تولد
سید موسی صدر، در روز ۱۴ خرداد سال ۱۳۰۷ هجری شمسی، در شهر قم به دنیا آمد. پدر او سید صدرالدین صدر، جانشین شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود و مادرش صفیه طباطبایی قمی فرزند حاجآقا سید حسین طباطبایی قمی بود. او درسهای ابتدایی را در دبستان حیات قم گذراند و پس از آن وارد دبیرستان سنایی شهر قم شد و همزمان با دوره دبیرستان، به تحصیل علوم اسلامی در حوزه علمیه قم مشغول شد.
خاندان صدر از بزرگترین خانوادههای شیعی در دو سده اخیرند که در ایران، عراق و لبنان، زیستهاند. جد پدری امام موسی صدر، سید اسماعیل صدر، جانشین میرزاحسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود و نیای مادریاش حاجآقا حسین قمی، جانشین سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام بر علیه رضاشاه بود.
حضور در حوزه علمیه قم
امام موسی صدر پس از اتمام سیکل اول و بخش مقدمات علوم حوزوی، در خرداد سال ۱۳۲۲ رسماً به حوزه علمیه قم وارد شد. استادان فقه و اصول او در قم حضرات آیات سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، سید جلالالدین طاهری، سید حسین طباطبایی بروجردی، شیخ عبدالجواد جبلعاملی، محمد حجت کوهکمری، سید محمد حجت، سید احمد خوانساری و سید محمد محقق داماد بودند و فلسفه را نزد علامه سید محمدحسین طباطبایی و سید رضا صدر فراگرفت. از دوستان اصلی و هم بحث صدر در قم، میتوان سید موسی شبیری زنجانی، سید محمد بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و ناصر مکارم شیرازی را نام برد.
امام موسی صدر در کنار تحصیلات حوزوی، دروس دبیرستان خود را به اتمام رساند و در سال ۱۳۲۹ بهعنوان اولین دانشجوی روحانی در رشته «حقوق در اقتصاد» (معادل رشته اقتصاد کنونی) به دانشگاه تهران وارد و در سال ۱۳۳۲ فارغالتحصیل شد.
حوزه علمیه نجف
امام موس صدر پس از اتمام تحصیلات در دانشگاه تهران، برای ادامه تحصیلات حوزوی به نجف میرود و تا سال ۱۳۳۷ در آنجا میماند. او در این سالها، نزد بزرگانی همچون سید محسن حکیم، شیخ مرتضی آلیاسین، سیدعبدالهادی شیرازی و شیخ حسین حلّی، فقه میآموزد و از درس اصول سید ابوالقاسم خویی بهره میبرد و فلسفه را نیز نزد صدرا بادکوبهای فرامیگیرد.
امام موسی صدر قبل از عزیمت به نجف، از سوی علامه طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه «انجمن تعلیمات دینی» را برعهده گرفت. وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئتامنای جمعیت «منتدیالنشر» در آمد و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازهتأسیس «مکتب اسلام» را عهدهدار گردید. از مهمترین اقدامات او در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزههای علمیه بود که با همفکری شهید بهشتی و آیتالله مکارم شیرازی صورت گرفت.
هجرت به لبنان
امام موسی صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصیههای عالمانی همچون آیتالله بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آلیاسین، وصیت سید عبدالحسین شرفالدین رهبر شیعیان لبنان را پاسخ گفت و بهعنوان جانشین وی، سرزمین مادری خود ایران را بهسوی لبنان ترک کرد. اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یکسو و استفاده از ظرفیتهای منحصربهفرد لبنان جهت نمایاندن چهره واقعی شیعیان به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این سفر را تشکیل میداد. صدر برای نیل به این اهداف و باتوجهبه جغرافیای اجتماعی و سیاسی لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود، فعالیتهای خود را در سه حوزه موازی سازماندهی نمود.
امام موسی صدر مرجع دینی و سیاسی شیعیان بود که پس از هجرت از ایران به لبنان، مجلس اعلای شیعیان لبنان را تأسیس کرد و رهبری فکری و سیاسی شیعیان این کشور را عهدهدار شد. او در میان شیعیان به «امام موسی صدر» مشهور است. او در ۹شهریور ۱۳۵۷، طی سفری رسمی به لیبی به دعوت معمر قذافی، ناپدید شد. درحالیکه بسیاری گزارشها حاکی از قتل او در همان زمان توسط قذافی است، برخی گزارشها حاکی از وجود او در زندانهای لیبی بوده است. آخرین خبر از وضعیت ایشان را احمد رمضان یکی از نزدیکان معمر قذافی روز چهارشنبه ۱۸/۸/۱۳۹۰طی مصاحبهای با یک شبکه خبری در دُبی بازگو کرد. وی معتقد است که امام موسی صدر در سفرش به لیبی در سال ۱۳۵۷ بعد از ملاقاتش با قذافی به دستور قذافی کشته شده است.
بازسازی هویت، انسجام و عزت تاریخی شیعیان لبنان
امام موسی صدر از زمستان سال ۱۳۳۸ و همزمان با آغاز فعالیتهای گسترده دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعهنشین لبنان، مطالعات عمیقی را بهمنظور ریشهیابی عوامل عقبماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان لبنان به اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدتی بود که از اواسط سال ۱۳۳۹ و در راستای سیاست محرومیتزدایی، طراحی و اجرا گردید. صدر در زمستان سال ۱۳۳۹ و پس از تجدید سازمان جمعیت خیریه «البر و الاحسان»، با تنظیم برنامهای ضربتی جهت تأمین نیازهای مالی خانوادههای بیبضاعت، ناهنجاری تکدی را بهکلی از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت.
ایشان از بهار سال ۱۳۴۸تا اواسط زمستان سال ۱۳۵۲ با دولت وقت لبنان به گفتگو نشست تا آن را برای اجرای پروژههای زیربنایی و وظایف قانونی خود در قبال مناطق شیعهنشین و محروم آن کشور ترغیب نماید. در پی امتناع دولت لبنان از پذیرش این مطالبات و نیز اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در اوایل سال ۱۳۵۳ به رهبری امام موسی صدر شکل گرفت و راهپیماییهای مردمی عظیمی در شهرهای بعلبک، صور و صیدا علیه دولت به وقوع پیوستند.
اوجگیری بحران خاورمیانه، صفآرایی احزاب افراطی مسیحی در برابر مقاومت فلسطینی، و به لبنان کشیده شدن برخی اختلافات جهان عرب، صدر را بر آن داشت تا برای حفظ ثبات کشور و ممانعت از سرکوبی فلسطینیها، تودههای مردم را موقتاً از عرصه رویارویی با دولت کنار بکشاند و پیگیری مطالبات شیعیان را تا آمدن رئیسجمهور بعد به تأخیر اندازد. او در سال ۱۳۵۴ علیرغم کارشکنیها، مجدداً با اکثریت آراء به ریاست مجلس اعلای اسلامی شیعیان برگزیده شد. با آغاز جنگ داخلی لبنان در فروردین سال ۱۳۵۴، تمامی تلاشهای امام موسی صدر مصروف پایاندادن به این بحران گردید.
وی در خرداد آن سال در مسجد عاملیه بیروت به اعتصاب نشست و به پشتوانه مشروعیت مردمی و مقبولیت وسیع و شخصیت کاریزماتیک خود در میان تمامی مذاهب، آرامش را به لبنان بازگردانید. با شعلهور شدن مجدد آتش جنگ، صدر در اردیبهشت ۱۳۵۵حافظ اسد را وادار نمود تا با اعزام نیروهای سوری به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به این کشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوریه و متعاقب آن برپایی کنفرانس ریاض در مهر ۱۳۵۵، آب سردی بود که امام موسی صدر بر آتش جنگ داخلی لبنان فروریخت. این آرامش تا زمانی که صدر در لبنان حضور داشت، ادامه پیدا کرد.
پرچمداری حرکت گفتگوی ادیان و تقریب مذاهب در لبنان
هدف استراتژیک امام موسی صدر آن بود تا شیعیان لبنان را همسان دیگر طوائف، در تمامی عرصههای حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن کشور مشارکت دهد. وی از اولین روزهای ورود به لبنان در زمستان سال ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزیستی»، پایههای روابط دوستانه و همکاری صمیمانهای را با مطران یوسفالخوری، مطران جرج حداد، شیخ محیالدین حسن و دیگر رهبران دینی مسیحی و اهلسنت آن کشور بنا نهاد. در طول حضور دو دهه صدر در لبنان، هیچ مراسم سرور یا اندوهی از شیعیان نبود که صدر در آن شرکت نجوید و تنی چند از فرهیختگان مسیحی و اهلسنت در معیت وی نباشند.
حمایت صدر از بستنیفروشی مسیحی در اوایل تابستان سال ۱۳۴۱در شهر صور که به فتوای صریح وی مبنیبر طهارت اهل کتاب منجر گردید، توجه تمامی محافل مسیحی لبنان را به سمت خود جلب نمود. در اواخر تابستان ۱۳۴۱ مطران گریگوار حداد به شهر صور آمد و از صدر برای عضویت در هیئتامنای «جنبش حرکت اجتماعی» دعوت نمود.
از اواخر سال ۱۳۴۱ حضور گسترده امام موسی صدر در کلیساها، دیرها و مجامع دینی و فرهنگی مسیحیان آغاز گردید. سخنرانیهای تاریخی صدر در دیرالمخلص واقع در جنوب و کلیسای مارمارون در شمال لبنان طی سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲، تأثیرات معنوی عمیقی بر مسیحیان آن کشور بر جای نهاد.
امام موسی صدر در تابستان سال ۱۳۴۲ و طی سفری دوماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزههای علمیه شیعه لبنان در انداخت. وی در بهار سال ۱۳۴۴، اولین دور سلسله گفتگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین، در مؤسسه فرهنگی «الندوةاللبنانیه» به راه انداخت.
وی پس از جنگ ششروزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۳۴۶ به دیدار پاپ رفت و نشستی که ابتدا نیم ساعت پیشبینی شده بود، به تقاضای پاپ بیش از دو ساعت به درازا کشید. امام موسی صدر از سال ۱۳۴۷ به عضویت مرکز اسلامشناسی استراسبورگ در آمد و از رهگذر همفکری و ارائه سمینارهای متعددی در آن، انتشار آثاری ارزشمند چون «مغز متفکر جهان شیعه» را زمینهسازی نمود.
صدر در بهار سال ۱۳۴۸ و بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلای اسلامی شیعیان، از شیخ حسن خالد مفتی اهلسنت لبنان دعوت نمود تا با همفکری یکدیگر برای توحید شعائر، اعیاد و فعالیتهای اجتماعی طوائف اسلامی، تدبیری بیندیشند. وی در همین خصوص طرح مدونی را به اجلاس سال ۱۳۴۹ «مجمع بحوث اسلامی» در قاهره ارائه نمود، و متعاقب آن به عضویت دائم این مجمع درآمد.
امام موسی صدر در سال ۱۳۴۹رهبران مذهبی مسلمانان و مسیحیان جنوب لبنان را در چارچوب «کمیته دفاع از جنوب» گرد هم آورد تا برای مقاومت در برابر تجاوزات اسرائیل چارهاندیشی نمایند. وی در زمستان سال ۱۳۵۳ و در اقدامی بیسابقه، خطبههای عید موعظه روزه را در حضور شخصیتهای بلندپایه مسیحی لبنان در کلیسای کبوشین بیروت ایراد نمود و اگر آتش جنگ داخلی شعلهور نمیشد، در پی آن بود تا کاردینال مارونی لبنان را برای ایراد خطبههای یکی از نمازهای جمعه شهر بیروت دعوت نماید.
در زمستان سال ۱۳۵۵ و در جمع سردبیران جراید بیروت، با پیشبینی صریح حذف فاصلهها و روند جهانیشدن در اواخر قرن بیستم، قرن بیست و یکم را قرن همزیستی پیروان ادیان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهای گوناگون نامید و بر رسالت تاریخی لبنان جهت ارائه الگویی موفق در این زمینه پای فشرد. امام موسی صدر در اواسط سال ۱۳۵۷ موفق گردید رهبران مسلمان و مسیحی لبنان را جهت برپایی یک جبهه فراگیر ملی متقاعد نماید و در این مسیر تا آنجا پیش رفت که حتی موعد تأسیس و اولین گردهمایی آنان را برای پس از بازگشت خود از سفر لیبی مشخص نمود.
گفتوگوی بین ادیان؛ نیاز امروز جهان
توجه امام موسی صدر به حضور پیروان ادیان مختلف در سرنوشت لبنان و زمینهسازی برای گفتوگوی بین فرهنگهای مختلف، تجربهای گرانبهاست که امروز در جهان به آن نیاز داریم.
مهدی فیروزان، خواهرزاده امام موسی صدر و مدیرعامل شهر کتاب، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) با بیان اینکه امام موسی صدر حدود سیسال پیش در لبنان گفتوگوی بین ادیان را پایهریزی کرد، گفت: امام موسی صدر در تعاملاتش با مردم لبنان به تمام ادیان توجه داشت. وی همه شهروندان را در تعیین سرنوشت کشور دخیل میدانست و به همین دلیل بود که در تشکیل هر مجموعه فرهنگی، اعضا را از مسلمانان شیعه و سنی، مسیحیان و دروزیها انتخاب میکرد.
وی افزود: لبنانیها امام موسی صدر را بهتر از ما میشناسند؛ چراکه آنان در یک تجربه دائمی، همزیستی میان ادیان را تجربه کردهاند. در واقع، حرفی که امام موسی صدر سیسال پیش اظهار کرده است، امروز به درد جامعه ایران میخورد. ما وارد جامعه جهانی میشویم و تجربه لبنان و امام موسی صدر و دیدگاههای وی در ارتباط با انسانشناسی تجربهای است که ما امروز به آن نیاز داریم.
فیروزان در بخش دیگری از سخنانش موضوع وحدت بین پیروان ادیان را از دیدگاه امام موسی صدر موردبحث قرارداد و اظهار کرد: برخی اوقات چه اهلسنت و چه شیعه، سر وحدت با یکدیگر نقش بازی میکنند. گاهی میگویند که وحدت، امروز استراتژیک است؛ یعنی هر کس اعتقاداتش را نگاه میدارد ولی باید با هم متحد شوند تا به هدف مشخصی دست پیدا کنند. این کار بدین مفهوم است که طرفین در عمل از اندیشه خود تنازل میکنند، با همدیگر راهی را میروند و زمانی که به هدف موردنظر رسیدند، تازه مشاجرات برای استفاده از این هدف آغاز میشود. یعنی وحدت موقتی که داشتند در پایان این راه از دست میرود.
مدیرعامل شهر کتاب توضیح داد: اما نگاه امام موسی صدر درباره وحدت اینگونه نیست؛ وی نه در تئوری و نه در عمل از اندیشه خود تنازل نمیکند؛ ولی به اعتقادات طرف مقابل نیز احترام میگذارد. به همین خاطر است که وی با تأکید بر وجود اعتقاد مشترک به توحید، نبوت و معاد، وحدت در شعائر را به مفتی لبنان پیشنهاد میدهد ولی مفتی لبنان شانه خالی میکند و نمیپذیرد. حتی امام موسی صدر میگوید «اگر جنگهای داخلی اجازه داده بود، از کشیش مسیحی میخواستم تا خطبههای نمازجمعه مسلمانان را بخواند».
در راه وحدت مسلمانان
به نقل از روزنامه لبنانی المحرر ۱۹/۱۰/۱۹۶۹ امام موسی صدر پس از انتخابش به ریاست مجلس اعلای شیعیان، به مفتی اهلسنت جمهوری لبنان نامهای نوشت. در این نامه، امام موسی صدر راههای وحدت عملی مسلمانان شیعه و سنی را مطرح کرده و در پایان پاسخ مفتی اهلسنت لبنان نیز آمده است.
بسمالله الرحمن الرحیم
برادر بزرگوار جناب آقای شیخ حسن خالد، مفتی بزرگ جمهوری لبنان
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
در این ایام دشواری که امت اسلامی را آشوب و اضطراب فراگرفته و در برابر خطرهای پیدرپی که حال و آینده سراسر این منطقه را دستخوش توفان کرده، بیشازپیش نیاز مبرم مسلمانان به وحدت و متحد کردن صفوف متفرق و هماهنگی و انسجام تلاشهای مختلف آنان نمایان میشود. این امر ازآنرو ضروری است که مسلمانان باید در حرکت بهسوی آینده و ترسیم سرنوشت تاریخی و ادای مسئولیتهایشان مسیر خود را بشناسند و به خویشتن اعتماد کنند. اتحاد کلمه و وحدت نیروها و افزایش توانها تنها برای این نیست که این موارد بزرگترین هدفهای دینیاند، یا آنکه وصیت پیامبر عظیمالشأن (ص) ماست، بلکه این مسائل با تمامیت زندگی ما و کرامت ما و وجود نسلهای ما مرتبط است و خود مسئلهای حیاتی به شمار میآید.
این اتحاد کلمه نباید تنها بهصورت یک شعار یا جمله زیبا جلوهگر شود، بلکه باید در تاروپود اندیشه و احساس ما، در فکر و تپشهای قلب ما و در راه و روش ما خودنمایی کند. این وحدت رکن اساسی برای آینده است. این اتحاد جز با بذل عنایت فکری و در پی آن با تلاش وجدانی خاص و سعی و کوشش برای تحکیم آن به دست نمیآید. اگر چنین شود وحدت حقیقی بنیان گذاشته میشود و استوار میگردد و نمونه و الگویی پدید میآید که میتوان بدان اقتدا کرد.
برادر بزرگوار، اینک ما تجربه اندک خود را خالصانه در برابر شما مینهیم. پیشازاین هم، در نخستین دیداری که چهار ماه پیش در «دارالافتاءالاسلامیه» داشتیم، به شما عرض کردم که وحدت کلمه و اندیشه و احساس مسلمانان و به عبارتی دقیقتر، گسترش وحدت مسلمانان بر ستونهای فکری و عاطفی محکمی قرار دارد که از دو طریق تحقق مییابد.
وحدت فقهی
مبانی و بنیانهای اسلام، در اساس، یکی است و امت واحده نیز در عقیده، کتاب، مبدأ و معاد با هم مشترکاند؛ بنابراین، چنین اشتراک گستردهای اقتضا میکند که این امت در جزئیات نیز وحدت داشته باشند. وحدت در جزئیات مختلف یا نزدیک کردن آنها به هم، خواستهای است که آرزوی بزرگ تحقق آن بر ضمیر دانشمندان گذشتهمان - قدس الله اسرارهم - نیز پوشیده نبوده است.
ما میبینیم شیخ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، هزار سال پیش، کتابی به نام «الخلاف» در فقه تطبیقی تألیف میکند و نیز علامه حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر، به پیروی از شیخ، همین مسیر را با تألیف «التذکرة» ادامه میدهد. در واقع، فقه تطبیقی همان هسته صالح برای رویانیدن وحدت فقهی و تکمیل وحدت شریعت است.
در دوره ما، از حدود سیسال پیش، گروهی از نخبگان دانشمند و مجاهدان بزرگ از سلک علمای اسلام دست به تأسیس «دارالتقریب بینالمذاهبالاسلامیه» در شهر قاهره زدند که از جمله آنان علمای گرانسنگی همچون استاد بزرگ مرحوم شیخ عبدالحمید سلیم و استاد مرحوم شیخ محمود شلتوت و مرحوم شیخ محمد محمد المدنی رئیس دانشکده شریعت الازهر را میتوان نام برد، و نیز از دیگر دانشمندان بزرگ در لبنان و ایران و عراق باید از آیتالله سید عبدالحسین شرفالدین و مرجع بزرگ شیعیان جهان مرحوم آیتاللهالعظمی سید حسین بروجردی و استاد علامه شیخ محمدتقی قمی، مسئول دائم دارالتقریب، نام برد.
راههای همکاری
اینگونه تلاشها در موقعیتهای استثنایی، مثل موقعیت ما در لبنان، بیشتر جلوه میکند؛ چراکه در لبنان بیشترین سازگاری و سریعترین نتیجهگیری را در پی دارد. این کار با همکاری و یکپارچه کردن همه تلاشهایمان برای تحقق اهداف متنوع و مشترک شکل میگیرد و در حد خود دستاوردی است وحدتبخش. این تلاش مشترک، به پیوند و همبستگی کارگزاران در مسیری واحد میانجامد، پیوندی صمیمی و صادقانه و در نتیجه، اعتماد و آرامش افراد جامعه اسلامی را به ارمغان میآورد، چراکه وحدت عقیده و احساس در آنها متجلی شده است. من بهعنوانمثال، نه ازروی حصر، برخی از این اهداف را یادآوری میکنم.
الف. اهداف شرعی محض، همچون یکی کردن اعیاد و شعایر دینی و برخی از عبادات مانند اذان و نماز جماعت و غیره: در صورت امکان با اعتماد بر طرق علمی جدید بهمنظور رؤیت هلال در زاویه رؤیت، شاید بتوان به نتیجهای رسید که روز عید را تعیین کرد، تا بدینوسیله مسلمانان جهان بتوانند در یک روز این عید را برگزار کنند و از دشواریهایی که از این راه برای آنان پیش میآید کاسته شود؛ دشواریهای متعددی که ما به علّت تأخر و تقدّم ثبوت عید با آنها روبرو میشویم. همچنین میتوان درباره جملاتی برای اذان که در نزد عامه مورد پذیرش است، بررسی و تحقیق به عمل آورد.
ب. اهداف اجتماعی: با تلاش مشترک میتوان به مبارزه با بیسوادی و آوارگی پرداخت. تحتنظر گرفتن ایتام و بالابردن سطح زندگی زحمتکشان میتواند از دیگر اهداف مشترک ما باشد و ایجاد مؤسساتی برای این اهدافِ والا کاری ساده و ممکن است.
ج. اهداف ملّی: آیا در میهندوستی ما تردیدی هست؟ پس:
وجوب مشارکت فعّالانه برای آزادسازی فلسطین
وجوب حمایت از لبنان در برابر مطامع دشمن جنایتکار
وجوب کمک به مبارزات مقدس مردم فلسطین؛
همه اینها اهداف ماست و در آن کوچکترین اختلافی نیست. اما تمام این موارد به بررسیهای دقیق بهمنظور اجرای آنها، مرزبندی مسئولیتها در قبال آنها، هماهنگ کردن تلاش تمام مردم این مرزوبوم با مسئولان و دولتهای عربی و جمعکردن توان مسلمانان جهان و صاحبان وجدانهای بیدار و خیراندیشان، در هر نقطهای، نیاز مبرم دارد.
برادر بزرگوار، پیش از بهپایانبردن این نامه، نظر جنابعالی را به ماه مبارک رمضان که حلول آن نزدیک است، جلب میکنم. چنانچه خود میدانید این ماه برای ایجاد یک جو روحی و قهرمانانه فرصت استثنایی محسوب میشود. زیرا مسلمان در این ماه با اعتقادات جاویدش زندگی میکند. ازاینرو امیدوارم شما سریعاً دستور فرمایید مسئولان «دارالافتاءالاسلامیه» همکاری خود را با اعضای کمیته انتشارات و تبلیغات مجلس اعلای شیعیان آغاز کنند و با کمک دیگر مؤمنان فعال که در بخش تبلیغات رسمی کار میکنند، برای خلق فضای مناسب با این ماه بزرگ و ایجاد فضایی پر از انوار خیر و حق و فداکاری، برنامهریزی کنند. امیدوارم جنابعالی برای خدمت به اسلام و اقدامات خیر و خدمت به برادرانتان در مجلس اعلای شیعیان و برای برادر مخلصتان زنده و پاینده باشید.
موسی صدر
پاسخ مفتی جمهوری لبنان به نامه امام موسی صدر در تاریخ 18/10/1969
بسمالله الرحمن الرحیم
ریاست محترم مجلس اعلای شیعیان برادر امام موسی صدر
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
نامه جنابعالی را که در تاریخ ۱/۱۰/۱۹۶۹ نوشته شده بود با ارج و احترام فراوان در تاریخ ۶/۱۰/۱۹۶۹ دریافت کردم که در آن نسبت به یکی کردن مواضع و تلاشها و اعیاد همه مسلمانان در لبنان نکاتی را یادآور شده بودید.
خصوصاً این نامه آنچه را که ما از مجلس محترم شما در پی انتخاب جنابعالی انتظار داشتیم، برآورده ساخت؛ بهگونهای که از آغاز نسبت به فعالیتهای اسلامخواهانه و میهن دوستانه در تمام میدانها و مناسبتها برای اهدافی که مرقومه شریفه شما نیز به آنها اشاره کرده بود، همصدا با ما شرکت جستهاید.
اکنون پدیدآمدن یک هیئت رسمی همچون مجلس شما بدون تردید عاملی مهم در استحکام این عمل خیرخواهانه بر اساس وحدت سازماندهی با مجلس اعلای شرعی (دارالافتاءالاسلامیه) که مرقومه شریفه شما ما را به بررسی آن فراخوانده بود، به شمار میآید. امید است با علم و آگاهی حرکت کنیم و از خداوند میخواهیم همه ما را در آنچه رضای اوست موفق بدارد و والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.