[ 27 ] كسى مواظب حالشان باشد، نه سرپرستى از مردانشان آنان را همراهى كند ؟ مردم از اين سو وآن سو براى نظاره آنان فراهم شوند ؟ ! اما از كسى كه سينه اش از بغض ما آكنده است جز اين چه توقعي مى توان داشت ؟ مى گويى كاش پدرانم كه در جنگ بدر كشته شدند اينجا بودند، وهنگام گفتن اين جمله با چوب به دندان پسر پيغمبر مى زنى ؟ ابدا به خيالت نمى رسد كه گناهى كرده أي ومنكري زشت، مرتكب شده أي چرا نكنى ؟ تو با ريختن خون فرزندان پيغمبر وخانواده عبد المطلب كه ستارگان زمين بودند دشمنى دو خاندان را تجديد كردى، شادى مكن، چه، بزودى در پيشگاه خدا حاضر خواهى شد، آن وقت است كه آرزو مى كنى كاش كور ولال بودى واين روز را نمى ديدى، كاش نمى گفتى: پدرانم اگر در اين مجلس حاضر بودند از خوشى در پوست نمى گنجيدند. خدايا خودت حق ما را بگير وانتقام ما را از آنكه به ما ستم كرد، بستان. به خدا پوست خود را دريدى وگوشت خود را كندى. روزى كه رسول خدا وخاندان أو وپاره هاي تن أو در سايه رحمت خدا آرميده باشند، تو با خوارى هرچه بيشتر پيش أو خواهى ايستاد، آن روز روزى است كه خدا وعده خود را انجام خواهد داد، اين ستمديدگان را كه هريك در گوشه أي به خون خود خفته اند، گرد هم خواهد آورد، أو خود مى گويد: مپنداريد آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند، نه، آنان زنده اند واز نعمتهاى پروردگار خود بهره مند مى باشند. اما آن كس (معاويه) كه تو را اينگونه بناحق بر گردن مسلمانان سوار ________________________________________