در این بخش با استناد به کتاب " پاسخ به شبهات پیرامون فلسطین و طوفان الاقصی" تالیف پژوهشگاه مطالعات تقریبی به شبهاتی که در موضوع تاریخچه فلسطین، مذهب مردم فلسطین، طوفان الاقصی و رابطه ایران و حزب الله، قوم یهود و ... مطرح می شود پاسخ داده خواهد شد.
سؤال 1
اگر حماس برای جلوگیری از حملۀ زمینی ارتش اسرائیل به نوار غزه، نیروهای خود را از این منطقه بیرون بکشد و با واگذاری کنترل باریکه به دولت خودگردان، کادر خود را به نقطه‌ای دیگر از دنیا منتقل کند، آیا مصیبتی رخ میدهد؟
پاسخ
همان مصیبتی رخ میدهد که قبلاً با رفتن ساکنان این منطقه و آواره‌شدن آنها اتفاق افتاد. اگر حماس از غزه بیرون رود، اولاً به کجا برود؟ کدام کشور حاضر به پذیرش آنهاست؟ ثانیاً این بیرون رفتن آیا عقب‌نشینی از میدان مبارزه و جنگ نیست؟ ثالثاً به فرض که کشوری آنها بپذیرد، چگونه از داخل یک کشور دیگر به مبارزه ادامه دهد؟
علاوه بر این، ما نمیتوانیم برای مردم فلسطین و غزه تعیین تکلیف کنیم. خود آنان با تمام مصیبتهایی که تحمل میکنند، به حماس و رزمندگان آن افتخار میکنند و تنفر خویش را از سازش‌کاران اعلام مینمایند.
سؤال 2
واقعاً جای تشکر از حماس دارد که دودستی غزه را تقدیم اسرائیل کرد تا پول هتلهای محل اقامتشان در دوحه را فراهم کند!
پاسخ
این شایعه دو بخش دارد. بخش اول که مدعی تقدیم دودستی غزه به اسرائیل است که نادرست بودن آن مشخص است، نیروهای حماس در این مدت نسبتاً طولانی جنگ، مردانه ایستادگی کردهاند و لحظهای دست از مبارزه با دشمن صهیونیستی برنداشتهاند و دشمن هم تابه‌حال موفق به گرفتن غزه نشده است و تنها به کشت‌وکشتار مردم آن هم با بمباران مشغول است.
علاوه بر این، جنگ رژیم اشغالگر که تنها با حماس نیست، بلکه با همه مردم فلسطین است و الا چرا رژیم اشغالگر خانه و کاشانه مردم غزه را بمباران میکند و زنان و کودکان را از بین میبرد. این رفتار دولت اشغالگر حاکی از این است که تنها با بیرون رفت حماس از غزه مشکل حل نمیشود، بلکه کل مردم غزه باید آواره شوند.
بخش دوم شایعه نیز نادرست است، زیرا درست است که برخی رهبران حماس بر اساس ضرورت در بیرون از غزه زندگی میکنند، اما زندگی آنها در هتلها واقعیت ندارد. برای مثال، ماه گذشته، هتل Four Seasons در دوحه، پس از تماس‌هایی که از بیل گیتس که مالک سهام اصلی این هتل‌هاست، در حساب کاربری خود، حضور هنیه را تکذیب کرد.
سؤال 3
خبرنگار مصری در دوحه از اسماعیل هنیه، رهبر حماس می‌پرسد؛ نیروهای شما در غزه کشته میشوند چرا شما از ابتدای جنگ در قطر هستید؟ هنیه پاسخ میدهد؛ اگر ما کشته شویم چه کسی سکان هدایت را بر عهده می‌گیرد؟ خبرنگار با شجاعت پاسخ میدهد: اگر شما نباشید جنگی هم نخواهد بود!
پاسخ
در اینکه اسماعیل هنیه در خارج از غزه و مشخصاً در قطر زندگی میکند تردیدی نیست، اما زندگی برخی رهبران حماس در بیرون از غزه دو جهت دارد. جهت اول اینکه این رهبران رسماً هدف ترور اسرائیل قرار دارند و این رژیم هم اعلام نموده و هم عملاً تابه‌حال ثابت نموده که به هیچ یک از قواعد بین‌المللی پایبند نیست و ترور از سنتهای شایع این رژیم کودک کش است؛ بنابراین این رهبران ناچارند در جایی بیرون از غزه زندگی کنند تا امنیت آنها تأمین شود. مردم غزه نیز نسبت به اقامت رهبرانشان در بیرون از غزه اعتراضی ندارند، چون برای جان آنان ارزش قائل هستند.
جهت دوم تقسیم کاری است که در حماس صورت‌گرفته که بعد سیاسی مبارزه و مسائلی از قبیل رایزنیها و مذاکرات سیاسی بر عهده یک عده، و فرماندهی نظامی بر عهده عدهای دیگر قرار گرفته است و باتوجه‌به وضعیت جغرافیایی و محاصرهای که غزه در آن قرار دارد، رفت‌وآمد به بیرون و داخل غزه به‌راحتی امکان ندارد، و لذا این رهبران ناچار به زندگی در خارج از غزه هستند، اما بیشتر اعضاء خانوادههای آنها در غزه زندگی میکنند. در همین بمبارانهای اخیر 14 نفر از خانواده اسماعیل هنیه به شهادت رسیدند.
البته شایعات تنها به این مورد محدود نیست، در همین قضای اخیر اخباری جعلی در مورد ثروتهای نجومی برخی رهبران حماس منتشر شد که هیچ یک واقعیت ندارد. البته ممکن است پولهایی در حساب شخصی این افراد باشد، ولی این پوها مربوط به شخص این افراد نیست، بلکه بدین جهت است که گروههایی همانند حماس از جانب برخی دول غربی تروریستی خوانده میشوند و اموالشان مصادره یا بلوکه میشود، لذا به جهت حفظ آنها در حسابهای شخصی نگهداری میشوند.
از همین قبیل است شایعاتی در مورد هواپیمای شخصی و یا فروش گوسفندان اهدایی عربستان که هیچ یک واقعیت ندارد و از جانب صهیونیستها منتشر شده است.
سؤال 4
چرا حماس با طرح صلح مصر که تنها چند روز پس از موشک پراکنیهای حماس مطرح شد موافقت نمیکند؟
پاسخ
اگر مقصود از طرح صلح مصر، طرح دو دولتی باشد؛
اولاً: چیز تازهای نیست و از قدیم مطرح بوده است.
ثانیاً: مورد قبول اکثر مردم فلسطین نیست. بله کسانی مانند محمود عباس با این طرح مشکلی ندارند، ولی مردم مبارز فلسطین زیر بار چنین ذلتی نخواهند رفت که خاک خود را دودستی به مشتی صهیونیست خارجی غاصب تقدیم نمایند.
ثالثاً: سالهاست که شکست چنین طرحی روشن شده است و آزموده را آزمودن خطاست. زیرا کسانی که به این طرح با دید مثبت مینگرند، رژیم صهیونیستی را نشناختهاند، این رژیم سفاک به دنبال ایجاد کشوری از نیل تا فرات است و هرگز به این مقدار از زمین رضایت نخواهد داد. اگر به‌ظاهر با چنین طرحی موافقت کنند، به دنبال خرید زمان جهت بازسازی و حل مشکلات خود جهت حمله و اشغال مجدد هستند.
سؤال 5
چرا مقام معظم رهبری، شکست اسرائیل در عملیات طوفان الاقصی، را غیرقابل‌ترمیم بیان کردند؟ ابعاد و ریشه این غیرقابل‌ترمیم بودن چیست؟
پاسخ
علت این ترمیم‌ناپذیری در چند چیز ریشه دارد.
اول: شکست دکترین نظامی رژیم اشغالگر قدس
داوید بین گوریون (1886 ـ 1973) که بنیان‌گذار رژیم جعلی اشغالگر قدس و اولین نخست‌وزیر این رژیم است، دکترین نظامی این رژیم را بر چهاراصل: بازدارندگی، هشدار، انتقال جنگ به قلمرو دشمن، و دفاع از شهروندان، بنا گذاشت.
بر همین اساس، اولاً رژیم اشغالگر از یک سو، تحت حمایت آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ، ارتش خود را به پیشرفتهترین سلاحها مجهز نمود تا بازدارندگی لازم را داشته باشد.
از سوی دیگر در جنگ شش‌روزه 1967 با غافلگیری مصر و سوریه و حملات هوایی شدید نیروی هوایی در مدت کوتاهی، دفاع هوایی این دو کشور را از کار انداخت. در جنگ 1973 هم با تحرکی بسیار سریع و با یک ضد حمله برق آسا موفق به شکست مصر و سوریه شد و بدین وسیله تصویری شکست ناپذیر را از خود ارائه نمود که بعد از این، کسی جرأت تعرض به او را نداشته باشد.
و به لحاظ امنیتی نیز به پیشرفتهترین ابزارها و تکنیکها مجهز شد تا در مقابل هر تحرک مشکوکی هشدار لازم را دریافت نماید. در تمام طول حیات خود نیز جنگ را به بیرون قلمرو خود منتقل نمود تا شهروندانش از آسیبهای جنگ مصون باشند. جنگ 33 روزه اسرائیل با حزبالله نقطه آغاز انتقال بخشی از جنگ به داخل قلمرو فلسطین اشغالی بود که حزب الله با راکتهای خود برخی شهرکهای صهیونیست نشین را مورد حمله قرار دارد. اما نیروهای حزب الله وارد سرزمین اشغالی نشدند. اما در عملیات طوفان الاقصی، اولاً نیروهای حماس موفق شدند تمام تجهیزات الکترونیک و اطلاعاتی دشمن را هک نموده و از کار بیندازند، به نحوی که موفق به نفوذ تا عمق چهل کیلومتری خاک دشمن شدند، بدون اینکه دشمن متوجه شود. ثانیاً تعداد زیادی از نیروهای دشمن را کشته و تعدادی را نیز به اسارت درآوردند، و با این عمل خویش تمام دکترین نظامی، و افسانه شکست ناپذیری ارتش، و نفوذناپذیری سیستم امنیتی اسرائیل را به چالش کشیدند. ضربه طوفان الاقصی به به قدری سنگین و غیر قابل تحمل بود که به یکباره تمام فرماندهان این ارتش دچار یأس و سرخوردگی شدند و روحیه خود را از دست دادند، به نحوی که فرماندهی عملیات بر ضد حماس را به فرماندهان آمریکایی سپردند.
دوم: زیر سؤال رفتن امنیت اسرائیل
عملیات طوفان الاقصی پیامدهای مختلف دیگری نیز داشت که ضربات جبران‌ناپذیری به رژیم اشغالگر زد. از جمله این پیامدها، یکی فرار بخشهایی از سرمایه و سرمایه‌دارانی بود که تابه‌حال اسرائیل را به‌عنوان سرزمینی امن برای سرمایهگذاری انتخاب کرده بودند. پیامد بعدی مهاجرت معکوس و برگشت عدهای از یهودیانی بود که از دیگر کشورهای به فلسطین اشغالی آمده بودند.
سوم: ضربه‌زدن به اقتصاد اسرائیل
بخش مهمی از درآمدهای اسرائیل از طریق جهانگردانی بود که برای تماشای سواحل زیبا و بهره‌بردن از آب‌وهوای مدیترانهای به این رژیم سفر میکردند که در حال حاضر تقریباً این سفرها تعطیل شده است. از سوی دیگر، طوفان الاقصی و ورود اسرائیل به جنگ با حماس هزینههای بسیار سنگینی را بر رژیم اسرائیل وارد نموده است که تحمل آن برای این رژیم بسیار مشکل است.
چهارم: تقویت روحیه رزمندگان فلسطینی
در نقطه مقابل عملیات طوفان الاقصی نقشی اساسی در بالابردن روحیه مردم غزه و مبارزان حماس داشت. همچنان که کشتار غیرنظامیان توسط رژیم اشغالگر قدس زمینهای مناسب برای شکست مظلوم‌نمایی قوم یهود در اذهان بسیاری از مردم جهان شد و تا حد زیادی موفق به شکست دشمن صهیونیستی در این جنگ نرم شد.
برآیند موارد مذکور همان شکست غیرقابل‌ترمیم رژیم اشغالگر قدس است.
ارسال نظر