و بر تمام جهان مستبدانه حکومت خواهند کرد و هیچ دینی، نه مسیحیت و نه اسلام، در کنار آیین یهودی- تلمودی باقی نخواهد ماند و تمدن فعلی نیز به کلی نابود خواهد شد (نویهض، 1387: 43) صهیونیسم بین­الملل یک حرکت سرّی جوشیده از تلمود است. تلمود انباری از شرارت­های یهود است و کار تألیف آن حدود دو قرن پس از جمع­آوری اسفار تورات آغاز شد (همان: 42).

خلاصه­ای از پروتکل­ها به شرح زیر است:

1-ثروت پایه و اساس حکومت­ها است، در نتیجه جهان را باید از دریچة سکه و سرمایه دید.

2-با ابزارهای سرّی و محرمانه­ای که در اختیار دارند، یک بحران اقتصادی بین­المللی که احدی تحمل آن را ندارد ایجاد می­کنند.

3-طلا برترین نیروی محرک جهانی، در دست یهودیان است.

4-جریان علمی و اجتماعی را طوری ترتیب داده­ایم که ملل، کورکورانه گفته­های چاپ شدة دیگران را مطالعه نموده و بر اثر افکار غلطی که به او تلقین شده و او را جاهل بار آورده بر ضد کلیة شرایط محیط قیام می­نماید و در نتیجه بحران اقتصادی شدیدتر می­شود و این به توقف بورس و تزلزل کارهای صنعتی منجر می­شود.

5-ایمان مذهبی را باید ریشه کن و به جای آن اعداد و ارقام را جایگزین کرد.

6-سیاست هیچ وجه مشترکی با اخلاق ندارد و حکومت اخلاقی محکوم به شکست است.

7-تکان­های شدید، اختلاف و کینه‌توزی در سراسر جهان، آتش جنگ­های محدود و جهان­گیر.

8-از مکر، تزویر و خیانت برای نیل و نزدیک شدن به هدف می­توان سود برد.

9-برای نیل به مقصود تشکیلات فراماسونی خود را توسعه داده ... کسی که می­خواهد مقامش محفوظ باشد باید کورکورانه اطاعت کند.

10-برای حکومت بر یک عده و حصول نتیجه، با زور و تزویر بهتر می­توان به مقصود رسید و بر عکس از مباحثات علمی و منطقی نتیجه­ای حاصل نمی­شود.

11-مطبوعات، نمایندة آزادی بیان و افکار عمومی است ولی دولت­ها نتوانسته­اند از این قدرت استفاده کنند و این قدرت در دست ما افتاده است: مطبوعات و افکار عمومی.

12- تخم نفاق را در اعماق قلوب آنان پاشیده­ایم و ریشة این نفاق را به هیچ وجه نمی­توان از دل­های آنان کند.

13-بایستی در تمام کشور­ها دائماً روابط ملت و حکومت را مغشوش کرد. با ایجاد نفاق در آستانة حکومت جهانی هستیم.

14-برای اینکه توجه اشخاص پرشور را از مسائل سیاسی منحرف کنیم، مسائل جدیدی مطرح می‌کنیم (نویهض، 1387: 247-375؛ انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1361: 89-100).

2-3-نقش سیاسی

1-2-3-تعریف صهیونیسم سیاسی

صهیونیسم سیاسی با تئودور هرتزل زاده شد. او در کتاب خود، دولت یهود را مدون ساخت و پس از اولین کنگرة صهیونیست جهانی، در شهر «بال» سوئیس (1897) کاربرد عملی آن را آغاز نمود. تئودور هرتزل بر خلاف روش صهیونیسم مذهبی، مطلقاً به خدا شکاک است و علیه یهودیانی که یهودیت را به عنوان یک مذهب تعریف می­کنند مبارزه می­کند. از دیدگاه صهیونیسم سیاسی، «یهودیان» قبل از هر چیز یک قوم هستند (گارودی، 1369: 4).

2-2-3-سیاست خارجی

در واقع کل سیاست خارجی دولت اسرائیل، با منطق بی­رحمانه، از دو خصلت اساسی صهیونیسم سیاسی نشأت می­گیرد. به عبارت دیگر صهیونیسم سیاسی پدیده‌ای اساساً استعماری است که با بزکی خاص (همان اسطورة مذهبی دروغین) آرایش شده است و این خیانت به یهودیت به شمار می­رود. یهودیت بدین ترتیب، از هرگونه مفهوم معنوی بری می‌شود و برای توجیه یک سیاست ملی­گرایانه و نژاد­­­­ پرستانه، مورد بهره برداری قرار می­گیرد. این سوء استفاده از یهودیت را اکثریت قریب به اتفاق خاخام­ها و کسانی که به دین یهود علاقه­مند بودند، در جریان کنگرة بال در سال 1897 افشا کرده­اند. نژادپرستی صهیونیسم سیاسی یک نظام کاملاً هماهنگ است که تمام وضع قوانین و سراسر دولت اسرائیل از آن الهام گرفته است (شیخ نوری، 1387: 276).

3-3-نقش اقتصادی

اغلب میلیاردرهای پرنفوذ جهان و صاحبان سرمایه­های هنگفت یهودی، صهیونیست هستند و بدون استثنا بخشی از ثروت خود را در برنامه­هایی صرف می­کنند که اولاً موجودیت رژیم نژاد­پرست صهیونیستی را تقویت کند و ثانیاً این بخش از دارایی­ها در جهت ایجاد و کمک به سازمان­هایی صرف شود که اهداف بلند مدت صهیونیسم بین­الملل را در سطح جهانی برآورده کند. مهم نیست چگونه این اهداف محقق می­شوند. اعم از براندازی نظام­ها، اختلافات قومی و نژادی، اختلافات سیاسی، آموزش، ایجاد ساختارهای اجتماعی برگرفته از اندیشه‌های صهیونی و شبکه‌سازی برای قشر تحصیل کرده جوامع هدف، تا اقدامات تروریستی و جنایت­کارانه در جهت حذف عواملی که به سیاست­ها و اهداف صهیونیسم بین­الملل در سطح جهان ضربه وارد می­کنند (پایگاه اینترنتی http://tabasiran.parsiblog.com/archive).

1-3-3-ایراد فشار اقتصادی

بسیاری از وب‌سایت­ها در مورد نقش یهود در شکل­گیری بحران اقتصادی جهان سخن گفته و صهیونیسم را مسئول این بحران دانسته­اند و کاملاً واضح است که این شبکه­ها بر جهت­گیری­های افکار عمومی اثر گذاشته­اند. دولت­های جور برای حاکمیت خود با تقویت قسمتی از مذاهب و مکاتب، مذاهب دیگر را تضعیف می­کردند و تضاد میان آنها را بیش­تر می­کردند. یکی از مهمترین حربه­هایی که در این عرصه به‌ کار می­برند، «ایراد فشار اقتصادی» است. تأثیرگذاری چنین فشاری با توجه به این مورد روشن می‌شود؛ لیلیانتال می­نویسد: «سوری­ها و لبنانی­های مقیم آمریکا آن­قدر که به علت وابستگی­های اقتصادی، به «کمیتة تعاون یهود» کمک می­کنند، به حکم اعتقاد و ایمان به تقاضای کمک به آوارگان عرب پاسخ مساعد نمی­دهند». یک بار 199 کنیسه در آمریکا و کانادا مردم را برای خرید اوراق قرضة اسرائیل که در محل به فروش می­رسید، فرا­خواندند و به این ترتیب بسیاری از یهودیان را به شرکت مستقیم در این حرکت و دیگر اقدامات مالی وادار ساختند (یوری ایوانف، 2536: 212). بعد از بحران اقتصادی جهان، این باور در میان جهانیان افزایش یافت که صهیونیسم تأثیر بسیار زیادی در گردش چرخة اقتصاد و پول در جهان دارند.

2-3-3-تحریم اقتصادی

تحریم اقتصادی یکی از شیوه­ها و اصول جهادی مبارزه با دشمنان در اسلام بوده است که به دلیل بی­توجهی و زایل کردن این پیشینه­های ارزشمند، اکنون دشمنان از این روش بر علیه ما استفاده می­کنند. تحریم اقتصادی صهیونیسم به عنوان یک فرهنگ و یک منش بر ضد سیاست­های استعماری و دین‌زدایی صهیونی، بذر عداوت همیشگی را نسبت به صهیونیسم در جوامع تحریم‌کننده پراکنده می­کند. تحریم کالاهایی که مورد استفادة مردم جامعه است، روحیة دشمن‌ستیزی را تقویت می‌کند و به عنوان یک منش ذاتی در بین افراد آن اجتماع در خواهد آمد. تحریم باعث توجه به تحرکات و فعالیت­های دشمن در عرصة بین­الملل خواهد بود و این خود به آمادگی همیشگی نسبت به رویارویی با دشمن صهیونیستی منجر می‌شود.

تحریم از لحاظ روان‌شناختی باعث می­شود کودکان نیز در همان سنین کودکی، شم و حس دشمن­ستیزی داشته باشند و برای آینده افرادی تربیت شوند که کینة نسبت به صهیونیسم را با وجود همة تبلیغات و همة برنامه­های دین‌زدا و همة فرقه­های انحرافی چون شیطان‌پرستی، هم­جنس­گرایی و ... که توسط صهیونیسم اشاعه و ترویج می­شود، حفظ کنند.

فرهنگ تحریم و طرح تحریم اگر بنا به مشکلات و عدم توجه مسئولین دولتی به طور گسترده و هماهنگ انجام نگیرد، باز هم نتایج قابل‌توجهی از آنچه ذکر شد عاید ملت تحریم‌کننده خواهد ­نمود. گرچه یکی از ترفندهای مزدوران صهیون این است که در این بین بذر ناامیدی را در بین ملل تحریم شده بپراکنند. این مدعاست که کالاهای شرکت­های صهیونی از بهترین و مرغوب­ترین اجناس هستند و یا برخی از آنان قابل تحریم نیستند. در پاسخ به این عده جالب است خبرِ خبر­گزاری­های آمریکایی را در روزهای اخیر تکرار کنیم که: «شرکت کوکا کولا و شرکت نستله در محصولات خود از آبهای آلوده استفاده می­کنند». در نوشابة کوکا کولا از یک آفت­کش خطرناک برای طعم دادن استفاده شده است و به همین دلیل و به جهت ضررهای بهداشتی این نوشابه، مدارس انگلیس طرحی را در دست اجرا دارند که توزیع کوکا کولا در مدارس این کشور ممنوع شود. گذشته از این­، در دانشگاه­های انگلیس به دلیل موج بیزاری و تنفر از اعمال نژاد­پرستانة اسرائیل جعلی، طرحی در دست تصویب است که محصولات کوکا کولا به طور کامل در دانشگاه­ها ممنوع شوند. علاوه بر این شرکت نستله در سابقة خود چندین جنایت را به ثبت رسانده است. از جمله اینکه کودکانی به دلیل استفاده از شیر­خشک نستله، که در آن از میزان بالایی از ید استفاده شده بود، در چین و چند کشور اروپایی دیگر کشته شدند. این فاجعه که چند سال پیش در اروپا رخ داد، موجی از مقالات و شکایات علیه این شرکت را برانگیخت به طوری که یکی از این مقالات در چندین کشور اروپایی ترجمه و منتشر شد (وب‌سایت طبس ایران، همان). بنابراین روشن می‌شود که تبدیل بیش از یک میلیارد مسلمان به یک میلیارد مصرف کننده پرسود­ترین و ساده­ترین راه برای تسلط صهیونیسم بین­الملل است.

4-3-نقش اجتماعی

1-4-3-نژادپرستی دولت صهیونیسم

صهیونیسم شکلی از نژادپرستی است. «مجمع عمومی سازمان ملل» در سال 1975 قطعنامه­ای به تصویب رساند که در آن صهیونیسم را «شکلی از نژادپرستی» نامید. علت تصویب چنین قطع­نامه­ای، وجود تبعیضات قانونی در قانون اسرائیل علیه اعراب بود. تصویب این قطع­نامه به شدت مورد انتقاد قدرت­های اروپایی قرار گرفت؛ اما این عقیده که صهیونیسم به آن شکل که در اسرائیل اجرا می­شود، منعکس کنندة خصومت نژادی علیه اعراب فلسطینی است، به طور وسیعی در جامعة جهانی وجود دارد. به ویژه آن کشورهایی که سابقاً تحت ادارة کشورهای خارجی قرار داشتند، موقعیت اعراب فلسطینی را همچون موقعیت خویش پیش از دستیابی به استقلال می­بینند. کشورهای غیر متعهد، صهیونیسم را «ایدئولوژی امپریالیستی» نامیدند. سازمان وحدت آفریقا اظهار داشت: «رژیم نژادپرست در فلسطین اشغالی و رژیم­های نژادپرست در زیمباوه و آفریقای جنوبی یک ریشة مشترک امپریالیستی دارند». منشور آفریقا در مورد حقوق بشر و ملل «استعمار، استعمار نو، آپارتاید[2] و صهیونیسم» را مفاهیمی ذکر کرده است که متضمن نقض حقوق بشر است (کوئیگلی، 1372: 214-213).

در بخشی از قطع­نامة 3379 مجمع عمومی سازمان ملل، ضمن نژادپرست اعلام کردن رژیم صهیونیستی چنین آمده است: با توجه به بیانیة سیاسی و استراتژی تقویت صلح و امنیت ملی و تشدید اتحاد و کمک متقابل در بین کشورهای متعهد، مصوب کنفرانس وزیران خارجه کشورهای غیر متعهد در «لیما» که از 25 تا 30 اوت 1975 برگزار شد، به شدیدترین لحن صهیونیسم را به عنوان خطری برای صلح و امنیت جهانی محکوم کرده است و تمامی کشورها را به مقابله با این ایدئولوژی نژادپرستانه و امپریالیستی دعوت کرده است. همچنین تأکید می­­­­­­­کند که صهیونیسم شکلی از نژادپرستی و تبعیض نژادی است (احمدی،1380: 312).

آمریکا پس از تصویب قطع­نامة مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1975 (1354)، تلاش­های مستمر و گسترده­ای برای لغو یا تعدیل آن به عمل آورد و در این راستا، از اهرم­های سیاسی و اقتصادی خود به منظور فشار، تهدید و تطمیع دولت­های دیگر و نیز سازمان ملل استفاده کرد. سازمان­ها، نهاد­ها و بنیاد­های متنفذ و قدرتمند صهیونیستی در جهان غرب نیز به منظور نیل به مقصود فوق از هیچ تلاش و فعالیتی فروگذار نکردند. شماری از کشورهای جهان، نقش مهمی در گردش چرخة اقتصاد و پول در جهان دارند. به ویژه کشورهای عضو بازار مشترک اروپا که از تلاش آمریکا و محافل صهیونیستی در این زمینه حمایت و جانبداری کردند. تلاش­ها و مواضع آمریکا، دولت­های اروپایی، شوروی سابق و دبیر­کل سازمان ملل متحد از لغو قطع­نامة «برابری صهیونیسم با نژادپرستی» نشانگر سیاست، بینش و نگرش هماهنگ و موازی دولت­ها و جوامع مزبور نسبت به پدیدة «صهیونیسم» است (احمدی، 1380: 313).

سیاست اسرائیل بر اساس تفکر توسعه‌طلبانه و نژادپرستانة صهیونیسم و به منظور تخلیة فلسطین از ساکنان اصلی­اش استوار گردید تا به ایجاد مستعمرات یهودی­نشین و بسیج آن تعدادی از یهودیان جهان که به دنبال آن بر اراضی عربی چشم دوخته­اند، اقدام کند. نژادگرایی سرآغاز و زمینة مناسبی برای سیاست توسعه‌طلبانة اسرائیل است. صهیونیست­ها خود را مردمی منتخب و جدای از دیگر اقوام و ملل به شمار می­آورند و معتقدند که دیگر ملتها باید به خدمت و تسخیر آنها درآیند (صفا تاج، 1382: 3/ 41).

2-4-3- دامن زدن به اختلافات قومی

از دیگر شیوه­های تفرقه‌افکنی دشمنان اسلام در میان امت اسلامی، دامن زدن به اختلافات قومی و قبیله‌ای است. برای نمونه، در یکی از موارد پروتکل پنجم سران صهیونیسم چنین آمده است: «با این همه، ما در سایة اختلافات عمیقی که بین ملل و فرق مختلف وجود دارد و به سادگی رفع نخواهد شد، از هیچ خطری بیم نداریم. ما در سراسر ممالک جهان بذر اختلاف پاشیده­ایم و به اختلافات قومی و نژادی و تعصبات دینی از بیست قرن پیش تاکنون دامن زده­ایم (حسینی، 1388: 174 به نقل از مجلة حوزه، سال دوم، شمارة 12: ص113). این تنها گوشه‌ای از توطئة دشمنان اسلام و صهیونیسم جهانی برای تفرقه انداختن میان امت اسلامی است. در شرایطی که سرزمین­های اسلامی یکی پس از دیگری، با ایجاد جنگ و درگیری داخلی، به تسلط صهیونیسم بین­الملل د­رمی­آید، سزاوار است مسلمانان با هوشیاری کامل در برابر این توطئه­ها بایستند و نگذارند دشمن از این روزنه­ها برای ایجاد تفرقه و اختلاف میان آنها استفاده کند.

5-3-نقش فرهنگی

در اواسط دهة 1920، صهیونیست­های آمریکایی مطبوعات را قبضه کرده بودند، یعنی این بافته­های صهیونیست‌های آمریکایی دربارة فلسطین بود که اغلب صفحات روزنامه­ها را پر می­کرد. توفیق صهیونیست­ها روی افکار عمومی با این حقیقت پشتیبانی می­شد که پیام آنان در چارچوب جهان‌بینی دو قطبی غرب مفهوم پیدا می­کرد. این مفهوم، «سرزمین مقدس» را به مثابه جزئی از غرب یهودی- مسیحی و امپریالیسم خیرخواه و اعتلا یافته می­دانست. در این چارچوب فکری، صهیونیسم به مثابة عامل تمدن­ساز در احیای فلسطین مقبول می­افتاد. طبیعت پراکنده و به هم ریختة جبهة مخالفان، کار صهیونیست­ها را در غلبه بر افکار عمومی آمریکا بیش از پیش آسان می­کرد. مباحثه در این زمینه مختصر بود و به ندرت صورت می­گرفت. وزارت خارجة آمریکا در مورد مسألة فلسطین به طور کامل از انظار عموم غایب بود. این امر عمدتاً نتیجة تصور ذهنی خود ساخته و فرهنگ غالب بر این وزارتخانه بود. کارکنان این وزارتخانه برای خود در چشم عموم نقشی قائل نبودند. آنان همچنین معتقد نبودند که افکار عمومی نقش زیادی در شکل­گیری سیاست خارجی دارد. در هر حال، این وزارتخانه که صهیونیسم را در میان منافع ملی کشور در خاورمیانه نادیده می­گرفت، در خصوص آن موضعی بی­طرفانه داشت (دیوید سون، 1388: 102). پس صهیونیسم بین الملل در زمینة فرهنگی نیز کار کرده، ولی به طور کامل از انظار عمومی غایب بوده و موضع بی­طرفانه داشته است.

 

 

 

1-5-3-تألیف کتاب و به دست گرفتن کنترل صنعت چاپ

یکی از کارهای عمده و اصلی صهیونیست­ها، تألیف کتاب و به دست گرفتن کنترل صنعت چاپ و نشر کتاب بود. در بسیاری از دایره­المعارف­هایی که تا کنون تدوین شده آن­ها سعی کردند مطالبی را إلقا کنند که دیگران به عنوان یک مرجع و منبع اصلی از آن استفاده کنند. دایره­المعارف بریتانیکا، دایره­المعارف آمریکانا، دایره­المعارف جودائیکا، و دیگر دایره­المعارف‌هایی که متأسفانه به مرجع و منبع جامعی برای بسیاری از محققان و پژوهشگران تبدیل شده است. بنابراین آن چیزی که از یک موضوع، سوژه، منطقه، و واقعیتی در مورد قوم یهود در دایره‌المعارف جودائیکا بیان می­کنند، تحریف شده و به گونه­ای است که انسان نسبت به یهودی­ها احساس ترحم می­کند و این حق را به آنها می­دهد که باید دولتی در سرزمین فلسطین داشته باشند. جهان اسلام را نیز به همین صورت تحریف کردند به گونه­ای که از اعراب و مسلمانان در این دایره­المعارف­ها چهره­هایی خشونت طلب، هرج و مرج­گرا و بی قانون به وجود آورده­اند (صفا تاج، 1387: 36 و 37).

2-5-3-جنگ روانی

یکی از مهمترین ابعاد ترفندهای دشمنان، علی­الخصوص صهیونیسم جهانی، بهره­گیری از جنگ روانی است که در آن تلاش بر این است که با طراحی قبلی و حتی­المقدور بدون به کارگیری ابزار نظامی به نتایج موفقیت­آمیز یک جنگ تمام عیار در عرصة دیپلماسی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دست یافت. در تعریف جنگ روانی آمده است: «عملیات روانی شامل اقداماتی از پیش تعیین شده برای انتقال اطلاعات و شواهد معین به مخاطبین با هدف تأثیر­گذاری بر احساسات، انگیزه­ها، اهداف و نیز تأثیر بر رفتار دولت­ها، سازمان­ها، گروه­ها و افراد می­باشد» (حسینی،1390: 2/ 179).

3-5-3-ایجاد وابستگی علمی

تهاجم فکری صهیونیسم بین­الملل به جهان اسلام این­گونه بود که مسلمانان از خود بیگانه شدند و پنداشتند که با الگوگیری از فرهنگ و ارزش­های غربی، می­توانند عقب ماندگی­های خود را جبران کنند. این کار آنان باعث دور شدن مسلمانان از اسلام و باورهای ریشه­دار خود و ایجاد اختلاف بین خودشان، موجب عقب‌ماندگی روز افزون در زمینه­های علمی، اقتصادی و سیاسی بود (طاهری، 1390: 2/ 19). از آنجا که وابستگی علمی و تکنولوژی کشورهای توسعه نیافته از جمله جوامع اسلامی، موجب وابستگی کشورها به غرب و سلطة همه جانبة غرب بر آنها شده، لذا غرب نیز با بهره­گیری از این وابستگی­ها، فرهنگ­ها و ارزش­های غربی را به سایر کشورها تحمیل نمود. بدین ترتیب عقب­ماندگی علمی و صنعتی کشورهای اسلامی منجر به تهاجم فرهنگ غرب به جوامع اسلامی گشت و در نتیجه استعمار جهانی موفق شد با استفاده از تهاجم به جوامع اسلامی، حضور همه جانبه­ای در آنها داشته باشد و همزمان با غارت منابع اقتصادی، به تحقیر فرهنگ این جوامع بپردازد (طاهری،1390: 2/ 15). پس صهیونیسم بین­الملل از رهگذر سلطة اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر همة جهان سلطه افکنده است و با ایجاد اختلاف و تفرقه میان ملتها درصدد است تا خود بر آنان حکومت کند.

4-5-3-تفرقة مذهبی

صهیونیسم مذهبی اغلب به وسیلة عرفای یهودی بیان شده و به آرزوی بزرگ «انتظار قائم» یهودیت مربوط می­شود. بر اساس این اصل، در هنگام ظهور قائم در آخرالزمان، سلطنت خداوند- که «تمام اقوام و قبایل زمین» با او میثاق بسته­اند (سفر تکوین، باب 12، آیة 3)- برای تمام بشریت تحقق خواهد یافت «و تمامی امّت­های زمین از ذریة تو برکت خواهند یافت، زیرا که تو مرا اطاعت کرده­ای» (سفر تکوین، فصل 22، آیة 18) و تمام بشریت، به سوی زمین­هایی که تورات سرگذشت ابراهیم و موسی را در آن مکانها ذکر کرده، روان خواهند شد. این صهیونیسم مذهبی، بر­انگیزندة سنت زیارت «ارض مقدس» و حتی سبب تشکیل جوامع روحانی بوده است. به خصوص در «صفد[3]»، هنگامی که ستمگری­های «پادشاهان متعصب کاتولیک[4]» علیه یهودیان اسپانیا – پس از مدتی طولانی همزیستی سعادتمندانة مسلمانان و یهودیان در این کشور– سبب شد که چند تن از زهّاد یهودیان، به حفظ دین خود در فلسطین بپردازند.

در دوره­ای نزدیک­تر به زمان ما (در قرن نوزده) هدف «عشاق صهیون» ایجاد یک کانون روحانی نشر اعتقاد و فرهنگ یهودی در سرزمین صهیون بود. جالب توجه است که این صهیونیسم مذهبی (که فقط در بین گروه­های محدودی رایج بود) هرگز به دشمنی با مسلمانان _ که خود را به عنوان وابستگان به ذریت ابراهیم و پیرو دین او تلقی می‌کردند– برنخاست. این صهیونیسم روحانی، بیگانه و به دور از هر نوع برنامة سیاسی برای ایجاد یک دولت و یا هر نوع سلطه­ای بر فلسطین، هرگز رفتاری دال بر علاقه به درگیری بین جوامع یهودی و مردم عرب (مسلمان یا مسیحی) در پیش نگرفت (گارودی، 1369: 5). اما در اواسط دهة 1920 طبیعت پراکنده و به‌هم‌ریختة جبهة مخالفان، کار صهیونیست­ها را در غلبه بر افکار عمومی آمریکا بیش از پیش آسان کرد. مباحثه در این زمینه مختصر بود و به ندرت صورت می­گرفت. تشکیلات میسیونرهای مذهبی که هم از نظر مادی و هم عاطفی سرمایه­گذاری زیادی در خاورمیانه کرده بود، چالش مؤثری در مقابل صهیونیسم نبود. بعد از جنگ جهانی اول میسیونرهای پروتستان با معظل لا­ینحلی در فلسطین مواجه شدند. موقعیت آنان به کمک امپراطوری بریتانیای کبیر در فلسطین تقویت می­شد. اما، بریتانیا در بسیاری از سیاست­هایش جانب صهیونیست­ها را می­گرفت. می­توان حدس زد که همین نکته میسیونرهای پروتستانی را، که دربارة صهیونیسم نظر متفاوتی داشتند ولی مایل نبودند موقعیت بریتانیا در سرزمین مقدس تضعیف شود، به سکوت واداشته بود. از سوی دیگر، بسیاری از پروتستان­ها هم در ایالت متحده و هم در بریتانیا، از صهیونیسم به عنوان گامی در جهت تحقق پیش­بینی کتاب مقدس حمایت می­کردند (The case against Zionism) (دیوید سون، 1388: 102).

5-5-3-تخریب چهرة شیعه

تغییر توهین­آمیز نحوة نگارش کلمة «شیعه» در رسانه­های انگلیسی، بررسی رسانه­های غربی و نیز متن سخنرانی­های مقامات ارشد آمریکا و برخی کشور­های اروپایی و اسرائیل، نشان می­دهد کلمة «شیعه» که طی قرون متمادی در زبان انگلیسی «shia» نوشته و تلفظ ­شده، در چند سال اخیر، دستخوش یک تحریف توهین­آمیز و هدفمند شده است. نخستین بار که شکل تحریف شده به طور رسمی مورد استفادة یک مقام غربی قرار گرفت، مربوط به سخنرانی بوش دربارة محکومیت حوادث تروریستی ویژة 11 سپتامبر بود که متأسفانه هیچ واکنشی از سوی شیعیان رخ نداد. پس از آنکه بوش، شیعه «shia» را به صورت «Shiite» تلفظ کرد، بسیاری از روزنامه­ها و شبکه­های انگلیسی زبان غرب به پیروی از وی در یک رویکرد کاملاً هماهنگ از این لفظ جدید برای اشاره به شیعیان استفاده کردند تا برای مخاطبان انگلیسی زبان، کلمة «Shiite» معنای نجاست و ... را تداعی کند. نکتة قابل توجه اینجاست که پس از این واقعه رسانه­های انگلیسی زبان، تحت تسلط وهابیان، نیز به تقلید از غربی­ها، کلمة «shia» را به صورت «Shiite» مطرح می­کنند (حیدری، 1393: 294).

علی هیوز یکی از نویسندگان روزنامة استرالیا دیلی می­گوید: در این تحریف، یک عقدة بزرگ نهفته است و می­توان گفت که آنان در حال زمینه­سازی برای تخریب چهرة شیعه در میان افکار عمومی هستند و نقشه­هایی در سر دارند (حیدری،1393: 558). بنابراین امروزه مشاهده می­شود که توطئة شیعه‌ستیزی که در برخی از کشورهای اسلامی به جریان افتاده است، بخشی از پروژة آمریکایی- صهیونیستی، برای ایجاد شکاف و اختلاف میان مسلمانان است که توسط گروه­های تکفیری با استفاده از ابزار خشونت در حال اجرا است.

6-5-3-تقویت دشمنان اسلام

رژیم غاصب صهیونیستی و سرویس­های جاسوسی آمریکا و انگلیس، دشمنان اسلام را حمایت و تقویت می­کنند: «سرویس­های جاسوسی آمریکا و اسرائیل پشت سر این گروه­های افراطی و تکفیری هستند و لو عوامل و پیاده نظامشان هم خبری ندارند که پشت سر قضیه چیست، اما رؤسایشان می­دانند...» (بیانات امام خامنه‌ای: 18/10/1385). از این رو دشمنان اسلام به خاطر اینکه موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی به خطر نیفتد، به حمایت و راه‌اندازی جریان‌های تکفیری پرداخته­اند و تمامی مسلمانان در تیر­رس این جریان­ها قرار دارند (بیانات امام خامنه‌ای: 20/6/1392). شایان ذکر است که اختلافات میان گروه­های وابسته به این جریان به حد تکفیر همدیگر یا توصیف شکل­گیری «اسرائیل» به عنوان یک اقدام تکفیری می­رسد، ولی نقطة تلاقی همة اینها تنفر از اعراب، مخالفت با شکل­گیری کشور فلسطینی و عدم شناسایی حق فلسطینیان برای زندگی در سرزمین موعود است.

 

7-5-3-تضعیف هویت اسلامی

امروزه استعمار جهانی با همکاری صهیونیسم بین­المللی و با کمک نیروهای تکفیری، نظر جدید و برنامة نویی را برای به زیر سلطه در­آوردن جهان اسلام، به دست گرفته است و آن مبارزه و تهاجم همه جانبه، علیه مظاهر هویت ملی و دینی مسلمانان است (حیدری، 1393: 292). افراد و مجموعه­ها، اگر احساس هویت نداشته باشند، خودی و بیگانه را نمی­توانند از هم جدا کنند. کسانی که چنین توانمندی را ندارند، در جهت تقویت تفرقه و اختلاف و واگرایی حرکت می‌کنند. صهیونیسم برای بی‌هویت ساختن مسلمانان، برنامه­های کوتاه مدت و بلند مدت را به دست گرفته و نمونة آن تشکیل گروه­های تکفیری و فرستادن آنها به سرزمین­های اسلامی است (همان). بر این اساس «... تفاهم میان مذاهب اسلامی کلید نجات است. آنها که آتش تفرقة مذهبی را با تکفیر این و آن دامن می­زنند، اگر خودشان هم ندانند مزدور و عملة شیاطین بزرگی مثل صهیونیسم بین­المللی و جهانی هستند» (بیانات رهبری: 26/6/1390) و نقش بسیار تخریب‌کننده در هم­گرایی جهان اسلام دارند (سعادت،1390: 2/  278).

8-5-3-پیدایش فراماسونری در جهان

قرن­هاست که تشکیلات اسرار­آمیزی به نام فراماسونری (بنایان آزاد) در بسیاری از کشورهای جهان به طور مخفی و پنهانی فعالیت می­کنند (حسینی،1390: 2/ 182). فراماسونری، یک تشکیلات مخفی است که در سطحی جهانی و با عمق و دامنة بسیار وسیع در بسیاری از مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دخالت و اعمال نظر دارد و در بسیاری از رویدادهای عمدة تاریخ نقش مؤثری داشته و دارد. فراماسون­ها معمولاً اعضای خود را از میان افراد سرشناس و ذی نفوذ جوامع انتخاب کرده و با تمهیدات خاص، آنان را وارد جرگة خود می­کنند و با استفاده از تطمیع یا تهدید اشخاص مطیع و سرسپرده به وجود می­آورند که از هرگونه منطق و استدلال مستقل تهی شده و همة روابط عاطفی و خانوادگی را نفی می­کنند. جلسات خود را در محلی که «لژ» نامیده می­شود تشکیل می‌دهند و هر­کدام باید آموزش­های لازم را دیده باشد. اینان در مراسم خود از وسایلی استفاده می­کنند که برای آنها دارای رموز و معانی ویژه­ای است. سه مرکز اصلی فراماسونی (در پاریس، لندن و آمریکا) فرماندهی اصلی همه لژهای تابعه را در کشورها و شهرهای تابعه دارد. عموماً این تشکیلات آلت دست صهیونیسم بین­الملل و در جهت مطامع و منافع آنان است (برای دلایل و مدارک آن ر.ک: انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1361: 75). آنان مخالفان خود را با عواملی که در اختیار دارند از بین می­برند و یا از جامعه طرد می‌کنند و هر کجا که با افکار مذهبی و ملی رو به رو شوند، با ایجاد اختلاف و تفرقه در محو کردن آن می­کوشند (حسینی،1390: 2/ 182).

نتیجه‌گیری

از مطالب بررسی شده چنین به دست می­آید که صهیونیسم بین­ا­­­­­­­­­­­­­­­­­لملل با اختلافات مذهبی، اجتماعی (قومی، نژادی، قبیله­ای)، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، برای اینکه جهان اسلام را تحت سیطرة خود در بیاورد، باعث واگرایی جهان اسلام شده است و علت این همه اختلاف افکنی­ها و واگرایی­ها، اعتقاد عمیق آنان به برتری قومی و نژادی خویش است. آنها آتش تفرقة مذهبی را با تکفیر این و آن دامن می­زنند و ایمان مذهبی را از مسلمانان می‌گیرند. این اعتقادات از پروتکل­های آنها سرچشمه می­گیرد. پروتکل­ها، برنامه­ای است که سرمایه‌داران و اقتصاددانان یهود برای ایجاد اختلاف، واگرایی و ویران­کردن بنای مسیحیت، قلمرو پاپ و دست آخر اسلام، آن را تنظیم کرده­اند. سه مرکز اصلی فرا­ماسونی (در پاریس، لندن و آمریکا) فرماندهی اصلی همه لژهای تابعه را در کشورها و شهرهای تابعه دارد. عموماً این تشکیلات آلت دست صهیونیسم بین­الملل و در جهت مطامع و منافع آنان است. آنان مخالفان خود را با عواملی که در اختیار دارند از بین می­برند و یا از جامعه طرد می­کنند و هر کجا که با افکار مذهبی و ملی رو به رو شوند با ایجاد اختلاف و تفرقه در محو کردن آن می­کوشند. پس صهیونیسم بین­الملل از رهگذر سلطة اقتصادی، سیاسی و فرهنگی سعی دارد بر همة جهان سیطره یافته و موجب اختلاف و تفرقه در میان ملتها شود تا خود بر آنان حکومت کند.

جهان اسلام را نیز به همین صورت تحریف کردند به گونه‌ای که از اعراب و مسلمانان در دایرة­المعارف­ها و رسانه‌ها چهره­هایی خشونت طلب، هرج و مرج­گرا و بی‌قانون ساخته‌اند. بنابراین امروزه مشاهده می­شود که توطئة شیعه­ستیزی که در برخی از کشورهای اسلامی به جریان افتاده است، بخشی از پروژة آمریکایی­صهیونیستی، برای ایجاد شکاف و اختلاف میان مسلمانان است که توسط گروه­های تکفیری با استفاده از ابزار خشونت در حال اجرا است. سرزمین­های اسلامی یکی پس از دیگری، با ایجاد جنگ و درگیری، تحت تسلط صهیونیسم بین­الملل درمی­آید. و آنها با تبدیل بیش از یک میلیارد مسلمان به یک میلیارد مصرف­کننده، راه را برای تسلط صهیونیسم بین­الملل بر مسلمانان هموار کرده­اند. نژادگرایی سرآغاز و زمینة مناسبی برای سیاست توسعه‌طلبانه است. صهیونیست­ها خود را مردمی منتخب و جدای از دیگر اقوام و ملل به شمار می­آورند و معتقدند که دیگر ملت­ها باید به خدمت و تسخیر آنها درآیند.


[1] لازم به ذکر است که پیش از قرن نوزده، احساسات ضد یهودی، که بیشتر جنبة مذهبی داشت، به صورت قتل و غارت و تبعید دسته جمعی و محرومیت­های اجتماعی یهودیان ابراز می‌شد. شغل مجاز یهودیان به کارهایی از قبیل ربا خواری محدود شد و در نتیجه آنتی­سمیتیسم، جنبة اقتصادی پیدا کرد.

[2] آپارتاید یا جدانژادی واژه‌ای به زبان آفریکانس (هلندی) است که یکی از اشکال تبعیض نژادی را بیان می‌کند و در اصل عبارت است از سیاست تبعیضی که نژادپرستان کشور جمهوری آفریقای جنوبی علیه اکثریت سیاه‌پوست بومی و هندیان آن کشور اعمال می‌کنند. از نظر لغوی به معنای مجزا و جدا نگهداشتن است. آپارتاید یعنی جدا نگه داشتن افراد متعلق به نژادهای غیرسفید، مجبور کردن آن‌ها به اقامت در محلات و استان‌های خاص، محروم کردن آنها از کلیة حقوق سیاسی و امکان تحصیل و پیشرفت.

[3] شهری فلسطینی واقع در شمال غربی دریاچة طبری، در منطقة کوهستانی جلیله علیا. در طول قرن­ها، حضور یهودیان در این شهر ادامه داشته و یکی از گاهواره‌های مسیحیت است و حدود 10 هزار نفر جمعیت دارد.

[4] گروهی از سلاطین اسپانیا که بعد از طاعون سیاه و ضعف اقتصادی و اخلاقی جامعة اسپانیا، سخت­گیری مذهبی شدیدی را نسبت به اقلیت­های غیر مسیحی به‌خصوص یهودیان اعمال می­نمودند و آنان را یا به پذیرش مسیحیت مجبور می‌کردند و یا می‌کشتند. وقوع دو واقعة عمده در زمان ایشان (فتح قرناطه و کشف آمریکا- هر دو در سال 1492)، دورة این پادشاهان را به مرز بین قرون وسطی و عهد جدید تبدیل نمود. از جمله این پادشاهان، می‌توان از هانری چهارم (1474-1454)، ایزابل خواهرزادة وی (متوفی به سال 1504) و فردیناند دوم (1516-1452) که تا حدی به تعصبات مذهبی آرامش بخشید، نام برد.

مراجع
 

1)     احمدی، محمد. (1380). پژوهش صهیونیست. تهران: مؤسسة فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه.

2)      انتشارات سپاه پاسداران. (1361). جهان زیر سلطة صهیونیزم. بی‌جا: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

3)     انوری، حسن. (1386). فرهنگ روز سخن. تهران: سخن.

4)     جمعی از نویسندگان. (1393). هفدهمین جشنوارة بین المللی شیخ طوسی (جهان اسلام و پدیدة تکفیر). قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص).

5)     جمعی از مؤلفان. (1390). مجموعه مقالات چهاردهمین جشنوارة بین المللی شیخ طوسی، بیداری اسلامی، ج2. قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص).

6)     حسینی، محمد­رسول. (1388). وحدت اسلامی مبانی،­­­­­­­­­­ عرصه‌ها، موانع و راهکار­ها. قم: انتشارات بین‌المللی المصطفی(ص).

7)     دهخدا، علی اکبر. (1373). لغت‌نامه، ج 14. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

8)     دیوید سون، لورنس. (1388). فلسطین: نگاه آمریکائیان، کاوشی نو در ریشه‌های مسألة فلسطین. ترجمة حسن گلریز، تهران : نشر ­نی.

9)     شیخ نوری، محمد امیر. (1387). صهیونیسم و نقد تاریخ نگاری معاصر غرب. تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

10)  شیرازی، علی. (1380). «نیم نگاهی به چهرة صهیونیسم بین الملل» در مجلة مبلغان، شمارة 23، آذر 1380.

11)  صفا تاج، مجید. (1382). دانشنامة فلسطین، ج3. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

12)  _________ (1387). صهیونیسم و روندهای فرهنگی بین‌الملل. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.

13)  عالمی، سید علیرضا. (1389). آسیب‌شناسی تمدن اسلامی مبتنی بر اندیشه­های سید حسین نصر. قم: مرکز بین­المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص).

14)  علم­الهدی، سید­جواد. (1376). شناخت صهیونیسم بین­المللی. قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعة مدرسین حوزة علمیة قم.

15)  قوام، عبدالعلی. (1370). اصول سیاست خارجی و بین الملل. تهران: سمت.

16)  کوئیگلی، جان. (1372). فلسطین و اسرائیل: رویارویی با عدالت. ترجمة سهیلا ناصری (برای دفتر مطالعات سیاسی و بین­المللی). تهران: مؤسسة چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.

17)  گارودی، روژه. (1369). پروندة اسرائیل و صهیونیسم سیاسی. ترجمة نسرین حکمی. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

18)  مجتهد­زاده، پیروز. (1379). ایده‌های ژئوپولیتیک و واقعیت­های ایرانی: مطالعة روابط جغرافیا و سیاست در جهان دگرگون شونده. تهران: نشر نی.

19)  نوهیض، عجاج. (1387). پروتکل­های دانشوران صهیون، برنامة عمل صهیونیسم جهانی. ترجمة حمیدرضا شیخی. مشهد: بنیاد پژوهش­های اسلامی.

20)  کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید. (1380). ترجمة فاضل خان همدانی و ویلیام گلن و هنری مَرتِن. تهران: اساطیر، تهران.

21)  یوری، ایوانف. (2636). صهیونیسم. ترجمة ابراهیم یونسی، تهران: مؤسسة انتشارات امیرکبیر.

 

پایگاه‌های اینترنتی

خبرگزاری فارس، گروه بین­الملل، حوزة خاورمیانه، «چیستی، ابعاد و اهداف صهیونیسم بین الملل»
www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910923000706

سایت طبس ایران، «اساسی ترین راه آزادی»  http://tabasiran.parsiblog.com/archive.

بیانات مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در دیدار با کارگزاران حج، در تاریخ 20/6/1392 www.leader.ir/fa/speach/11071 .
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اقشار مختلف مردم قم، در سال‌روز عید سعید غدیر 18/10 /1385 www.leader.ir/fa/speach/11071 .
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین اجلاس بیداری اسلامی 26/6/1390
www.leader.ir/fa/speach/8582

ارسال نظر