[ 29 ] سپاس خدا را كه كار سادات جوانان بهشت را به سعادت پايان داد، بهشت را براى آنان واجب ساخت، از خدا مى خواهم رتبه هاي آنان را فراتر برد، ورحمت خود را بر آنان بيشتر گرداند، چه أو كار دارى تواناست ". اين سخنان آنچنان تأثيري بر حاضران گذاشت كه يزيد با ديدن آثار وعلائم ناخوشايندى در چهره ايشان گفت: خدا بكشد پسر مرجانه را، من راضى به كشتن حسين نبودم. خطبه امام سجاد (عليه السلام) در شام توقف اسيران در شهر شام براى آنان فرصت خوبى بود تا مردم شام، كه در اثر تبليغات ساليان متمادي معاويه شناخت صحيحي از اسلام وخاندان پيامبر نداشتند، را آگاهى دهند، از اينرو امام سجاد (عليه السلام) و عمه اش حضرت زينب از اين فرصت ها به خوبى استفاده كردند واز هر مناسبتي در اين زمينه بهره بردارى نمودند. روايت شده روزى يزيد دستور داد منبرى گذاشته تا خطيب بر فراز آن رفته، ودر نكوهش حضرت على (عليه السلام) وامام حسين (عليه السلام) سخنانى را براى مردم ايراد كند، خطيب بالاى منبر رفت وپس از حمد وستايش خداوند سخنان زيادي را در نكوهش آنان بيان نمود، وسپس در مدح و ستايش معاويه ويزيد سخن گفت واز آنان به نيكي ياد كرد. امام سجاد (عليه السلام) از ميان جمعيت بانگ زد: واى بر تو أي خطيب، خشنودى خلق را به خشم خالق خريدى وجايگاهت را در آتش دوزخ آماده كردى، سپس گفت: يزيد اجازه مى دهى بالاى اين چوبها ! ! رفته و ________________________________________