تعاملی وحدت آفرین در سطح علم
آیت الله العظمی مرعشی نجفی، بنا به سنت علمای سلف شیعه، از علمای پیشگام در تعامل علمی و فرهنگی با عالمان اهل سنت بوده و حتی در جلسات درس علمای اهل سنت در عراق نیز شرکت کرده و ارتباطی متین و مستحکم را با آنان به وجود آورده که نشان از تعامل علمی و فرهنگی ایشان با علمای سایر فرق اسلامی است. وی به شکلی واقعی و عینی، در راه تفاهم هرچه بیشتر و نزدیک سازی مذاهب مختلف و علمای اسلام با یکدیگر و ایجاد زمینه های گسترده ارتباطات همه جانبه اعم از تعامل علمی و فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میان علما و دانشمندان اسلامی کوشید.
همچنین آیت الله العظمی مرعشی نجفی برای وحدت هر چه بیشتر علمای اسلام، از تعداد بسیاری از مشایخ روایی و فقهای اهل سنت، اجازه روایت دریافت کردند و به آنان اجازه روایت دادند که به این اجازات روایت طرفینی، اصطلاحا «مدبّجه» می گویند. معظم له در زمره معدود مراجعی است که به دریافت بیش از چهارصد اجازه روایی از مشایخ اسلام نائل گردیده، که در حقیقت، به «شیخ الاجازه» عصر خویش معروف شده. اجازات کتبی معظم له، نزدیک به ۱۵۰ اجازه و اجازات شفاهی ایشان، متجاوز از ۲۵۰ اجازه است.[1]
ایشان که از شخصیت های علمی و برجسته جهان تشیع است، در فصل سوم کتاب الإجازة الکبیره ، به این مسئله تصریح می کند و می نویسد:
از باب تأسی و اقتدای به علمای صالح گذشته مانند علامه حلی، شهید اول، شهید ثانی، شیخ بهایی، مفید، شیخ طایفه و شریف مرتضی و... از عالمان سایر مذاهب غیر علمای شیعه، طلب اجازه نمودم. بدین جهت اجازه های مختلف از عالمان فرق مسلمین مانند علمای شافعی، علمای مالکی، عالمان حنبلی و عالمان حنفی گرفتم.[2]
این نشان می دهد که اولا علمای گذشته، اهل تعامل بوده اند؛ چنانکه ایشان می نویسد: تأسی به علمای صالح گذشته و سلف نمودم. دوم اینکه خود آیت الله مرعشی نیز با عالمان اهل سنت در تعامل بوده است؛ که در ذیل به اجازه هایی که ایشان از علمای اهل سنت گرفته یا به علمای اهل سنت اجازه داده است، اشاره می شود که طبعأ از مصداق های عینی تعاملات علمی و فرهنگی این عالم شیعی با علمای اهل سنت شمرده می شود.
اجازه نامه های مرحوم مرعشی، مختص پیروان مذهب خاص نبوده، بلکه ایشان از بیشتر عالمان پیروان مذاهب اسلامی، یا به صورت کتبی یا به صورت شفاهی، اجازه نامه دریافت کرده است. در ذیل به اجازه نامه های ایشان از عالمان پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت پرداخته می شود:
الف) اجازه نامه های آیت الله العظمی مرعشی نجفی از عالمان حنفی
ایشان زمانی که در عراق و نجف بود، با عالمان اهل سنت و از آن میان علمای حنفی، تعامل علمی و فرهنگی داشت. از همین رو در محضر برخی عالمان حنفی درس خواند و از آنان اجازه نقل حدیث دریافت کرد. در ادامه، به برخی از این اجازه نامه ها پرداخته می شود.
اجازه آیت الله العظمی مرعشی از شیخ محمد بخیت
یکی از عالمان اهل سنت که حنفی مذهب بود و مرحوم مرعشی از ایشان اجازه نقل حدیث گرفت، شیخ محمد بخیت است. وی از فقهای حنفی دیار مصر بوده و با سید جمال نیز تعامل علمی و فرهنگی داشته[3] و از شاگردان سید جمال بوده است.[4] وی بعد از سید جمال از مخالفان سر سخت حرکت اصلاح عبده (صاحب ارشاد الامه إلى احکام اهل الذمه و آثار بسیار دیگر) است.[5] مرحوم مرعشی از ایشان اجازه نقل حدیث دارد و می نویسد: «شیخ بخیت، به من اجازه نقل حدیث داد و من از ایشان حدیث نقل کردم. وی علامه متبحر و فقیه بزرگ در مذهب خودش بود».[6]
اجازه مرحوم مرعشی از شیخ محمد سلیم جندی
شیخ محمد سلیم جندی، از شخصیت های مهم اهل سنت است که فقیه، شاعر، مورخ و ادیب بود و تألیفات و آثار متعدد و نفیسی از وی باقی مانده که مورد مراجعه علماست.[7]
آیت الله العظمی مرعشی نجفی از شیخ محمد سلیم جندی اجازه نقل حدیث دارد.[8]
ب) اجازه مرحوم مرعشی از عالمان شافعی
اجازه آیت الله العظمی مرعشی نجفی از علامه سید ابراهیم موسوی رفاعی راوی
علامه موسوی از عالمان و دانشمندان بغداد، صاحب سجاده و تدریس در جامع (دانشگاه) سید سلطان علی از جوامع بغداد و از عالمان شافعی مذهب بوده است.[9] مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، اجازه نامه خویش را از این عالم شافعی چنین توصیف کرده است:
از عالمان اهل سنت که من بالاجازه و القرائه و السماع روایت کرده ام، یکی از بزرگان اهل سنت علامه عصرش، سید ابراهیم موسوی است. من در حلقه درس ایشان حاضر میشدم و مدتی در کلاس تفسیر ایشان می رفتم و صحیح بخاری و شمائل الترمزی و... را نزد ایشان خواندم؛ تا این که برایم اجازه نامه داد.[10]
وی در جای دیگر نوشته است: «السید إبراهیم الراوی الرفاعی البغدادی من مشایخنا فی روایة کتب القوم وکتاب الرد علیهم لعلامه الحنفیة فی عصرة».[11]
علامه موسوی دارای تألیفاتی است که از آن میان می توان به الرد على الوهابیة اشاره کرد. این نشان میدهد که بسیاری از عالمان اهل سنت، با وهابیت میانه خوب نداشته و رویه هایی بر وهابیت نگاشته اند و از سوی دیگر، با عالمان شیعه در تعامل علمی بودند.
اجازه مرحوم مرعشی از علامه علوی شافعی
از دیگر عالمان شافعی که آیت الله العظمی مرعشی نجفی از وی اجازه نقل حدیث گرفته، علامه فقیه، محدث، متکلم و مورخ سید علوی بن طاهر بن عبدالله الهداری الحداد العلوی الشافعی الحسینی الحضرمی است.[12] وی دارای فضایل بسیار بوده و کتاب معروف القول الفصل فیما لبنی هاشم وقریش والعرب من الفضل، اثر ایشان است.[13] مرعشی نجفی، افزون بر این که اجازه نقل حدیث از علامه علوی داشته، کتاب الجوهر المنظم لابن حجر العسقلانی را نیز نزد ایشان خوانده است.[14]
ج) اجازه مرحوم مرعشی از عالمان مالکی مذهب
اجازه از یوسف السعدی مصری
از عالمانی که مرحوم مرعشی از ایشان اجازه نامه دریافت کرده، علامه محدث و فقیه جلیل القدر شیخ یوسف البصیر الدجویی بن احمد بن نصر بن سویلم السعدی مالکی مصری است. وی دارای تألیفاتی فراوان است. [15] آیت الله العظمی مرعشی نجفی از ایشان اجازه نقل حدیث دریافت کرده و وی را از بزرگان علمای مصر دانسته است.[16]
اجازه از احمد بن عبدالرحمن الساعاتی
از دیگر عالمان و محدثان مالکی که به مرحوم مرعشی نجفی اجازه نقل حدیث داده، احمد بن عبدالرحمن بن محمد البنا الساعاتی است.[17] وی کتاب های علمی زیادی دارد که از آن میان می توان به ترتیب مسند شافعی و ترتیب مسند أحمد بن حنبل اشاره کرد.[18]
د) اجازه مرحوم مرعشی نجفی از عالمان حنبلی
مرحوم مرعشی، چنان که از عالمان حنفی و شافعی اجازه نقل حدیث داشت و در محضر آنان تلمذ کرده بود، از محضر عالمان حنبلی نیز استفاده برده و از آنان نیز اجازه نقل حدیث دریافت کرده است. برای نمونه، شیخ محمد دمشقی از کسانی است که مرحوم مرعشی از ایشان اجازه نقل حدیث دریافت نموده و از ایشان، به عنوان علامه محدث یاد کرده است.[19]
یکی از عالمان اهل سنت که مرحوم مرعشی نجفی از ایشان اجازه نقل حدیث و به طریق اجازه، از وی حدیث نقل کرده، سید جمال الدین ابوالمعالی محمود شکری بن عبدالله بهاء الدین بن سید محمود شهاب الدین حسینی آلوسی بغدادی است.[20] وی از عالمان برجسته اهل سنت، مورخ، ادیب، لغوی و دارای تألیفاتی است.[21] جالب اینجاست که وی تحت تأثیر افکار ابن تیمیه و از پیروان اوست و به شدت به اندیشه و اعتقادات وهابی پایبند بوده است.[22] هرچند برخی محققان، وی را از عالمان حنفی مذهب دانسته اند،[23] مرحوم مرعشی در شرح کتاب احقاق الحق، آنجا که استادان و مشایخ خویش را لیست می کند، وی را عالم حنبلی مذهب معرفی می کند.[24]
اجازه طرفینی آیت الله مرعشی با عالمان اهل سنت
از دیگر محورهای تعامل علمی و فرهنگی عالمان شیعه و اهل سنت، اجازه طرفینی است، که اصطلاحا به این نوع اجازه نامه ها «اجازه مدبّجه» اطلاق می شود و از قدیم بین علمای ما رایج بوده است؛ مانند اجازه شیخ الطائفه طوسی به سید مرتضی و استجازه اش از او، همچنین اجازه شهید اول به سید تاج الدین بن معیه و استجازه اش از او و همچنین اجازه شیخ حر عاملی به علامه مجلسی و استجازه اش از او.[25] مرحوم نجفی از عالمانی است که با علمای اهل سنت اجازه طرفینی داشته؛ به این صورت که ایشان از عالم اهل سنت اجازه دریافت کرده و آن عالم سنی مذهب نیز موفق شده است از آیت الله مرعشی اجازه نامه دریافت کند که از آن، به اجازه مدبّجه تعبیر شده است.[26]
برای نمونه، به چند نفر از عالمان اهل سنت که با مرحوم مرعشی اجازه طرفینی داشته اند، اشاره می شود.
الف) اجازه مرحوم نجفی و شیخ احمد
از کسانی که مرحوم مرعشی از وی اجازه نقل حدیث دارد و او نیز از مرحوم مرعشی اجازه نقل حدیث دریافت کرده، علامه شیخ احمد بن أمین کفتارو، مفتی عمومی جمهوری عربی سوریه است. مرحوم مرعشی می نویسد: « والاجازة بینی و بینه مدبجة».[27]
ب) اجازه مرحوم مرعشی و شیخ عبدالله
همچنین علامه شیخ عبدالله بن شیخ ابراهیم از شهر کولاک جمهوری سنگال (سنغال) که زعیم و پیشوای فرقه تجانیه در سنغال و سایر بلاد افریقا بوده، موفق به دریافت اجازه نقل حدیث از مرحوم مرعشی شده؛ چنان که ایشان نیز از وی اجازه نقل حدیث گرفته است.[28]
ج) اجازه مرحوم مرعشی و شیخ محمد سلیم جندی
شیخ محمد سلیم از شخصیت های برجسته و عالم بنام اهل سنت بوده که آثار مختلفی از خود به جا گذاشته است. مرحوم مرعشی می نویسد:
من از ایشان در مورد روایاتی که وی روایت کرده است، درخواست اجازه نمودم و ایشان به من اجازه داد؛ چنانکه وی نیز از من در مورد روایاتی که از علمای شیعه نقل روایت میکردم، طلب اجازه نمود و من نیز به ایشان اجازه نقل روایت دادم. «فالاجازه بیننا مدبجة على اصطلاح المحدثین».[29] در ذیل، یک نمونه از اصل اجازه نامه هایی که عالمان اهل سنت به مرحوم مرعشی داده اند، آورده می شود.
این اجازه نامه را علامه سید ابراهیم راوی رفاعی شافعی بغدادی که مدرس دانشگاه سید سلطان علی در بغداد بوده، سال ۱۳۵۱ هجری برای آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرستاده است. این اجازه نامه طولانی، حدود چهار صفحه است.
منبع: تعامل علمی و فرهنگی علمای شیعه و سنی از قرن 4 تا 14، صص 158-165
[1] ر.ک: الاجازة الکبیرة، مقدمه کتاب
[2] همان، ص۲۴۹
[3] الأعلام، ج۶، ص۵۰
[4] محمد بن الحسن بن العربی بن محمد الحجوى الثعالبی الجعفری الفاسی، الفکر السامی فی تاریخ الفته الإسلامی، ج۲، ص۲۳۴
[5] أبو القاسم گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص۱۱۵
[6] الاجازة الکبیرة ، ص۲۵۰
[7] الأعلام، ج ۶، ص۱۴۸
[8] الاجازة الکبیرة ، ص۲۸۷
[9] حاجی خلیفه ، کشف الظنون، ج۱، مقدمه، ص ۱۶
[10] الاجازة الکبیرة، ص۲۴۹
[11] سید المرعشی، شرح احقاق الحق، ج۲، ص۳۸۷
[12] الاجازة الکبیرة ، ص۲۵۱
[13] السید جعفر مرتضى العاملی، الصحیح من سیرة الإمام على علیه، ج۲۰، ص۲۸۷؛ الذریعة ، ج ۱۷، ص۲۱۳
[14] شرح احقاق الحق، ج۲، ص387
[15] الأعلام زرکلی، ج۸، ص۲۱۶؛ الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة ، ج ۱، ص ۸۶۶
[16] الاجازة الکبیرة ، ص۲۵۷
[17] همان، ص ۲۷۴
[18] أعلام زرکلی، ج۱، ص۱۴۷
[19] الاجازة الکبیرة ، ص ۲۷۵
[20] همان، ص ۲۷۶
[21] معجم المؤلفین، ج۱۲، ص۱۶۹
[22] الاجازة الکبیرة ، ص ۲۷۶
[23] سید عبد العزیز طباطبائی، أهل البیت فی المکتبة العربیة ، ص۲۵۰
[24] شرح احقاق الحق، ج۳، ص93
[25] ر.ک: محمود مرعشی نجفی، نسخه شناسی، ج۷، ص۴۹
[26] ر.ک: همان، ص ۲۴۷ و ۲۵۰
[27] الاجازة الکبیرة ، ص ۲۷۷
[28] همان، ص ۲۷۹
[29] همان، ص ۲۸۸
ارسال نظر