کشمير و بيداري اسلامي
کشمير و بيداري اسلامي
عبدالحسين کشميري
بسمه تعالي
کشمير متعلق به جهان اسلام است نه به کشورهاي همجوار خود و مردم کشمير ثابت کردند حاضرند تنها براي دين مبين اسلام هر نوع فداکاري از خود نشان بدهند نه اينکه فداي آرمان يک کشور ،يک حزب ، يک قبيله يا يك نژاد شوند و بايد از اين روحيه تجليل و قدرداني بشود تا اينکه جامعه اسلامي کشمير شکوفائي از خود نشان بدهد و بايستي کشمير و فلسطين با يک ديد و سياست پشتيباني شود.
کشمير در سال ۱۳۲۰ ميلادي برابر با ۶۹۹ شمسي توسط سلطان صدرالدين رنچن شاه و به رهبري سيد عبدالرحمن شمس الدين موسوي بلبل شاه از تسلط کشور کفر خارج و به کشور اسلامي تبديل گشت و تا زمان يوسف شاه چک آخرين پادشاه مسلمان کشمير، کشور مستقل اسلامي بود، يعني تا سال ۱۵۸۶ ميلادي برابر با ۹۶۵ ش (سال نقض تعهد اکبر شاه مغول و دستگيري يوسف شاه چک در دربار اکبر شاه مغول)، بيش از دو قرن (۲۶۶ سال) کشمير کشور اسلامي بود. تاريخ اشغال مجدد کشمير در سال ۱۵۸۶ م برابر با ۹۶۵ ش آغاز شد و به ترتيب ذيل ادامه يافت:
الف: هند (دولتمردان مغول) ۱۶۶ سال کشمير را اشغال کردند(۱۵۸۶ الي ۱۷۵۲).
ب: افغان ها، کشمير را از دست دولتمردان مغول هند خارج ساخته و ۶۷ سال بر کشمير حکومت کردند(۱۷۵۲ الي ۱۸۱۹).
ج: سيک هاي پنجاب افغان ها را از کشمير رانده و براي ۲۷ سال کشمير را زير سلطه خود قرار دادند(۱۸۱۹ الي ۱۸۴۶).
د:بعد از اشغال توسط سيک هاي پنجاب دوره استعمار انگليس فرارسيد. وقتي که انگليس نتوانست بر کشمير دست پيدا کند با تاجر دوگره جامو معامله کرده کشمير را از دست سيک هاي پنجاب آزاد کرده به مبلغ ۷.۵ مليون سکه رائج الوقت به تاجر دوگره هاي جامو فروخته شد و دوگرا براي ۱۰۱ سال بر کشمير حکومت کردند (۱۸۴۶ الي ۱۹۴۷).
اينجا لازم مي بينم مرثيه اي را اقبال لاهوري در اين ضميه سروده است، نقل کنم:
باد صبا اگر به جـــــــــــــــــنيوا گذر کني حرفي زما به مجلس اقوام باز گوي
دهقان و کشت و جوي و خيابان فروختند قومي فروختند و چه ارزان فروختند
بدين ترتيب کشمير به کالاي سياسي بين المللي تبديل گشت. مردم انقلابي کشمير که تلاش مي کردند از اين ننگ سياسي نجات پيدا کنند، عليه نظام ديکتاتوري دوگرا قيام کردند و کاري به قيام مردم هند عليه استعمار انگليس نداشتند. ولي بازيگران سياسي قيمت آزادي هند و تأسيس پاکستان و سپس بنگلاديش را از مردم معصوم کشمير مي گيرند و کمتر در باره اين موضوع حرفي زده مي شود چون منفعت آن به اسلام و خود مردم کشمير برمي گردد لذا تلاش مي شود به هر نحوي اين موضوع به فراموشي سپرده شود ولي بحمدلله مرزبانان اسلام, کشمير را از پيکر اسلام جدا نديده اند بويژه امام راحل و امام حي حضرت امام خامنه اي.
مردم کشمير از ۱۵۸۶ ميلادي (سال نقض تعهد اکبر شاه مغول و دستگيري يوسف شاه چک در دربار اکبر شاه) بطور عموم و از سال ۱۹۳۱ ميلادي بخصوص تاکنون در حال جنگ هستند يعني بالغ بر چهار قرن در حال مبارزه هستند ولي رهبري امام گونه در اين چهار قرن نصيب شان نشده است که بجاي مزدور استعمار بودن خدمتگزار جامعه خود بويژه اسلام باشد.
هند و پاکستان بعنوان دو قدرت همجوار بازيگري سياسي خود را در کشمير فعال نگه داشته اند و در ظرف اين ۶۵ سال (از ۱۹۴۷ الي ۲۰۱۲) چه شعار ها و احزاب ها را بنيانگذاري کردند، بر کسي مخفي نيست که شرح کوتاه آن بشرح ذيل است:
هند تاکنون حدود يک ميليون نيروي ارتش را در کشمير تحت اداره خود استخدام کرده است، براي مقابله با آن از سال ۱۹۸۷ پاکستان بالغ بر سي احزاب چريکي(1) تشکيل داد که هند همه اينها را يکي يکي خاتمه يا غير موثر ساخته است.
پاکستان در کنار احزاب چريکي يک اتحاديه(2) متشکل از احزاب سياسي اصيل و ريشه دار يا نو پا را مورد حمايت و پشتباني قرار داد که طرفدار جدايي از هند و الحاق با پاکستان باشندو اين اتحاديه در واقع طرح آمريکا بود که آقاي اوکلي خالق آن بوده که اکنون استاد اکادمي دفاعي آمريکا است.
احزاب سياسي کشمير معمولا طرفدار هند و يا طرفدار پاکستان هستند. احزاب طرفدار هند را مين ستريم پارتي(3)(mainstream) و احزاب طرفدار پاکستان را سپريتست پارتي(4) (Separatist) ناميده ميشود.
در يکچنين فضا حرکت اصيل و اسلامي نمي تواند دوام بيارد تا اينکه جھان اسلام حرکت انقلابي مردم کشمير را مثل حرکت فلسطين برسميت بشناسد.
با اين مقدمه بايد به موضوع بيداري اسلامي و کشمير بپردازم. مردم کشمير طبعا مذهب گرا هستند. حاضراند بخاطر دينشان از جان و مال بگذرند ولي کسي به خواسته هايشان توجه نمي کند. مردم کشمير هميشه براي قيام نظام اسلامي در کشمير فکر و عمل از خود نشان داده اند که کمتر مورد استقبال جهان اسلام واقع شده است.
معمولا مسئله کشمير را به حادثه سوم جوئن ۱۹۴۷ ميلادي نسبت داده ميشود، روزي که شبه قاره هند انشعاب پيدا کرد و کشور پاکستان تاسيس شد. سپس بيست و دوم اکتوبر ۱۹۴۷ کشور نوپاي پاکستان به کشور مستقل داراي تاريخ بالغ بر دو هزار ساله کشمير طمع کرد و يورش برد و در نتيجه ديکتاتور حاکم بر کشمير از هند استمداد کمک نظامي کرد و زمينه اشغال کشمير فراهم شده و ميان هند و پاکستان قدرت نمائي شروع شد. ولي دغدغه مردم کشمير هميشه اسلام بوده نه خدمت به سران اين کشورها.
مردم کشمير در واقع هميشه بيداري اسلامي از خود نشان داده اند ولي بازي گران سياسي در منطقه هميشه اين واقعيت را مسخ نمودند.
بيداري اسلامي در کشمير در سال ۱۹۳۱ ميلادي آغاز شد، هنگامي كه مردم عليه ديکتاتوري و نظام ضد اسلامي قيام کردند و بدن ترتيب ۱۳جولاي ۱۹۳۱ برابر با ۲۱ تير ۱۳۱۰ ش قيام خونين مسلمانان کشمير رقم خورد.
از سال ۱۹۳۱ ميلادي تاکنون استعمارگرايان در قالب هاي مختلف تلاش مي کنند که حرکت مردم انقلابي کشمير را تغيير دهند و موفقيت ھايي هم بدست آوردہ اند.
دنيا مسئله کشمير را بعنوان مناقشه سياسي ميان کشورهاي هند،پاکستان و احيانا چين مطرح مي کند که نيمي از واقعيت است و نيم ديگري که از آن چشم پوشي مي شود تعلق آن به اسلام است يعني مسئله کشمير متعلق به جهان اسلام است نه به پاکستان و هندوستان و چين، هر چند آن ها نيز به لحاظ سياسي طرف هاي قضيه هستند.
هندوستان و پاکستان بر سر کشمير چهار بار جنگيده اند و هنگام اولين جنگ موضوع را به سازمان الملل ارجاع دادند و باوجود اينکه چندين قطعنامه بي ارزش بر سر اين موضوع بتصويب رسيد ولي نتيجه اي نداشت.
در سال ۱۹۴۹ ميلادي سازمان الملل متحد دفتر نمايندگي خود را در کشمير تحت نظارت هند و تحت نظارت پاکستان بنام"UNMOGIP"تاسيس کرده است که ۳۹نمايندگان از ۹ کشور از جمله ۲نماينده از کشور بلژيک ۳ نماينده از شيلي، ۶نماينده از دانمارک،۷نماينده از فنلاند، ۵نماينده از ايتاليا، ۵ نماينده از جمهوري کره، ۸ نماينده از سوئد و ۳ نماينده از ارگوئه در هر دو بخش کشمير انجام وظيفه مي کنند. و احتمالا اين انجام وظيفه در انتظار روزي است که تمام هزينه آن را از مردم کشمير مطالبه کند که نقشي در اين بازي ندارند. و سازمان ملل متحد هم هيچوقت نخواست براي دفاع از مردم کشمير جلو بيايد بلکه تنها به ريختن خون مسلمانان نظاره کرده و لذت مي برد.
همچنين سازمان همکاري اسلامي مثل سازمان ملل متحد نتوانست نقش مثبتي نسبت به کشمير ايفا کند هر چند در سال ۱۹۹۴ در تهران سازمان کنفرانس اسلامي گروه رابط متشکل از ۵ وزراي خارجه؛ پاکستان، ترکيه، آذربايجان، نيجريه و عربستان سعودي را تشکيل داد اما باز هم غير از صدور اعلاميه ها، کمکي براي نهضت مردمي کشمير حاصل نشد. نتوانستند حرکت جدي از خود نشان دهند. حداقل حرکت چريکي را که پاکستان شروع کرد آنرا متوقف سازد و هويت مردمي را حفظ کند. نقشي مثل نمايندگي سازمان ملل متحد براي کشمير تحت اداره هند و کشمير تحت اداره پاکستان ايفا کند. بي ترديد مردم کشمير بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، ايران را الگوي خود دانسته و بايستي در سازمان همکاري اسلامي، ايران اسلامي، که پايبندي خود به ارزشهاي انساني و اسلامي را باثبات رساندہ است کشمير را نمايندگي کند.
پاکستان و هندوستان از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۹ بر سر کشمير چهار بار(5) جنگيدند که هيچ يکي نتوانست موج انقلابي در ميان مردم ايجاد کند زيرا هر کدام قدرت نمائي دو کشور بوده است. البته بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در کشمير موج انقلابي بوجود آمد و مردم کشمير از ايران اسلامي الگو گرفته و غيرت ديني خود بنمايش گذاشتند.
در سال ۱۹۸۶ ميلادي موج انقلابي همچون موج بيداري اسلامي که اکنون در کشورهاي عربي مشاهده مي کنيم در کشمير به اوج خود رسيد و احزاب اسلام گرا پيش گام شده راه هاي مسالمت آميز جمهوري و مردم سالاري را در پيش گرفتند و در انتخابات حضور پيدا کردند ولي علاوه بر خيانت هاي دولت حاکم متاسفانه اين حرکت با رهبري پاکستان قرباني خشونت شد و موج مردمي کشمير را به حرکت چريکي تبديل کردند و بطور نا آگاه مردم کشمير با شعار هاي اسلامي از ايده هاي اسلامي فاصله گرفتند و تاکنون بالغ بر يکصد هزار مسلمان قرباني اين نا عاقبت انديشي مديران اين نهضت شدند. و لذا بايد رنگ اسلامي و هويت اسلامي براي مسئله کشمير بتواند هم راه خون ريزي مظلومان را مسدود سازد و هم استقلال و امنيت را به منطقه برگرداند و اين وظيفه سازمان همکاري اسلامي بويژه نظام مقدس اسلامي جمہوري ايران، که پرچمدار بيداري اسلامي در جهان اسلام است،مي باشد، که طبق طرح امام خميني رضوان الله تعالي عليه، مسئله فلسطين و مسئله کشمير را صدر مسائل جهان اسلام قرار بدهد.
پاکستان چون نسبت به کشمير طرف است و مثل هند و چين بحساب مي آيد لذا نمي تواند سخنگو يا ناظر کشمير باشد در حالي که سازمان همکاري اسلامي چنين روال را در پيش گرفته است.
اينکه مسئله کشمير مسئله اسلام عنوان شد ضمن اينکه يک واقعيت است، داراي پشتوانه ديدگاه جهان بيني بنيانگذار انقلاب اسلامي حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه نيز است که در سال ۱۹۶۵ ميلادي در نجف مسئله کشمير را در کنار مسئله فلسطين قرار داده آنرا بعنوان يک مسئله اسلامي يادکرده اند.
امام راحل طي سخنان خود تحت عنوان وظيفه سران ممالک اسلامي و مسئوليت علما در معرفي برنامه هاي اسلام در نجف اشرف در مسجد شيخ انصاري مورخ ۱۴نوامبر ۱۹۶۵ ميلادي برابر با ۲۳آبان ۱۹۴۴ اعلام داشتند:
"... در کلمه توحيد که مشترک بين همه است، در مصالح اسلامي که مشترک بين همه است با هم توحيدِ کلمه کنند. اگر اينها توحيد کلمه کنند، ديگر يهود به فلسطين طمع نمي کند؛ ديگر هندو به کشمير طمع نمي کند. اين براي اين است که نمي گذارند شما متحد بشويد. بدانند آنها ـ ميدانند هم ـ دستهايي که ميخواهند منابع شما را از دستتان بگيرند، ميخواهند ثروت شما را به رايگان ببرند، ميخواهند ذخاير تحت الارضي و فوق الارضي شما را به يغما ببرند، آنها نميگذارند که عراق و ايران با هم متحد بشود؛ ايران و مصر با هم متحد بشود؛ ترکيه و ايران با هم متحد بشود؛ همه شان با هم وحدت کلمه پيدا کنند. نخواهند گذاشت ولي شما تکليفتان اين نيست؛ رؤسا تکليفشان اين است که بنشينند با هم تفاهم کنند، حدود و ثغور خودشان را حفظ کنند، هر کدام حدود و ثغورشان محفوظ، لکن آن دشمن خارجي که به شما اينقدر ضرر وارد ميکند در مقابل او توحيد کلمه کنيد. اگر توحيد کلمه بکنيد، يک مشت يهودي دزد در فلسطين است، بيش از يک ميليون از مسلمين را ده سال، بيشتر از ده سال است که متفرق کرده اند و ممالک اسلامي نشسته اند با هم عزا گرفته اند، اگر توحيد کلمه باشد چطور ميتوانند اينها، اين يک مشت يهود دزد، چطور ميتوانند فلسطين شما را از دستتان بگيرند و مسلمين را از فلسطين بيرون کنند و نتوانيد هيچ کار بکنيد؟ اگر توحيد کلمه کنيد، چطور هندوي بدبخت ميتواند کشمير عزيز را از ما بگيرد و از مسلمين بگيرد و هيچ کاري از آنها نيايد؟
اينها مطالبي است که جزو واضحات است منتها تذکر لازم است.... " .
همچنين حضرت امام خامنه اي حدود هفتاد نوبت طي مناسبت هاي مهم و کليدي طي دوره امامت و رهبري شان از مظلوميت کشمير سخن به ميان آورده و فرياد ها سر داده اند که همان فرياد هاي اسلامي است که از امام نور انتظار مي رود.
در يک جمع بندي کلي بايد عرض کنم که کشمير متعلق به جهان اسلام است نه به کشورهاي همجوار خود و مردم کشمير ثابت کرده اند حاضرندتنها براي دين مبين اسلام هر نوع فداکاري از خود نشان بدهند نه اينکه فداي آرمان يک کشور، يک حزب، يک قبيله يا يك نژاد شوند و بايد از اين روحيه تجليل و قدرداني بشود تا اينکه جامعه اسلامي کشمير شکوفائي از خود نشان بدهند و بايستي کشمير و فلسطين با يک ديد و سياست پشتيباني شود.
پاورقي:
_________
(1):۱. حزب المجاهدين
۲. لشکر طيبه
۳. جيش محمد
۴. حرکت الجهاد اسلامي
۵. البدر
۶. حرکت المجاهدين
۷. البرق
۸. الفاران
۹. الجهاد
۱۰. الجهاد فورس
۱۱. المجاهد فورس
۱۲. المصطفي لبريشن آرمي
۱۳. العمر مجاهدين
۱۴. اخوان المجاهدين
۱۵. اسلامي انقلابي محاذ
۱۶. جمعيت طلاب اسلامي
۱۷. اسلامک سٹوڈنٹس ليگ
۱۸. جمعيت المجاهدين
۱۹. نيشنل لبريشن آرمي
۲۰. سٹوڈنٹس لبريشن فرنٹ
۲۱. محاذ آزادي
۲۲. مسلم مجاهدين
۲۳. تحريک جهاد اسلامي
۲۴. تحريک مجاهدين
۲۵. پاسبان اسلام
۲۶. حذب المجاهدين
۲۷. حذب اﷲ
۲۸. الفتح
۲۹. حرکت الانصار
۳۰. جموں و کشمير لبريشن فرنٹ وغيره
(2):۱. جماعت اسلامي
۲ عوامي ايکشن کميٹي
۳ اتحاد المسلمين
۴ مسلم کانفرنس
۵ پيپلز کانفرنس
۶ لبريشن فرنٹ
۷ پيپلز ليگ
۸ ايمپلائز فيڈريشن
۹ انجمن شرعي شيعيان
۱۰ انجمن تبليغ الاسلام
۱۱ انجمن اوقاف جامعه مسجد
۱۲ لبريشن کونسل
۱۳ جمعيت اهل حديث
۱۴ کشمير بزم توحيد
۱۵ جمعيت همدانيه
۱۶ پلٹکل کانفرنس
۱۷ تحريک حريت کشمير
۱۸ جمعيت علماءاسلام
۱۹ مسلم خواتين مرکز
۲۰ جموں و کشمير هيومن رائٹس کميٹي
۲۱ پيپلز بيسک پروٹکشن کميٹي
۲۲ ايمپلائز فيڈريشن
۲۳ اسلامک سٹيوڈنٹس ليگ
۲۴ اسلامک سٹيڈي سرکل
۲۵ اوقاف جامعه مسجد
(3):۱. نيشنل کانفرنس (کنفرانس ملي)
۲. کانگريس (کنگره)
۳. پيپلز ديموکريتک پارتي
۴. پيپلز ديمو کريتک فورم
۵. کميونيست پارتي آف انديا مارکسيست
۶. کميونيست پارتي آف انديا
۷. سوشلست ديموکريتک پارتي
۸. عوامي نيشنل کانفرنس
۹. جے کے ديموکريتک فورم
۱۰. ھندو ويلفير سوسايتي
(4):۱. عوامي ايکشن کميتي
۲. انجمن شرعي شيعيان
۳. جماعت اسلامي
۴. جمعيت اھل حديث
۵. تحريک حريت کشمير
۶. اتحاد المسلمين
۷. ديمو کريتک فريدم پارتي
۸. لبريشن فرنت۱
۹. پيپلز کانفرنس۱
۱۰. پيپلز کانفرنس۲
۱۱. دختران ملت
۱۲. ماس مومنت
۱۳. مسلم خواتين مرکز
۱۴. محاذ آزادي
۱۵. ديموکريتک لبريشن پارتي
۱۶. مسلم کانفرنس
۱۷. ديموکريتک پولتيکل مومونت
۱۸. نيشنل فرنت
۱۹. پيپلز ليگ
۲۰. نيشنل پيپلز پارتي
۲۱. سالويشن مومنت
۲۲. تحريک وحدت اسلامي
۲۳. لبريشن فرنت ۲
۲۴. اسلامک ستودنتس ليگ
۲۵. امت اسلامي
۲۶. پيپلز پلتکل پارتي
۲۷. تحريک نفاذ شريعت
(5):۱۹۴۷،۱۹۶۵،۱۹۷۱و۱۹۹۹