وب سایت رسمی مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى

اهم اخبار تقریب مذاهب اسلامی

مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى
سایت رسمی مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى
رسالت رسانه های جهان اسلام در تحقق گفتمان وحدت اسلامی
۱۴۰۲/۰۳/۰۷ ۱۰:۵۴ 560
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تبیین کرد؛

رسالت رسانه های جهان اسلام در تحقق گفتمان وحدت اسلامی

دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تاکید کرد: ویژگی مؤلفه قدرت منفردان تولیـد زنجیره اعتـماد و حـمایت است.

به گزارش روابط عمومی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمید شهریاری دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در سخنانی که چندی پیش با عنوان"رسالت رسانه های جهان اسلام در تحقق گفتمان وحدت اسلامی" در کنفرانس مناره ایراد کرد، بر نقش بی بدیل رسانه های جهان اسلام برای همگرایی اسلامی تاکید نمود.

متن کامل سخنرانی دکتر شهریاری در ادامه آمده است:

حمد و سپاس خدای را که به ما چنین فرصتی عطا فرمود که اصحاب رسانه را خدمت کنیم. این فرصت را بسیار مغتنم می دانم که پیرامون وحدت و رسانه خدمت مخاطبان محترم مطالبی را عرض کنم. اگر تأمل کنیم که مهم‌ترین مؤلفه عصر فضای مجازی در زمان ما چه هست، این مؤلفه ارتباط وثیقی با حاکمیت، شهروندان، مفهوم وحدت و رسانه پیدا می‎کند. به نظر می‎رسد که مهم‌ترین مؤلفه عصر حاضر  که بعضی‎ها آن را عصر فضای مجازی نام نهاده‎ اند تقویت قدرت شهروندان منفرد و تقلیل و فروکاهش اقتدار دولت‎هاست. ما در عصری زندگی می‎کنیم که قدرت دولت‎ها روبه‌کاهش و قدرت شهروندان روبه‌افزایش است. اگر زمانی ما مشاهده می‎کردیم که حاکمان و رؤسای دولت‎ها اراده‎ و آن را به شهروندان خودشان تزریق می‎کردند و شهروندان نیز تابع آنها بودند و به عبارتی قدرت از مافوق به‌سوی سطح اجتماعی تزریق می‎شد. اما امروز شاهد این هستیم که از بدنه اجتماعی تولید قدرت شده که این تولید قدرت به سمت بالا صعود می‎کند و حاکمان را تحت‌فشار قرار می‎دهد و موجب محدودیت اقتدار دولت‎ها می‎شود. 

این اتفاق و رویداد باعث شده عصر ما، عصر منفردان باشد؛ منفردانی که تحت شبکه‎ های اجتماعی مقتدر شده‎اند و می‎توانند اراده خودشان را به دولت‎ها و مدیران دستگاه‎های خودشان تحمیل کنند. این اقتداری است که بر اثر شبکه اجتماعی حاصل شده است. این اقتدار البته فقط به‌وسیله شبکه‎ های اجتماعی ایجاد نشده؛ بلکه مؤلفه دیگری با عنوان تعامل و خدمات به‌وسیله بلاکچین یا زنجیره همتایان در حال ایجاد است که یک سونامی در پیش است و هنوز تبعات فروکاهش اقتدار دولت‎ها به ما نرسیده است.

ما هنوز شاهد این نیستیم که چگونه ابداع بلاکچین در بستر شبکه ‎ها می‎تواند مجددا اقتدار دولت‎ها و مؤسسات دولتی را کاهش دهد؛ اما آنچه امروز می بینیم آن است که اقتدار دولت‎ها توسط شبکه‎ های اجتماعی تقلیل پیدا کرده است. 

در اینجا مفهوم دیگری مطرح می شود که نام را «تصاعد شبکه ‎ای» گذاشته اند. یکی از مؤلفاتی که باعث می‎شود اقتدار دولت‎ها کاهش پیدا کند تصاعد شبکه‎ای است. تصاعد شبکه ‎ای را اگر در مقابل تصاعد حسابی و تصاعد هندسی در نظر بگیرید، در تصاعد هندسی و پنج پله از عدد ده به عدد بیست، سی، چهل و پنجاه می‎رسیم. در تصاعد هندسی، عدد ده در چند پله به ده‌هزار و صدهزار می‎‎رسد اما در تصاعد شبکه‎ای ده نفر را فرض بگیرید که اینها با هم یک گروهی را تشکیل داده باشند. هرکدام از این ده نفر در پنج گروه دیگری که حداقل دویست نفر عضو دارد، عضویت دارد و بدین ترتیب هرکدام از آن ده نفر، هزار نفر مخاطب رسانه‎ای دارد و از عدد ده ناگهان به عدد ده‌هزار می‎رسید که اگر این ده‌هزار نفر هرکدامشان در پنج گروه دویست‌نفره عضو باشند، در پله دوم از ده‌هزار نفر به ده میلیون نفر و در پله سوم به ده میلیارد نفر و در پله چهارم به صد میلیارد نفر می رسیم. این را مقایسه کنید با آنچه که در آن دو تصاعد اتفاق می‎افتد. 
 
رسانه در بدو امر تلویزیون بوده که من آن را به تصاعد حسابی تشبیه می‎کنم. مخاطبانش از ده تا پنجاه، پنج پله طی می‌کنند؛ اما وقتی که وی‌اودی یا شبکه ‎های پخش فیلم بر مبنای تقاضا شکل گرفت یک تصاعد هندسی شکل گرفت؛ یعنی در پنج پله ما از عدد ده رسیدیم به عدد صدهزار! ذاتش این‌طور بوده است. اما وقتی شبکه اجتماعی شد، با اعداد دیگری مواجه هستیم و ناگهان در پنج پله به صد میلیارد هویت می رسیم. 

این اولین اتفاق و رویدادی است که در عصر حاضر رخ داد. شبکه اجتماعی شبکه‎ ای بوده که اقتدار دولت‎ها را کاهش داده است. البته این اتفاق فقط در کشور ما نیفتاده؛ بلکه تمام دولت‎ها اقتدارشان به دلیل تصاعد شبکه‎ ای و همبستگی قدرت شهروندان منفرد کاهش پیدا کرد. 

اتفاقی که در مهر و آبان‌ماه سال گذشته افتاد اتفاق عجیبی برای همه ما بود. شاید خیلی از ما انتظار چنین اتفاقی را نداشتیم؛ ولی اگر خوب تحول در رسانه را بررسی کنیم دیگر تحلیل آن برای ما مشکل نخواهد بود.

تحولی که باعث تصاعد شبکه ‎ای شد این بوده که ما قدرت شهروندان منفرد که در قبال دولت‎ها و حاکمیت‎ها دارای هیچ قدرتی نیستند؛ ولی وقتی به هم پیوند می‎خورند و پیوندشان به نحو تصاعد شبکه‎ای می‎شود یک قدرتی ایجاد می‎کنند که دیگر به‎ سادگی قابل شکست نیست. ما باید این‌قدرت را باور کنیم و برای آن نقشه داشته باشیم. 

دشمن در مهر و آبان‌ماه بهتر از ما این‌قدرت را فهمید و از این‌قدرت و در بستر این‌قدرت ارزش انقلاب اسلامی را که وحدت بود شکاند. ما شاهد یک گسست و شکستی در اغتشاشات اخیر بودیم. البته در اغتشاشات اخیر مؤلفات متعددی اثرگذار بودند و همان‌طور که جناب آقای دکتر ابراهیم فرحات فرمودند حتما برنامه ‎ریزی و نقشه دشمن در صدر آن‎ها قرار دارد؛ چون هیچ شبکه ‎ای نیست الا اینکه با ده نفر شروع می‎شود. شما تصاعد شبکه‎ ای هم بخواهید داشته باشید باید ده نفر حداقل داشته باشید که بعد ده نفر به هزار نفر هرکدامشان وصل شوند تا بشوند صدهزار نفر. طبیعتا اگر آن سرحلقه ‎ها را برنامه‌ریزی و ساماندهی کنید می‎توانید نتیجه بگیرید و این طبیعی است و دشمن خوب فهمید، خوب برنامه‌ریزی کرد و خوب نقشه کشید. اگرچه به قول رهبر معظم انقلاب حساب بعضی چیزها را نکرده بود! ما مشاهده می‎کنیم اتفاقی و رویدادی که رخ داد، باعث شد اجتماع منفردان با تصاعد شبکه‎ ای  که می‎توانست در اختیار وحدت قرار بگیرد  در اختیار تفرقه قرار گرفت. 

هویت متکثر منفردان نیز بحث دیگری است که در این حوادث خود را نشان داد. به عبارتی یک فرد می‎تواند پنج نقش اجتماعی ایفا کند. ممکن است یک اسم داشته باشد؛ اما وقتی حرفه او را فهرست می‎کنند، می‎بینند که در گروه‎های مختلفی عضو هست و هویت متعدد و متکثری دارد. ممکن است یک نفر هم استاد دانشگاه، هم حوزوی، هم فعال فضای مجازی، هم عضو در گروه فامیل و هم عضو در گروه دوستان خود باشد. چنین فردی با عضویت در چند گروه دارای چند هویت شده و زمانی که یک پیام تولید می‎کند، بین هزار نفر توزیع و موجبات تصاعد شبکه‎ ای را فراهم می‎آورد. در این تصاعد شبکه‎ ای آنچه که توزیع می‎شود هم می تواند یک تهدید باشد و هم یک فرصت؛ اگر تفرقه ایجاد کند یک تهدید و اگر وحدت ایجاد کند یک فرصت است. 

علاوه بر این فقط اخبار و اطلاعات در این شبکه ها توزیع نمی‌شود؛ بلکه شبکه‌های اجتماعی کار توزیع اعتماد را نیز انجام می دهند. این است که شما می‎بینید «نسل آلفا» یا «نسل زِد» که همین دهه هشتادی‎ها هستند - نه در ایران و نه در دنیا - اصلا تلویزیون نگاه نمی‎کنند! یا خیلی کم نگاه می‎کند. نسل آلفا آن چیزی که دارد این است که یک شبکه اعتماد بر بستر زنجیره شبکه‌های اجتماعی تولید کرده و این اعتماد را به نفع تصاعد شبکه‎ای توزیع می‎کند و ناگهان یک گروهی ایجاد می شود که تا قبل آن اصلا نبوده است. این‎ها قدرت دارند و این‌قدرت می‎تواند در خدمت وحدت یا در خدمت تفرقه قرار گیرد. 

بنابراین، ویژگی مؤلفه قدرت منفردان تولید زنجیره اعتماد و حمایت است و یکی از مهم‌ترین آن‎ها گریز از مقررات و تقلیل مقررات دولتی است؛ یعنی دیگر دولت‎ها نمی‎توانند به گروه‎های دویست‌نفره امرونهی کنند. خیلی توان به خرج دادیم و گفتیم که گروه های بالای پنجاه‌هزار عضو باید مجوز بگیرند! این نهایت کاری است که می‎توانیم بکنیم. ما که نمی‌توانیم همه گروه‎ های صدمیلیاردی را مجوز بدهیم یا محتوایش بررسی کنیم. قدرت شبکه نیز در این است که معلوم هم نیست با کی طرف هستید چرا که نامتقارن عمل می کند و این‌طور نیست که با ده نفر شروع بشود. هر نقطه از شبکه را که دست بگیری ممکن است رأس شبکه باشد؛ ولی درعین‌حال هیچ رأسی ندارد. وقتی نگاه می‎کنید مثل یک تور فوتبال است که سر و انتهایش مشخص نیست. گرهش یک کانال، یک گروه و یک رسانه است؛ اما سر و ته ندارد و لذا نمی‎شود مدیریتش کنی و از ذیل مقررات دولتی خارج می‎شود. بنابر این رسانه ‎ای نوین، حاکمیت دولت‎ها را تقلیل داده و شهروندان منفرد را تقویت کرده اند. 

این اتفاق یک انقلاب اساسی است که دنیا را دچار تحول می‎کند. دشمن این ویژگی را خوب شناخت و از آن بهره‎برداری کرد و در بستر این مزیت شبکه‎ای اتفاقات مهرماه و آبان‌ماه رقم خورد و ما شاهد این بودیم که وحدت دچار گسست شد. امروز هر فرد یک رسانه است و اصلا رسانه دیگر غیرمتمرکز و نامتقارن است و قابلیت مدیریت ندارد. این موضوع دیگر دست من و شما نیست، دست آحادی است که در این شبکه مکعبی که عرض کردم در حال شکل‎ گیری است.

 آخرین نکته ‎ای که می‎خواهم عرض کنم در ادامه سخنان جناب آقای دکتر زائری است که به موضوع انصاف اشاره داشتند؛ ولی من می‎خواهم به نکته اضافه ‎تری اشاره کنم. ما درگذشته یک‌سری صداهای نشنیده داشتیم و افرادی حرف‎هایی داشتند که شنیده نمی‎شد و لذا وقتی این شبکه و قدرت منفردان شکل گرفت این صداها شنیده شد. دشمن از این شنیده‌نشدن بعضی صداها استفاده کرد و بر بستر شبکه‎های ماهواره‎ای مثل ایران اینترنشنال و بی‌بی‌سی و امثال این‎ها - که تخم فساد این فتنه‎ها را پروردند - از این بستر استفاده کردند و یک چیزهایی که ما نمی‎توانستیم پخش کنیم و نمی‎توانستیم بیان کنیم را بیان کردند.

آقای فرهاد خیلی صحبت‎های قشنگی کرد یکبار دیگر به صحبت‎های ایشان گوش کنید، ایشان به‌عنوان مدیر رسانه یک پیام داد و گفت ما می‎خواهیم یک چیزهایی را پخش کنیم اما می‎گویند پخش نکنید! حاکمیت نمی‎تواند خیلی حرف‎ها را بزند و نباید هم خیلی از حرف‎ها را بزند؛ ولی درعین‌حال مردم مشتاق شنیدن هستند. قدرت شبکه منفرد اقتضا می‎کند که حرف‎ها شنیده، تولید و در رسانه تکثیر ‎شود و با طی  پنج پله به صد میلیارد مخاطب برسد.  به نظر من راه‌حل این مشکل توجه به بسیج شبکه‎ ای برای ساخت اجتماع منفردان است. هروقت دشمن از هرکجا حمله کرد ما باید از همان جا به او حمله کنیم؛ اگر او باقدرت منفردان به میدان آمده ما باقدرت دولتی نمی‎توانیم مقابله کنیم و حتما شکست می‌خوریم؛ بلکه باید باقدرت خودش به میدان بروید و آن‌قدرت، فرد - رسانه انقلابی و مقاومتی است. 

من اسم این حالت را «بسیج هویت متکثران منفرد مقاومتی» گذاشتم که وظیفه خودشان را جهاد تبیین می‎دانند. باید شبکه ‎های بومی که به مقررات پیوندند و روش‎های خودکنترلی دارند به این شبکه ‎ها اضافه کنیم. 

پیشنهاد آخرم نیز این است که به سمت خصوصی ‎سازی رسانه پیش برویم و اگر این کار را نکنم مطمئن باشید شکست‎های متعددی خواهیم خورد. نظام خصوصی می‎تواند خیلی چیزها را پخش کند، هویتش را هم خصوصی به عهده بگیرد، متعهد به چهارچوب‎های نظام باشد ولی می‎تواند خیلی چیزها را پخش کند، اگر پخش کرد ما به او ایراد نمی‌گیریم که چرا پخش کردی! چرا که او خواهد گفت که من حاکمیت نیستم و لذا پیام داخل یک رسانه خصوصی انقلابی یا طرف‌دار نظام یا حداقل خنثی نسبت به‌نظام دیگر ابزار دشمن نمی شود که جوان‎های ما را به سمت کانال‌هایشان بکشد.
 
در کنار توسعه شبکه های خصوصی، باید به فکر ترویج «تفکر نقدی» نیز باشیم و اجازه دهیم مخالفانمان حرف‌هایشان را بزنند، میدان بدهیم سخن‎ بگویند، میدان بدهیم حرف بزنند میدان بدهیم تا به ما اشکال بگیرند و ما تحمل کنیم. 

ارسال نظر