وب سایت رسمی مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى

اهم اخبار تقریب مذاهب اسلامی

مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى
سایت رسمی مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى
اسباب اختلاف بین مسلمانان؛ بخش هفتم
۱۴۰۱/۱۲/۰۶ ۰۹:۴۱ 736
یادداشت

اسباب اختلاف بین مسلمانان؛ بخش هفتم

مـراء (جدال و کشمکش)

حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد شفیعی نیا

جدال یا بگومگو (درگیری لفظی) که بر پایۀ منطق و استدلال استوار نیست، و می‌تواند زمینۀ تفرقه و دشمنی را در میان دو نفر یا دو گروه مجادله‌‌کننده فراهم سازد؛ از نگاه شریعت اسلامی خصلتی ناپسند و ناسازگار با ایمان برشمرده است. و اگر براساس انصاف و دلیل باشد، جدال احسن نام دارد و ازنظر قرآن تأیید ‌شده است:﴿ادْعُ إلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَـدِلْهُم بِالَّتِى هِىَ أحْسَنُ﴾[1] مردم را به راه پروردگارت، با حكمت و اندرز نيكو، دعوت كن و با آنان به گونه اى كه نيكوتر است، مناظره كن. 

قرآن روش هاى منطقى زدودن عقايد موهوم را از اذهان مردم که دارای این سه ویژگی باشد را می پسندد: 

1. حكمت: نخستين روش عملى اسلام براى مبارزه با عقايد نادرست ، تكيه بر برهان و استدلال هاى عقلى و به تعبير قرآن، «حكمت» است. حكمت، یعنی  كشف حقايق از طريق استدلال هاى علمى و عقلى است.

2. موعظه: دومين روش عملى اسلام براى مبارزه با عقايد موهوم در كنار برهان، موعظه (اندرز) است. موعظه ، یعنی: سخنان عبرت انگيز و آموزنده اى كه عواطف شنونده را براى پذيرفتن حق تحريك مى كند. بنا بر اين حكمت از طريق عقل و موعظه از طريق عاطفه، انسان را به دور ریختن باورهاى نادرست فرا مى خوانند. از این رو قرآن «موعظه» را به صفت نيكو و زیبایی (مانند : زيبايى كلام، زيبايى برخورد، زيبايى انگيزه و حتى زيبايى گوينده) مقيّد کرده است؛ زيرا موعظه در تحريك عواطف و احساسات درونى براى پذيرش حق، وقتى مؤثّر است كه خالى از هر گونه زشتى (خشونت ، برترى جويى و تحقير) باشد. 

3. مناظره: سومين روش عملى اسلام براى مبارزه با عقايد غير علمى، در كنار روش هاى گذشته، مناظره (بحث آزاد) است. در قرآن از اين روش با واژه هاى: جدال احسن: ﴿جَـدِلْهُم بِالَّتِى هِىَ أحْسَنُ﴾؛ و تعبیر دوم مراء ظاهری:  ﴿فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا﴾[2] تعبير شده است. جدال يا مناظره عبارت است از: بحث و گفتگو به صورت منازعه و غلبه جويى، که به عبارتى، كُشتى گرفتن انديشه ها در بحث و گفتگو است. قرآن از برخوردهاى سالم انديشه ها در مناظره كه موجب روشن شدن حقايق و رشد باورهاى صحيح مى شود

اسلام كه آيين همه انبياى الهى است، بنيان گذار بحث آزاد و برخوردهاى سالم انديشه هاست و پيامبر اسلام ، به عنوان بزرگ ترين پيام آور الهى در عصرى كه پيروزى و شكست جز در سايه زور ميسّر نبود، مسئله مناظره (بحث آزاد) و برخورد سالم انديشه ها را براى نخستين بار در جامعه آن روز مطرح نمود و خود در این کار پيش قدم بودند. 

بر همین اساس اسلام با زور خود را بر مردم تحميل نكرده، و اگر اسلام از قدرت نظامى استفاده مى كند، براى تحميل عقيده نیست؛ بلكه براى شكستن سدهايى است كه مانع رشد باورهاى صحيح اند.

روایات شیعی 

1. از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: «لاَيَستَکمِلُ عَبدٌ حَقِيقَةَ الاِيمَانِ حَتَّی يَدَعَ المِراءَ وَ اِن کَانَ مُحِقّاً:[3] هیچ بنده‌ای حقیقت ایمان را به ‌دست نمی‌آورد، مگر آنکه جدال[منفی]را رها کند، هرچند حق با او باشد».

2. امام علی (علیه السلام) فرمود: «ايَّاکُم وَ المِراءَ وَ الخُصُومَةَ؛ فَانَّهُمَا يَمرِضَانِ القُلُوبَ عَلَی الاِخوَانِ، وَ يُنبِتُ عَلَيهِمَا النِّفَاقَ:[4] برحذر باشید از جدال و دشمنی؛ زیرا این دو قلب برادران دینی را راجع به هم مریض[بدبین]می‌کند و زمینۀ رویش نفاق را فراهم می‌سازد».

روایت اهل سنت

 ابودرداء، أنس و عده‌ای می‌گویند روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)  بر ما می‌گذشت و ما در حال جدال بر سر مسئله‌ای دینی بودیم. آن حضرت این‌گونه با ما برخورد کرد: «پیامبر به‌حدی عصبانی شد که تاکنون این‌گونه دیده نشده بود؛ سپس فرمود: دست نگه دارید ای امت محمد؛ شعله‌های آتش را به جان خود نیندازید؛ سپس فرمود: آیا من شما را به این کار دستور داده‌ام؟ آیا من شما را از این کار نهی نکرده بودم؟ آیا پیشینیان شما به‌‌خاطر همین کار نابود نشدند؟ در ادامه فرمودند: جدال و بگومگو را به‌‌خاطر اینکه خیر زیادی ندارد رها کنید؛ زیرا نفعش کم است و دشمنی را در میان دوستان ایجاد می‌کند. بگومگو را رها سازید که از فتنۀ آن امانی نیست و هیچ حکمتی[روشن‌بینی]را در پی نمی‌آورد. بگومگو را رها سازید که ازنظر اعتقادی شک‌آور است و ازنظر عملی هم نابود‌کنندۀ عمل است. بگومگو را رها کنید؛ زیرا همین گناه شما را بس که جدلکار به حساب آیید. بگومگو را رها سازید که با ایمان سازگاری ندارد و از آن پرهیز کنید که جدل‌‌کننده قطعاً به‌تمامی زیان می‌بیند».[5]  

پاسخ یک اشکال: 

با‌توجه‌به جایگاه خطرآفرین جدال، جای این پرسش باقی است که چرا خداوند در قرآن پیامبرش را به جدال‌کردن با مخالفان دستور می‌دهد؟ البته هرچند این کار را مقید کرده که به‌طریق نیکو انجام شود. 

پاسخ اول: خداوند پیامبرش را دستور می‌فرماید تا در قدم نخست با مخالفان از برهان حکیمانه و سخن نیکو استفاده کند و در مرحلۀ پایانی به جدال، آن هم از نوع نیکوترین آن دستور می‌دهد: ﴿ادْعُ إِلی سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّك هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ﴾:[6] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آن‌ها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت از هرکسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است و او به هدایت‌یافتگان داناتر است.

پاسخ دوم: اقدام پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)  به این کار در راستای جو حاکم بر مخاطبان آن حضرت بوده است. علاوه بر اینکه رویۀ ما انسان‌ها در برخوردهای میان‌‌جمعی بیشتر بر جدال‌کردن استوار است تا ارائۀ برهان حکیمانه و موعظۀ نیکو؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: ﴿وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَ كَانَ الْإِنسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا﴾:[7] در این قرآن برای مردم هرگونه داستان[مثل] را بیان کرده‌ایم؛ ولی آدمی بیش از هر چیز به جدل[درگیری خصمانه] برمی‌خیزد.

با این شرایط، خداوند برای تأثیرگذاری بیشتر سخنان پیامبرش او را به همان روش مخالفان وادار به مقابله می‌کند. ولی ازطرفی چون راه آنان غیرعقلانی و دور از تأیید شرعی است، خداوند با جهت‌‌دهی صحیح به این روش، در مسیر اصلاح رفتار آنان هم تلاش می‌کند؛ یعنی پیامبر را دستور می‌دهد تا جدال را در حالت احسن (نیکوترین) آن اجرا کرده و از هرگونه بی‌عدالتی و انصاف‌گریزی و باطل‌گرایی دوری کرده و سعی در نیکو برگزار‌کردن آن کند تا پایانی خوب، همراه با دوستی و معرفت را به بار آورد؛ ازاین‌رو قرآن کریم جدال غیراحسن را به‌‌شدت نکوهش می‌فرماید: ﴿وَ قَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ﴾:[8] و گفتند: آیا خدایان ما بهترند یا او، و این سخن را جز برای جدال با تو نگفتند. بلی، به‌راستی که آنان مردمی ستیزه‌‌جویند. 

قرآن کریم مسلمانان را از هرگونه توهین به مقدسات دیگران نهی می‌کند که نتیجۀ آن حرمت این کار است: ﴿وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ الله فَيَسُبُّوا الله عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾:[9] و دشنام ندهيد آنانی را كه غیرخدا را مى‌خوانند تا دشنام دهند خدا را ستمگرانه به نادانى. بدين‌گونه آراستيم براى هر گروهى كردار ايشان را سپس به‌سوى پروردگار ايشان است بازگشتشان تا آگهي‌شان دهد به آنچه مى‌كردند.


[1]. «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ: و ای پیامبر با آنان به روش نیکو جدال کن». (نحل: 12۵).

[2] . کهف: 22.

[3]. ری‌شهری، منتخب میزان الحکمة، رقم۵789.

[4]. کلینی، الکافی، ج۲، ص300، ح1.

[5]. (فَغَضَبَ غَضباً شَدِيداً لَم يَغضِب مِثلَهُ، ثُمَّ قَالَ: مَه مَه يا اُمَّةَ مُحَمَّدٍ، لاتَهِيجُوا عَلَی اَنفُسِکُم وَ هِيجَ النَّارِ؛ ثُمَّ قَالَ: أبِهذا اُمِرتُم؟ اَوَلَيسَ عَن هذا نُهِيتُم؟ اَوَ لَيسَ اِنَّمَا هَلَکَ مَن کان قَبلَکُم هذا؟ ثُمَّ قال: ذَرُوا المِراءَ لِقِلَّةِ خَيرِهِ، فَانَّ نَفعَهُ قَليلٌ وَ يُهَيِّجُ العَداوَةَ بَينَ الاخوانِ. ذَرُوا المِراءَ فَانَّ المِراءَ لاتُؤمَنُ فِتنَتُهُ، وَ لاتُعقَلُ حِکمَتُهُ. ذَرُوا المِراءَ؛ فانَّهُ يُورِثُ الشَّکَ وَ يَحبِطُ العَمَلَ. ذَرُوا المِراءَ فَکَفاکَ اِثماً أن لاتَزالَ مُمارِياً؛ وَ ذُروا المِراءَ؛ فَانَّ المُؤمِنَ لايُمارِی. ذَرُوا المِراءَ؛ فانَّ المُمَارِيَ قَد تَمَّت خِسارَتُهُ). متقی هندی، کنز العمال، ج۳، ص882، ح902۵.

.[6] نحل: 12۵.

.[7] کهف: ۵۴.

[8]. زخرف: ۵8.

[9]. انعام: 108.

ارسال نظر