سید روحالله مصطفوی ملقب به امام خمینی (۱۲۸۱- ۱۳۶۸ ه.ش.) فقیه، عارف، فیلسوف، مرجع تقلید، رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بودند. ایشان به اصل ولایتفقیه در جامعه اسلامی و در زمان غیبت امام معصوم (ع) اعتقاد داشتند و بنابراین اصل مبارزه با ظلم و تلاش برای برپایی نظام جمهوری اسلامی با حاکمیت ولیفقیه را از تکالیف مهم مسلمانان میدانستند؛ بنابراین نظام شاهنشاهی را نظام استبدادی دانسته و مبارزه علیه رژیم محمدرضا پهلوی شاه ایران را آغاز کردند.
از سال ۱۳۴۰ ه. ش. به بعد با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی این مبارزه جدی شد و در سال ۱۳۴۲ ه. ش. با دستگیری امام خمینی به قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ ه.ش. منجر شد. مواضع سرسختانه امام خمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳ ه. ش. سبب شد که رژیم شاه ایشان را به ترکیه و پس از آن به نجف تبعید کند.
تبعید امام خمینی نهتنها حرکت انقلاب اسلامی را متوقف نکرد بلکه امام خمینی در تبعید نیز به روشنگری مردم نسبت به خیانتها و جنایتهای رژیم پرداخت و با اوجگیری اعتراضات در سالهای ۱۳۵۶الی ۱۳۵۷ ه. ش. سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید در پی این پیروزی امام خمینی مردم را دعوت به شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی ایران کرد و با رأی ۹۸ درصدی مردم این نظام را بنیان گذارد.
از ایشان بیش از چهل عنوان کتاب و هزاران سند مکتوب و غیرمکتوب (تألیفات - تقریرات) در زمینههای مختلف فقهی، اخلاقی، عرفانی، سیاسی و ... مجموعه اشعار و تقریرات درسهای ایشان که توسط شاگردانش گردآوری شدهاند، به یادگار باقیمانده است.
دیدگاههای تقریبی امام
اتحاد امت اسلام
آنچه که ملتها را به هم نزدیک میکند و یک ملت باید از آن، تحقق پیدا بکند؛ اسلام است.
اسلام یک ملت واحدهاست و ممالک اسلامی، مثل محلههای یک شهر به هم نزدیکاند و همه روی قواعد اسلامی موظفاند که با هم متحد باشند و همه زیر پرچم توحید، متحدالکلمه با کسانی که برخلاف اسلام هستند، مقابله کنند و آنها را هدایت کنند به اسلام، و خودشان را حفظ کنند از شرّ آنها.
دو مشکل اساسی ممالک اسلامی
به نظر من، اساس مشکلاتی که برای آن ممالک اسلامی هست از همه بالاتر، دو تا مشکل است؛ یک مشکل، مشکل بین حکومتها و ملت است که حکومتها از ملت جدا هستند به حسب نام، یعنی نه حکومتْ خودش را از ملت میداند، نه ملتْ خودش را از حکومت. کلید این مشکل به دست حکومتهاست، اگر چنانچه حکومتها طوری باشند که ملت احساس کند که اینها خدمتگزار او هستند ملتها حاضرند برای همکاری.
مشکل دوم که باز از مشکلات اساسی است برای دولتها و ملتهای اسلام؛ مشکلی است که بین خود دولتهاست. در عین حالی که اسلام دعوت کرده است بر اتحاد، و قرآن کریم مسلمین و مؤمنین رااِخْوَه [۲]میداند، درعینحال میبینیم که بین دولتهای اسلامی بعضی با بعض اختلافات هست. چرا باید دو تا حکومت - که هر دو اسلامی هستند، و هر دو مال یک پدیده که پدیدۀ اسلامی است، متعلق به یک حقیقت هستند، قرآنِ آنها یکی است، پیغمبرِ آنها یکی است - چرا نباید دعوت اسلام را قبول کنند؟ آن هم، آن دعوتی که به نفع خود آنهاست.
اگر این دعوت قبول شود و دولتهای اسلامی با هم اتحاد داشته باشند، ولو حدود ممالکشان محفوظ، لکن با هم متحد باشند، اگر این اتحاد حاصل بشود، آنوقت یک میلیارد جمعیت مسلمین یک قدرت عظیم خواهد بود که از همۀ قدرتها بیشتر و بالاتر است. با اینکه مجهز به ایمان هستند که از همۀ تجهیزات بالاتر است.
یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دستهای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و یک دستهای حنبلی و دستهای اخباری هستند؛ اصلاً طرح این معنا، از اول درست نبود. در یک جامعه دستهای که همه میخواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود.
ما همه برادر هستیم و با هم هستیم؛ منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید و شدید حنفی؛ یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دستۀ دیگر فتوای حضرت صادق را عمل کردند، اینها شدند شیعه، اینها دلیل اختلاف نیست.
ما نباید با هم اختلاف و یا یک تضادی داشته باشیم، ما همه با هم برادریم. برادران شیعه و سنی باید از هر اختلافی احتراز کنند. امروز اختلاف بین ما، تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فِرق، آنها میخواهند نه این باشد نه آن، راه را اینطور میدانند که بین شما و ما اختلاف ایجاد کنند. ما باید توجه به این معنا بکنیم که همۀ ما مسلمان هستیم و همۀ ما اهل قرآن و اهل توحید هستیم، و باید برای قرآن و توحید زحمت بکشیم و خدمت بکنیم.
حضرات آقایان! همۀ ما مسئول هستیم. روحانیون در درجۀ اولِ مسئولیت هستند. روحانیون باید بروند در بلاد و در جاهایی که دوردست است [۲]لازم است که بروند در دهات و قصبات و اعلام کنند مسائلی را که ما میگوییم.
در جاهای دورافتاده ممکن است که یک اغفالهایی باشد، یک تبلیغات سوئی باشد. اینها در مراکزِ مثل تهران یا سایر بلاد عظیم نمیتوانند تبلیغات خلاف بکنند، لکن در قرا و قصبات دورافتاده، یک حرف غیر ظاهر میزنند، غیر صحیح میزنند؛ مثلاً میگویند که اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلام باید از بین بروند! این خلاف اسلام است. اسلام اقلیتهای مذهبی را احترام گذاشته است؛ اسلام اقلیتهای مذهبی را در مملکت ما محترم میشمرد و همینطور در اسلام بین شیعه و سنی ابداً تفرقه نیست؛ بین شیعه و سنی نباید تفرقه باشد. باید وحدت کلمه را حفظ کنید. ائمۀ اطهار ما سفارش کردند به ما که بپیوندید با هم؛ و با هم اجتماعمان را حفظ کنیم و کسی که این اجتماع را بخواهد که به هم بزند، یا جاهل است و یا مغرض و نباید به این حرفها گوش بکنند.
مسئلۀ اختلاف بین پیروان دو طایفه و دو مذهب، ریشهاش از صدر اسلام است. در آنوقت خلفای اموی، و خصوصاً عباسی، درصدد بودند که اختلاف ایجاد کنند. مجالس درست میکردند و [به اختلاف] دامن میزدند. این اختلاف کمکم اسباب این شد که در بین عوامِ از اهلسنت و عوامِ از اهل شیعه این تنافس [۱]پیدا شد؛ وگرنه نه عوام اهلسنت به سنت رسولاللّه عمل کرده و میکنند و نه عوام اهل شیعه پیروی از ائمۀ اطهار کردهاند. ائمۀ اطهار ما کوشش کردند تا اینها را داخل در آن جمعیت کنند، با آنها نماز بخوانند، به تشییعجنازههای آنها بروند. زمانْ کمکم آمد به اینطرف، و قدرتمندان این کار را کردند برای اینکه این دو طایفه با هم سرگرم باشند، و خودشان هر کاری میخواهند بکنند.
قریب سیصد سال پیشازاین، سیاست خارجی در ایران و در شرق [اجرا] شد. آنها بیشتر درصدد این مسائل برآمدند. کارشناسی آنها اشخاص و طوایف را مطالعه کردند و روحیات مردم را دیدند و همۀ جهات مادیات ما را تحت مطالعه قرار دادند، و از دوراه خواستند از ما بهرهگیری کنند: مادی، میبینید که بهرهگیری کردند؛ بهرهگیری روحانی هم این بود که به این اختلافات دامن زدند و ما را بیشتر، از هم جدا کردند. اینکه میبینید یک کلمه وقتی از یک آدمی در اینجا صادر میشود، آن را عَلَم میکنند و چند هزار، چند صدهزار چاپ میکنند، نه اینکه یک آدم معمولی این کار را بکند، این دولتها و این خارجیها هستند که به آن دامن میزنند و آنطور منتشر میکنند ... .
یگانگی و برادری سنی و شیعه
ما با هم یکی هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام [اختلاف کنیم]. اسلام بالاتر از این معانی است که ما بهواسطهٔ اختلاف مسلکی از اسلام مثلاً چه بکنیم. ما که میبینیم الآن اسلام در معرض خطر است، بر همه ما لازم است که دستبههم بدهیم و از آن اشتباهاتی که در سابق بوده دست برداریم، دستهایی را که مثل سابق [میخواهند] ما را از هم جدا کنند قطع کنیم.
... من خدمتگزار همۀ شما هستم. ما آمدهایم که اسلام را از این وضع نجات بدهیم، مسلمین را از این تفرقهها نجات بدهیم ...
بحمداللّه شما توجه پیدا کردید که آنهایی که میخواهند بین اهلسنت و اهل تشیع فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند نه شیعه. اینها اصلاً به اسلام کار ندارند و الاّ کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد، در یک زمانی که با وحدت همۀ مسلمین باید پیشروی کنیم و پیروز بشویم انشاءاللّه، این نمیآید دامن بزند به اختلاف و مسائل اختلافی را طرح کند، اینها نیست جز اینکه اشارهای از خارج هست و قدرتهای بزرگ فهمیدند که آن چیزی که آنها را عقب زده است اسلام است و وحدت مسلمین و برادری بین همۀ گروههای اسلامی؛ ازاینجهت، از اینجا شروع کردند که اینها را به هم بزنند.
یک مطلب اینکه در اسلام نژاد، گروه، دستجات، زبان، اینطور چیزها مطرح نیست. اسلام برای همه است و به نفع همه و ما با شما برادر هستیم بهحکم قرآن، بهحکم اسلام؛ و از هم جدا نیستیم؛ با کردها، با ترکها، با بلوچها، همه برادر و باید با هم زندگی کنیم.
الآن یک مملکتی است که دست اجانب از آن کوتاه شده، و این جنایتکارهای داخلی هم یا فرار کردند، یا در زوایا هستند.
آن چیزی که من تأکید کردم یکی همین معنا بود که گمان نکنند برادرهای سُنّی ما که در اسلام این معنا مطرح باشد که فرقی مابین شما و ما باشد. همانطور که چهار مذهبی که در اهل تسنُّن هست، [۱]چهطور آن مذهب با آن مذهب دوتاست، لکن برادرند همه، دشمن نیستند، این هم یک مذهب خامسی است که دشمنی در کار نیست، همه برادر؛ همه مسلمان؛ همه اهل قرآن؛ همه تابع رسول اکرم.
... شما برادرها باید به این معنا توجه داشته باشید که اینها یک توطئههایی است برای اینکه نگذارند اسلام در ایران حکومت کند. اینها با اسلام مخالفاند. نه با کُرد مخالفاند و نه با فارس مخالفاند؛ آنها با اساس مخالفاند؛ با اسلام مخالفاند و همۀ مسلمانها تکلیفشان این هست که جلوگیری از آنها بکنند و اینها را سرکوب کنند.
... باید بین قشر دانشگاهی و محصولات دانشگاهی و قشر روحانیت و مدارس دینی و محصولات مدارس دینی اجتماع و وحدت ایجاد کنیم. بین برادران اهلسنت و شیعه که اینها هم باهم باشند. همانطوری که اهلسنت چهار مذهب دارند که در کنار هماند، مذاهب نمیریزند به جان هم، به حسب ظاهر، ما هم که مذهب پنجمی هستیم که مینشینیم با هم، ما برای خودمان فرایضمان را انجام بدهیم، لکن همهمان با هم بر ضد کسانی که بر ضد اسلام هستند.
خوب، ما مسائل مشترک زیاد داریم، ما در اصول مذاهبمان، اصولدینمان، همه با هم مشترکیم. قرآن، قرآن همه است؛ اسلام، اسلام همه است؛ پیغمبر، پیغمبر همه است. اینها مشترکات ما است. در این مشترکات ما با هم باشیم؛ و در مختصات هرکدام برای خودمان عملی داریم و برای خودمان آدابی داریم. این دعوا لازم ندارد؛ اینکه دعوا میشود دعوایی است که آنها ایجاد میکنند در بین ما.
تألیفات
آدابالصلوة - آداب نماز الاجتهاد و التقلید
الاستصحاب التعادل و الترجیح
التعلیقة على الفوائد الرضویه الخلل فى الصلاة
الرسائل العشره الطلب و الاراده
العروة الوثقى مع تعالیق المکاسب المحرّمه
انوار الهدایة فى التعلیقة على الکفایة بدایع الدرر فى قاعدة نفى الضرر
تحریر الوسیله تنزیل العلل التشریعیة على التکوینیة
تعلیقات على شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانی
رسالة فى تعیین الفجر فى اللّیالى المقمره رسالۀ توضیح المسائل
رسالۀ نجاة العباد سرالصلوة (معراج السالکین و صلوة العارفین)
شرح حدیث جنود عقل و جهل شرح دعاء السحر
شرح چهل حدیث (اربعین حدیث) فروع علم اجمالى
کتاب البیع کتاب الطهارة
کشف اسرار لمحات الاصول
مصباح الهدایة الى الخلافة والولایة مناسک حج
مناهج الوصول الى علم الاصول موضوع علم اصول
وسیلة النجاة مع تعالیق وصیتنامۀ سیاسى ـ الهى