[ 23 ] ابن زياد مى خواست وانمود كند كه هركس برحسب ظاهر در جبهه نظامي شكست بخورد، رسوا شده است زيرا اگر أو بحق بود در جبهه نظامي غالب مى شد، حضرت زينب كه ديدگاه أو را خوب مى دانست، با اين سخنان اعلام كرد كه معيار شرف وفضيلت، حقيقت جويى و حقيقت طلبى است، نه قدرت ظاهري، وكسى كه در راه خدا شهيد شده رسوا نمى شود، بلكه رسوا كسى است كه ظلم وستم كند واز حق منحرف شود. خطبه حضرت زينب (عليها السلام) در كوفه كوفه مركز حكومت حضرت على (عليه السلام) ومركز شيعيان آن حضرت بود، مردم كوفه اگرچه خواهان حكومت عدل اسلامي هستند ولى طالب زندگى مادى وثروت ورياستند ونمى خواهند بدنبال چيزى روند كه با منافعشان در خطر است. پسر پيامبر خدا را با شور وحرارت به شهر خود دعوت كردند، ولى آنگاه كه بسوى آنان آمد ودعوتشان را پذيرفت بخاطر ترس از حكومت، پسر پيامبرشان را يكه وتنها در آن وادى مرگبار رها ساختند، أو را بسوى خود فرا خواندند ولى آنگاه كه بسويشان آمد كمر به قتل أو بستند وخون پاكش را بر زمين ريختند. اين اولين خيانت ايشان نبود، با پدرش على مرتضى (عليه السلام) و برادرش حسن مجتبى (عليه السلام) نيز چنين كردند، تا آنجا كه على (عليه السلام) آروزى مرگ خود را كرد واز خداوند خواست حجاج بن يوسف ثقفي را بر ايشان ________________________________________