سیره و سخنان آنان حاکی از این است که اگر چه جایگاه همگان در ایمان، تقرب الهی و منزلت معنوی یکسان نیست، اما ایشان دایره عنوان مسلمانی و ایمان نجات بخش را، از بسیاری از مخالفان مذهبی و حتی برخی از اصحاب تندرو خود، وسیع تر می دانستند.
بعضی از مذاهب بر مبنای قیاس یا استحسان حکم صادر می کردند (و ادله آن ها أعم از قرآن و سنت بود و از این رو به آنان « عامه » یا « أعمی » می گفتند.) و در واقع « خذ ما خالف العامه » گرفتن خلاف حکم برمبنای قیاس است نه حکم مخالف اهل سنت .