وحدت اسلامي به مثابه هم زيستي مسالمت اميز
أ. علي رضا جانباز[1] / ايران
درگذشته پر تلاطم تاريخي اسلام , تفرقه بين مذاهب وملل اسلامي، ازمسائل بغرنج و ناراحت کننده جوامع اسلامي بوده و هست وخسارتها ولطمات مادي ومعنوي جبران ناپذيري برپيکر امت اسلامي وارد ساخته و اين زخم خونين در چهره زيباي امت اسلامي روز به روز عميقتر ميشود و بيم ان ميرود که حيات امت اسلامي نيز به چالش کشيده شود.
متاسفانه ديگر نداي وحدت کمتر شنيده ميشود و وحدت اسلامي به رويايي بدل گشته که کمتر اميدي به تعبير ان وجود دارد . در مقاطع مختلف تاريخ مصلحاني درصدد برامدند تا منادي وحدت امت اسلامي و التيام بخش اين درد باشند ولي حرکتهاي مقطعي مصلحان , کمتر نتيجه اي در برداشته و منجر به معرفت و حرکتي وحدت بخش نشده است .
شايد اخرين اين تلاشها سي کنفرانس وحدت اسلامي باشد که در سي سال گذشته توسط جمهوري اسلامي ايران برگزار گرديده ولي متاسفانه به دلايلي که خارج از موضوع اين مقاله است نتايج مطلوبي از اين سلسله کنفرانسها بدست نيامده است که يکي از دلايل ان عدم وجود دغدغه و فهم اهميت موضوع در ساير دولتهاي اسلامي است و نداي يک سويه ايران تاکنون پاسخي در خور نيافته است .
دنياي اسلام امروزه درگير جنگهاي خونيني است.
امروزه ابتدايي ترين حقوق انساني در دنياي اسلام و توسط مسلمانان و به نام اسلام نقض ميشود و بي شک سهم عمده اين قصور و تقصير برعهده عالمان ديني است.
هرچند با اندکي تامل ميتوان اين نکته را در يافت که منفعت اين وضعيت براي دنياي غرب است و خسارت ان متوجه اسلام ومسلمين وسرزمينهاي اسلامياست و نيز سابقه توطئه ها و دخالتها و استعمار و استکبار , نشان دهنده نقش پنهان و اشکار غربيان در اين فجايع است , ولي اين جهت را نيز نبايد از نظرپنهان داشت که دنياي اسلام واجد اين شکافواختلاف بوده وهست وکمتر تلاش در خوري براي کاهشتنش اعتقادي ومذهبي صورت پذيرفته است , واگرهم تلاشي صورت گرفته , حرکتي را ايجاد نکرده وجنبشي را بر نيانگيخته ودر نتيجه معرفتي فراگير ايجاد نشده است.
و باز بي شک مقصر اين وضعيت عالمان ديني هستند .
چه انها که فتواي قتل و غارت صادر ميکنند , چه انها که مسلمانان را تکفير ميکنند و خارج از دين ميخوانند , چه انها که با سکوتشان اين وضعيت را تاييد ميکنند و چه انها که اقدامي جهت اصلاح اين وضعيت نمي کنند , همه مقصرند و اين سنت الهي است که همه با هم کيفر شوند و چه کيفري بالاتر ازاين وضعيت جهان اسلام .
چه کيفري بالاتر از بيش از دو ميليون کشته و زخمي ناشي ازجنگ و عمليات هاي انتحاري در دنياي اسلام .
چه کيفري بالاتر از بيش از 10 ميليون اواره در جنگهاي جهان اسلام .
و چه کيفر و تحقيري بالاتر از اينکه در صفحه فيس بوک صدر اعظم المان درج شود : «در اينده به کودکان مان خواهيم گفت که اوارگان سوريه به ما پناه اوردند در حالي که به مکه و سرزمينهاي اسلامي نزديکتر بودند!!!»(1 و 2)
در وضعيت موجود جهان اسلام که هر روزه شاهد کشتار مسلمانان توسط مسلمانان هستيم , سخن گفتن از وحدت تام و حداکثري سخني واقع گرايانه نيست و به نظر ميرسد امروزه حتي احيا و اجراي دستاوردهاي «دارالتقريببينالمذاهبالاسلامية» مصر نيز ارزوي دست نيافتني باشد.
امروزه ناگزيريم , معنايي کمتر و بلکه کمترين معناي وحدت را مراد و هدف دنياي اسلام قرار دهيم و ان «وحدت به مثابه هم زيستي مسالمت اميز است».
متاسفانه امروز از ارمانهاي اوليه وحدت و تقريب بسيار فاصله گرفته ايم و روز به روز بر اين فاصله افزوده ميشود.
شايد در اين زمان تنها بايد به عالمان ديني فهماند که مال و جان و ابروي مسلمان حرمت دارد .
و همه حق حيات دارند و هيچگاه اسلام اين حق را به هيچ کسي نداده که ابتدايي ترين حق انساني که حق حيات است سلب شود.
و تحقق اين حداقل نيز به يک تحول معرفتي در فهم برخي از مفاهيم دينينياز دارد .
ادامه دارد.....
پي نوشت :
-1http://anti-shayee.blogfa.com/post/90
-2"We will tell our children that Syrian migrants fled their country to come to Europe when Mecca and Muslim lands were closer to them."
[1] - رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در قاهره.
ارسال نظر