هشتاد وششمین نشست علمی پژوهشگاه مطالعات تقریبی با موضوع بررسی آرای تقریبی شهید سیدحسن نصرالله با کارشناسی آقای دکتر عباس خامهیار رایزن سابق جمهوری اسلامی ایران در لبنان در تاریخ چهارشنبه ۱۴۰۳/۸/۹ در سالن جلسات پژوهشگاه مطالعات تقریبی برگزار گردید.
در این نشست آقای خامهیار گفت: غالباً سیدحسن نصرالله را در بعد فعالیتهای نظامی حزبالله میشناسند و از او در این بعد سخن میگویند؛ درحالیکه ابعاد شخصیتی ایشان بسیار فراتر از بعد نظامی است.
قطعاً عظمت کار سیدحسن نصرالله در تاریخ اشغالگری نظام صهیونیستی یعنی از ۱۹۴۸ تا کنون بینظیر است و هیچکس نتوانسته مانند او این رژیم مجعول را به چالش بکشاند؛ بااینحال ایشان خود را شاگرد امامین انقلاب میدانست و معرفی میکرد. در واقع کسی جز او نمیتوانست منویات و دستورات امامین انقلاب را در مقام عمل و میدان به اجرا در بیاورد.
در جهان اسلام دو مقوله مهم وجود دارد: وحدت و قدس. دشمن تا حد زیادی توانسته مقوله وحدت و تقریب را با فتنه و تهمتِ انگیزه شیعهسازی اهلسنت، تخریب کند و آن را در جهان اسلام غیر مقبول جلوه دهد. ازاینرو لازم است مقوله وحدت و تقریب با فکر و اندیشه و نیروی جدید بازسازی شود.
مقوله دوم قدس و فلسطین است که در این باره بهویژه در زمان داعش دشمن فعالیت بسیاری برای به انحراف کشاندن و به حاشیه راندن آن کرد. با طرح موضوعاتی مانند «شیعۀ عجم و شیعۀ عرب» و فتنۀ «العدو القریب ثم العدو البعید» به میدان آمدند. خوزستان ایران را با مقایسۀ مساحت آن با فلسطین و تحریف جمعیتی آن و معرفی همه مردم خوزستان بهعنوان اهلسنت و عرب در مقابل فلسطین قرار دادند. در میان عرب جا انداختند که اول باید خوزستان را آزاد کنیم و بعد از آن به دنبال آزادی فلسطین باشیم. همۀ اینها برای امحای فلسطین از ذهن مسلمانان بود. اما موفق نشدند و اکنون مهمترین مقوله در ذهن همۀ مسلمانان فلسطین است. امام راحل (ره) با معرفی روز قدس پیشدستانه و با نگاه عمیق به مبارزه با فتنههای دشمن در مقولۀ فلسطین پرداخت. برای اثبات وحدتی و تقریبی بودن سیدحسن نصرالله همین بس که محور فعالیتهای او آزادی فلسطین بود. چون فلسطین مهمترین پروژه استعماری قرن حاضر و تنها پروژۀ تقریبی و مشترک همه مسلمانان است.
ایشان در ادامه بیان کرد که سیدحسن نصرالله به من گفت: در تاریخ الازهر سابقه ندارد که تصویر شخصیتی یا پرچم حزب خاصی را در آن نصب کنند؛ اما پرچم حزبالله را در الازهر به اهتزاز درآوردند و این اوج وحدت و تقریب است.
شهید محمد سعید رمضان البوطی که به دلایلی با ایران هم رابطه خوبی نداشت و علیرغم تلاشی که کردم حاضر نشد به ایران بیاید، در بالای منبر مسجد اموی در نمازجمعه گفت: من چونان انگشتری در دستان سیدحسن نصرالله هستم.
شهید نصرالله به وحدت و تقریب باورداشت و عمر خود را صرف این باور کرد. او تاریخ وحدت و تقریب و طلایهداران آن را مطالعه کرده بود و اعتقاد داشت تنها راه استکبار برای شکست مسلمانان اختلافافکنی در میان آنان است.
او با کارهای انفرادی در زمینۀ وحدت موافق نبود و به این تلاشها نقد داشت؛ بلکه معتقد بود که به تقریب باید کلان نگریست و در حد ایجاد اتحادیه جهان اسلام مانند اتحادیه اروپا فکر میکرد و یا کنفرانس سران کشورهای اسلامی را مورد تأکید قرار میداد که البته باید اصلاحاتی انجام گیرد. این نمونه کارها را بر کارهای فردی ترجیح میداد.
فعالیت وحدتی ایشان محدود به مسلمانان نبود؛ بلکه به دنبال وحدت ملی لبنان بود و میان مسلمانان و مسیحیان نیز وحدت ایجاد کرد. او با ایجاد وحدت ملی سرزمین خود را آزاد کرد.
ارسال نظر