علامه شیخ محمدتقی قمی
مقدمه
علامه محمدتقی قمی از پیشگامان و منادیان وحدت اسلامی بود و عمر خود را یکسره برای تحقق آن آرمان نهاد. وی بیش از پنجاه سال پیش بذر «تقریب بین مذاهب اسلامی» را در قاهره کاشت و خود با یاری مرحوم علامه شیخ محمود شلتوت و دیگر مصلحان عصر، «جمعیت دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» را تأسیس کرد. آن فقید کوششهای ارزشمند و مفیدی برای تقریب بین مذاهب اسلامی انجام داد و بسیاری از سوءتفاهم و اختلافات میان مذاهب اسلامی را به مدد روشنگریهای فکری از میان زدود.
انتشار مجله «رسالةالاسلام» از باقیات صالحات علامه قمی بود که بهصورت ارگانی برای وحدت پیروان مذاهب اسلامی درآمد. از این فصلنامه، بیش از ۶۰ شماره با مقالاتی از شخصیتهای برجسته و علمای بزرگ مذاهب اسلامی منتشر شده که در واقع دایرةالمعارفی محسوب میشود.
صدور فتوای تاریخی شیخ الأزهر، علامه شیخ محمود شلتوت در جواز پیروی از مذهب شیعه، در شمار دستاوردهای جمعیت دارالتقریب بود که علامه قمی در آن نقش بسزایی داشت.
نگاه اجمالی به تلاش شصتساله علامه شیخ محمدتقی قمی بیانگر اهتمام ویژه وی به مسئله تقریب و وحدت میان مذاهب اسلامی است.
۱) تولد و زندگینامه
در سال ۱۲۸۹ هجری شمسی (مطابق با ۱۹۱۰ میلادی) در شهر مقدس قم، در خانوادهای از اهل علم و دانش، نوزادی به دنیا آمد که وی را محمدتقی نام نهادند. پدرش شیخ احمد از عالمان دین، و یکی از قضات بزرگ شهر تهران بوده است.
وی دروس ابتدایی را در تهران فراگرفت و به حفظ قرآن و یادگیری زبان و ادبیات عربی پرداخت. پس از سپری کردن دوره تحصیلات دبیرستان به مدرسه عالی ادبیات راه یافت و در خلال آن به فراگیری زبان فرانسوی پرداخت و همزمان به تحصیل علوم دینی هم مشغول شد و زیر نظر اساتید برجسته، در علم فقه، اصول، کلام و سایر علوم دینی به آموزش و پژوهش پرداخت.
وی در ادامه تلاشهای علمیاش علاوه بر سه زبان فارسی، عربی، فرانسوی، با زبان انگلیسی هم آشنا شد ازاینرو، به منابع وسیعی دسترسی داشت و با احاطه بر آنها همواره بر اندوختههای علمیاش میافزود و پس از چندی به درجه استادی رسید و در عرصه علمی - فرهنگی فعالیت خوبی را ارائه داده است.
۲) زمینههای رویآوری به تقریب
نگاه اجمالی به تلاش شصتساله علامه شیخ محمدتقی قمی بیانگر اهتمام ویژه وی به مسئله تقریب میان مذاهب اسلامی است. لیکن پیش از پرداختن به زوایای گوناگون آن، شایسته است به زمینههای رویآوری وی به تقریب اشارهای شود.
وی همانند دیگر مصلحان امت اسلامی از وضعیت نابهنجار عمومی جامعه اسلامی بهویژه درگیریهای میان شیعه و سنی رنج میبرد. بهویژه آن که در زمان وی حادثه دردناک کشتن (اعدام) یک حاجی ایرانی از ذریه پیامبر (صلیالله علیه و آله) به اتهام اهانت به کعبه مکرمه اتفاق افتاد. اجمال آن چنین بود که یکی از حجاج ایرانی در اثناء طواف، حالش به هم خورد، و نتوانست از میان طواف کنندگان خودش را بیرون کشد، دامن پیراهنش را جمع کرد و آنچه را که بالا آورده بود در آن ریخت تا مبادا، مطاف و مسجد الأرض آلوده گردد، سپس با سرعت خواست از مسجد خارج گردد که پلیس وی را دستگیر کرده، از آنچه که در دامنش بود، پرسید و چون وی نتوانست به عربی سخن گوید تلاش کرد به زبان فارسی جریان را به او بفهماند ولی نتوانست او را متوجه سازد.
پلیس وی را تحویل دادگاه داد و در آن زمانها یا مترجمان فارسیزبان نبودند یا آنان پیگیری نکردند و بر اساس اوهام و خیالبافیهای خود و برداشتهای نادرستی که از ایرانی و شیعه داشتند، تصور کردهاند که همه ایرانیها جهت حج به نجف و کربلا میروند و آمدن آنها به مکه فقط برای اهانت کردن بیتالله الحرام است! و سپس نتیجه گرفتند که این شخص قصد داشت کعبه را نجس و اهانت کند، لذا، حکم اعدام صادر کردند ... و با اجرای حکم، گردنش را زدند!
این حادثه دردناک، روح و جان شیخ محمدتقی را تکان داده است و وی را واداشت تا به کار بزرگی پردازد که بتواند میان مذاهب مختلف، آشتی و روح محبت و مودّت ایجاد کند و عوامل تفرقه و کینه را از میان بردارد.
۳) سفر به لبنان
ازاینرو، برای آغاز فعالیت، کشور مصر را برگزید که به چند جهت حائز اهمیت بود و مهمترین آن برخورداری از بزرگترین مرکز اسلامی در جهان بود به نام دانشگاه الأزهر و ازآنجاکه شیخ در ابتدا نتوانست بهخوبی به زبان عربی تکلم کند، به لبنان مسافرت کرد تا به تقویت مکالمه عربی بپردازد.
وی یکی از روستاها را برای اقامت انتخاب کرد تا با پیران و جوانان در طول شبانهروز به گفتگو و معاشرت پردازد و بتواند از این طریق در طول چند ماه، بر تکلم عربی مسلط شود.
شیخ محمدتقی در خاطرات این ایام، جریان یک مرد مسیحی را در برخی از مقالاتش آورده است - که سعی میکرده، محبت و دوستی اهل روستا را کسب کند و مردم روستا هم وی را دوست داشته، احترام خاصی برای او قائل بودند بهگونهای که وقتی به خیابان میرفت، مردم بر گردش حلقه میزدند، با او سخن میگفتند، دستش را میبوسیدند.
اینگونه برخوردهای محبتآمیز، پرسشی را در ذهن شیخ برانگیخت تا اینکه روزی، راز و رمز آن را از مرد مسیحی پرسید، وی در پاسخ با اشاره به مدرسهای که در کنار کلیسای روستا قرار داشته، گفت: علت اینهمه صمیمیت و احترام این مدرسه است. ما سعی میکنیم در کنار هر کلیسا، مدرسهای دایر کنیم و در آن فرزندان روستا را از نظر فکری، روحی و عاطفی پرورش دهیم و آنچه که میبینید، ثمره این تلاش است.
این جریان، شیخ را به یاد پیشرفت و تمدن اسلامی در عصر طلائیاش انداخت که همواره دانش و تعلیموتربیت از مسجد جدا نبوده و فاصله نگرفته بود.
۴) سفر به مصر
پس از کامل کردن محاوره و مکالمه زبان عربی و کتابت آن، در سال ۱۹۳۸ میلادی علامه شیخ محمدتقی قمی لبنان را بهقصد مصر ترک کرد و با اولین شخصیتی که در آن جا ارتباط برقرار کرد، رئیس الازهر وقت، شیخ بزرگ محمد مصطفی مراغی بود. وضعیت کینه و تفرقه و تشتت مسلمانان را برای وی بازگفت و اندیشه تقریب میان مذاهب اسلامی را مطرح کرد. شیخ مراغی باتوجهبه وضعیت سیاسی و اختناقی که در آن عصر حکمفرما بود با ترسولرز اصلِ موضوع را پسندید و وی را مورد تشویق قرارداد و بعدها به گونههای گوناگون این اندیشه را دنبال کرد و کمکهای لازم را ارائه نمود. در گام بعدی، به علامه قمی پیشنهاد داد که کارش را با برگزاری یک سلسله سخنرانی در دانشگاه الأزهر و جاهای دیگر آغاز کند و برای اینکه وی بهراحتی بتواند با برخی از شخصیتها بهویژه متفکران تقریبی ارتباط برقرار کند، زمینههای مساعدی فراهم کرد.
در پی آن، علامه بلاغی، خانهای محقّر برای محل اسکان و زندگیاش اجاره کرد که پس از آن مرکزی برای فعالیت علمی و سپس مقرّی فعال برای تقریب در قاهره به شمار رفت.
در خلال اقامتش در مصر، با متفکران و اندیشمندان مختلف در دانشگاه الأزهر ارتباط برقرار کرد که هر یک از آنان نسبت به شخصیت علمی، ادبی، اخلاص و مودت به وی ابراز علاقه وافر نمودهاند.
با آغاز جنگ جهانی دوم، علامه قمی، مجبور شد به ایران برگردد و در این میان همانند گذشته به تقریب میان مذاهب اسلامی پرداخت. در این عصر - یعنی حدود سال ۱۹۴۵ میلادی - حضرت آیتاللهالعظمی سید حسین بروجردی در شهر قم مستقر بودند و شیخ محمدتقی با وی ملاقات کرد و شرح تفصیلی سفرش و اجمالی از فعالیتش را در موضوع تقریب ارائه نمود. آیتالله بروجردی با ابراز خوشحالی و تأیید فعالیتهایش، مقرر نمود که از این حرکت پشتیبانی شود. بدین سبب، طرح تقریب مورد تأکید بزرگترین مراجع دینی اهلسنت و شیعه قرار گرفت، چیزی که میتوان آن را یکی از ارکان اساسی پیروزی و موفقیت چنین طرحی برشمرد.
۵) تلاشهای تقریبی
تدریس فقه مقارن در دانشگاه الأزهر، تغییر برخی از قوانین کشور مصر برطبق مذهب شیعه، انتشار کتاب فقهی «مختصر النافع» و تفسیر «مجمعالبیان» با مقدمهای از شیخ الأزهر، در مصر از جمله اقدامات سودمند و بیسابقهای بود که در پرتو دارالتقریب انجام یافت، از دیگر تلاشهای تقریبی علامه قمی میتوان موارد ذیل را بیان کرد:
ـ سخنرانی در مجلس ویژهای با حضور شخصیتهای سیاسی و فرهنگی شهر مقدس مشهد، پیرامون تقریب مذاهب اسلامی.
ـ تقدیم نمودن فتوای تاریخی شیخ شلتوت مفتی بزرگ مصر، پیرامون جواز پیروی از مذهب شیعه جعفری (که با خط شیخ شلتوت بود)، به آستان قدس رضوی (علیهالسلام).
ـ ارتباط و نامهنگاری با بزرگان شیعه. بهعنوان نمونه، نامهای که شیخ محمدتقی قمی خطاب به حضرت امام خمینی (رحمهالله) پیرامون صدور بیانیههای معظمله در موضوع وحدت و انسجام مسلمانان (بهویژه شیعه و سنی) در ذیل از نظر میگذرانیم:
بسمالله الرحمن الرحیم
حضرت آیة الله العظمی خمینی (دامتبرکاته)
بعد از سلام و تحیات قلبی
بیانیههای شما در مورد اخوت مسلمانان شیعه و سنی، و اهتمام حضرتعالی به مقابله با اختلاف و نهی از تفرقه بین گروههای اسلامی و تأکید بر عدم وجود حد فواصل بین شیعه و برادران اهلتسنن، در حقیقت با مسئولیت مرجع بزرگ اسلامی در صحنه جهان اسلام متناسب است. البته تأیید اتحاد محکم، به اذهان دعوت اصلاحی بهسوی تقریب مذاهب اسلامی برمیگردد، من شخصاً از آن جایی که عمر خود را در راه این دعوت سپری کرده، و بار مسئولیت آن را در سطح جهانی تحمل کردم و از طرف خود و بزرگان علمای هر دو گروه که با من در سراسر جهان همکاری میکنند، نهایت ارزش را برای فرمایشات باارزش شما قائلم و تأثیرات مثبت آن را در دعوت عظمت مسلمانان میستایم.
برای حضرتعالی مزید توفیق در این راه برای تحقق اهداف متعالی اسلامخواهانم.
محمدتقی قمی ۲۸/۱۱/۱۳۵۷ (روزنامه اطلاعات، اول اسفندماه ۱۳۵۷).
ـ اقدام مهم تاریخی در تأسیس دارالتقریب بین المذاهب اسلامی، در سال ۱۳۶۰ هجری قمری به همراه آقایان: شیخ محمود شلتوت، شیخ محمد مصطفی مراغی، مصطفی عبدالرزاق و عبدالمجید سلیم.
ـ انتشار مجلّه «رسالةالاسلام» که مطالب آن عموماً مربوط به تقریب مذاهب اسلامی، دعوت به وحدت و یکپارچگی امت اسلامی و تفسیر قرآن کریم بود.
ـ نامهنگاری و روابطی صمیمانه با شیوخ وقت الأزهر، خصوصاً شیخ محمود شلتوت.
برای پیبردن به عمق این روابط به چند مورد ذیل که توسط شیخ شلتوت برای ایشان نگاشت گردیده است، اشاره میگردد:
شیخ محمدتقی قمی، پیشوای مصلح و برادر من، نخستین کسی است که علما را به مسئله تقریب دعوت کرد و بهخاطر آن (از ایران به مصر) هجرت نمود.
آنقدر به او (شیخ محمدتقی قمی) ایمان دارم که در آخرت حاضرم، هر جا که او را بردند با او بروم، حال هر کس میخواهد بپسندد یا نپسندد.
و در نامهای به علامه شیخ محمدتقی اینگونه مینویسد:
جناب آقای علامه جلیل استاد محمدتقی قمی
دبیرکل جماعت تقریب بین مذاهب اسلامی
سلامعلیکم و رحمة الله و برکاته
اما بعد با نهایت مسرّت، یک نسخه از فتوای امضا شده خود را که در مورد جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه صادر نمودهام، به پیوست حضورتان تقدیم میدارم، امیدوارم آن را در آرشیودار التقریب بین مذاهب اسلامی که اینجانب افتخار شرکت در تأسیس آن را دارم، نگاه دارید.
خداوند ما را در پیشرفت رسالت این مؤسسه، توفیق عنایت فرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله
شیخ جامع الأزهر
محمود شلتوت
۶) همکاری با جماعة التقریب
تأسیس دارالتقریب، گامی بود تا عالمان و اندیشمندان مذاهب اسلامی گرد هم آیند و در کنار یکدیگر چارهاندیشیهای لازم را برای پیشرفت امت مسلمان ارائه دهند. شیخ قمی با علاقهای که به این امر داشت، کار گروهی خود را ادامه داد، و روابط گستردهای با اساتید و علما ایجاد کرد. در منزل محقر و بیآلایش وی، جلسه برگزار میگردید و برخی از جلسهها در یکی از رواقهای دانشگاه الأزهر برگزار میشد و در آن مشکلات مسلمانان، مسائل و شبهههای مذهبی مطرح میگردید و گفتگوهای امیدوارکننده به گوش میرسید تا اینکه انسجام و اتحاد و همبستگی گروهی شکل بهتری به خود گرفت و تعدادی دیگر از معتقدان به تقریب به آن پیوستند.
شیخ مراغی هم همواره تلاش میکرد تا رسالت تقریب به سرانجامی مطلوب نایل آید. یکی از اقدامهایی که او انجام داد، این بود که شیخ قمی را به گروهی از علما معرفی نمود. این افراد از تلاشهای وحدت مسلمانان و رفع تفرقه بین آنها حمایت میکردند. از جمله این علما، شیخ مصطفی عبدالرزاق بود که بعدها به ریاست الأزهر رسید، شیخ عبدالمجید سلیم و شیخ محمود شلتوت (که هر دو آنها متولی ریاست الأزهر شدند)، شیخ محمد مدنی و شیخ محمدعلی علویه پاشا از دیگر حامیان شیخ قمی بهحساب میآمدند.
سپس شیخ قمی جمعی دیگر را برگزید، از جمله این بزرگان شیخ حسنالبنا، شیخ عبدالعزیز عیسی و شیخ علی مؤید از کشور یمن و سید آلوسی فرزند صاحب تفسیر روحالمعانی بود. از این گروه بود که هسته اولیه جمعیت همبستگی و تقریب شکل گرفت. همین جمعیت مؤسسهای را بنیان نهاد که «دارالتقریب» نام گرفت و خانه محقر شیخ قمی مرکز فعالیت آنها شد. (اتحاد و انسجام، ص۴۵۳)
متعصّبی در جمع گروه
علامه شیخ محمدتقی قمی میگوید: «از بین اعضای جمعیت، شخصی متعصّب در مذهب و مخالف با هرگونه نظریه، نسبت به همبستگی با شیعه را انتخاب کردم. زمانی که شیخ مراغی از این موضوع اطلاع یافت، شخصی را نزد من فرستاد و با تعجب از من پرسید، چرا این شخص را انتخاب کردید؟ در جواب گفتم: او را با آگاهی از تعصب او انتخاب کردم، زیرا ما در بین خود کسی را میخواهیم که اعتراضها را مطرح کند، به طور غیرمستقیم مسئول جواب دادن به آن سؤال باشیم. هنگامیکه شیخ مراغی جوابم را شنید، نگرانی از صورتش برطرف شد و درحالیکه خوشحالی، او را در خود غرق نموده بود، گفت: این نوع تفکر و آزادمنشی را به تو تبریک میگویم و شما با این ویژگیها بهطورقطع در دعوت خود موفق خواهید شد». (پیشینه تقریب، ص۱۷۳ـ۱۷۴).
۷) پارسایی و خردمندی
گرچه علامه شیخ محمدتقی قمی از حیث ظاهر دارای قامت لاغر و نحیف بود، لیکن مردی با وقار، با صورتی درخشان، منطقی و وزین، با متانت و اخلاقی کریم و دوستداشتنی برخوردار بود. این صفات از علتهای پیروزی او در دعوتش بودند. ولی در عین بیچیزی و پارسایی شیخ قمی، مداوم این دیدگاه را در بین گروههای مختلف از علما و تحصیلکردهها ترویج میداد و در تمام مجامع و مراکز به شهرت خیرهکنندهای دستیافت. ولی با وجود این، شیخ، شدیداً از تنگدستی و کمبود مالی رنج میبرد. خانوادهاش در ایران به طور نسبی در آسایش بودند و در نیازمندیهای مالی او را یاری میدادند. ولی شرایط به طور منظم آماده رسیدن پول به وی نمیشد. در برههای بحرانی از دوران تنگدستی، یکی از سفارتخانههای غربی در قاهره با او تماس گرفت و از او دعوت به عمل آورد. شیخ دعوت را پذیرفت و در آن جا اهداف و مقاصد خود را توضیح داد.
سفیر، مبلغ چشمگیری پول بهعنوان کمک به طرح او به ایشان پیشنهاد نمود. شیخ از این پیشنهاد ناگهان یکّه خورد. بهویژه، این پول در شرایط نیازمندی شدید برای او حاصل میشد. ولی او بعد از تأمّلی کوتاه خطاب به سفیر گفت: «در حقیقت من به پول احتیاج خیلی زیاد دارم، ولی از گرفتن هر مبلغی از این پول امتناع میورزم تا نکند که درباره این دعوت شبههای صورت گیرد.»
شگفت این جا است که شیخ قمی از گرفتن این مبلغ در زمانی که جیب او حتی از یک ریال پول هم خالی بود امتناع ورزید. خود او میگوید: «از سفارت بهطرف خانه پیاده برگشتم چراکه توانایی پرداخت کرایه درشکه را نداشتم»! (اتحاد و انسجام، ص۴۵۲ـ۴۵۳)
نمونهای دیگر از خردمندی شیخ قمی، جلوگیری از سوءاستفاده شاه ایران نسبت به اعلان فتوای شیخ شلتوت بوده است. وقتیکه قمی به ایران بازگشت رادیو و تلویزیون (دولتی) آن عصر، در صدد برآمدند که این موفقیت را بهنوعی به محمدرضا شاه ایران، نسبت دهند. شیخ به شدت جلوگیری کرد و برای رساندن پیام رئیس الأزهر، شهر مقدس مشهد را که از جایگاه دینی و علمی برخوردار است برگزید و در جلسهای علمی که بسیاری از عالمان بزرگ - و در رأس آن مرجع دینی آیتالله سید محمدهادی میلانی (قدسسره) - حضور داشتند، فتوای شیخ شلتوت را رسماً اعلان و قرائت کرد.
۸) اندیشهها
ـ علامه شیخ محمدتقی قمی معتقد بود اگر درست به ریشه نام دو مذهب شیعه و سنی توجه کنیم، تمام مسلمانان را شیعه مییابیم، زیرا همگی دوستدار خاندان پیغمبرند و همگی را نیز اهلسنت مییابیم زیرا کلیه مسلمانان، هر سنت و دستوری (را که) از طریق مطمئنی از پیغمبر گرامی (صلیالله علیه و آله) وارد شده باشد، لازمالاجرا میدانند؛ بنابراین ما همگی سنی، شیعه، قرآنی و محمدی (صلیالله علیه و آله) میباشیم. (تقریب بین مذاهب اسلامی (۱)، ص۸۱)
ـ در نگاه علامه قمی، مسلمانان همگی در اصول با یکدیگر مشترکاند، زیرا حکمت خداوند بر این قرار گرفته است.
ـ به عقیده وی، تمامی مذاهب، اعم از شیعه و سنی در ایجاد فرهنگ اسلامی و رشد و نمو و تعالی آن سهیم بودهاند.
ـ او همواره، اذعان مینمود که اگر خواهان عزت و سربلندی گذشته باشیم، تنها یک راه پیش روی مسلمین قرار دارد و آن وحدت فرق اسلامی است.
ـ از منظر وی، مسلمانان در صدر اسلام با همبستگی و یکپارچگی توانستند کاخ فرهنگ اسلامی را بنا نمایند. (اتحاد و انسجام، ص۴۴۶).
۹) از دارالتقریب تا مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
چند دهه از تأسیس دارالتقریب سپری شد. عالمان و متفکرانی از اهلسنت و شیعه در این عرصه سخن گفتند، کتاب نوشتند، مقالاتی تدوین کردند و در مجلات و روزنامهها نشر دادند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رویکرد وحدت امت اسلامی با افکار خردمندانه حضرت امام خمینی (رحمهالله)، جان تازهای گرفت و علاوه بر مسائل مذهبی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی صدای وحدتآمیز بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و در پی آن اعلام هفتهای به نام وحدت، و مشارکت اقشار مختلف مردم در مراسم ویژه این هفته، بسیاری از آرزو و آمال اصحاب دارالتقریب تحقق پیدا کرد، و هر روز بر یأس و نومیدی دشمنان اسلام و مسلمین افزوده شده بود.
در ادامه این تلاش، شاهکار دیگری صورت گرفت و آن تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بود. زمانی که مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) با تدبیر و عنایات ویژه قصد راهاندازی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را داشتند، معتقد بودند که احترام به پیشینیان اقتضا میکند که با علامه شیخ محمدتقی قمی مشورت نمایند؛ لذا، مقام معظم رهبری با واسطه، پیام شفاهیای برای شیخ محمدتقی قمی که در پاریس به سر میبرد فرستادند. شیخ بسیار خوشحال شد و با همان واسطه جواب خوب و مناسبی در تجلیل رهبر انقلاب فرستاد.
پس از آن شنیده شد که این احترام و تجلیل معظمله از شیخ قمی، در وی انگیزه و نیرویی ایجاد کرده بود که باعث گردید دوباره به راه تقریب و برگشت به قاهره برای ازسرگیری فعالیتهای دارالتقریب تصمیم بگیرد. ولی حادثه تصادف در یکی از خیابانهای پاریس درحالیکه رهگذر بود به زندگی این بزرگمرد عرصه تقریب و الگوی همبستگی عصر حاضر در سن هشتادسالگی پایان داد. (ر.ک: پیشینه تقریب، ص۱۹)
تشییع و تدفین پیکر آن مرحوم در روز ۱۸/۶/۶۹ انجام گرفت و طبق وصیت در امامزاده عبدالله (در تهران) به خاک سپرده شد.
نتیجه
نگاه اجمالی به تلاش شصتساله علامه شیخ محمدتقی قمی بیانگر اهتمام ویژه وی به مسئله تقریب میان مذاهب اسلامی است.
تقریب و وحدت مذاهب اسلامی در عصر کنونی مدیون اندیشههای یکی از پیشگامان جنبش تقریبی و بیداری اسلامی در قرن چهاردهم هجری یعنی علامه قمی است که تمامی عمر خود را وقف این برنامه حیاتی و مهم ساخته بود. تردیدی نیست که فعالکردن موضوع تقریب، از اهمیت بسزایی برخوردار است، بهویژه که امت اسلام، اینک دوران بسیار دشواری را از سر میگذراند که مستلزم نیرومندی، استقامت، صلابت در رویارویی با یورش دشمنان و گروههای تکفیری است، باید همه کوششها و توانها را در راه پیشبرد و گسترش این مهم به کار گرفت. بیتوجهی و اهمال در این کار - با هر عذر و بهانهای که صورت گیرد - بدون تردید پیامدهای ناخوشایندی برای مسلمانان و امت اسلامی خواهد داشت.
مراجع
۱- فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره ۱.
۲- اتحاد و انسجام، مؤسّسه امام هادی (علیهالسلام)، انتشارات پیام امام هادی (علیهالسلام)، چاپ اول، زمستان ۱۳۸۶، قم، ایران.
۳- پیشینه تقریب، محمدعلی آذر شب / نشر مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴.
۴- تقریب بین مذاهب اسلامی (۱)، ویژهنامه چهارمین کنفرانس وحدت اسلامی، مهرماه ۱۳۶۹.
۵- روزنامه اطلاعات، اول اسفندماه ۱۳۵۷.
۶- قصّة التقریب، شیخ محمدتقی قمی، اعداد و تقدیم و ملاحق: سید هادی خسروشاهی، المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیة، الطبعة الأولی، ۱۴۲۸ هـ. ق، طهران، ایران.
۷- خبرگزاری تقریب.