[ 22 ] را مسئول اعمال خود معرفى مى كردند. يكى از جلوه هاي برخورد اين دو طرز تفكر هنگامى بود كه بازماندگان كربلا را وارد كاخ ابن زياد كردند، أو ديدارى عمومى ترتيب داد ودستور داد سر امام حسين (عليه السلام) را در برابر أو گذارده، آنگاه زنان و كودكان آن حضرت را وارد كاخ نمودند. حضرت زينب درحاليكه كم ارزشترين لباسهاى خود را به تن داشت وزنان وكنيزان اطراف أو را گفته بودند بصورت ناشناسى وارد شد وبى اعتنا در گوشه أي نشست، ابن زياد چشمش به أو افتاد وپرسيد: اين زن كه خود را كنار كشيده وديگر زنان گرداگرد أو هستند، كيست ؟ حضرت زينب پاسخى نگفت: ابن زياد سؤالش را تكرار كرد، يكى از كنيزان آن حضرت را معرفى كرد، ابن زياد رو به ايشان كرد وگفت: سپاس خداى را كه شما را رسوا گردانيد وكشت ودروغهايتان را آشكار ساخت. حضرت زينب پاسخ داد: سپاس خداى را كه بواسطة پيامبرش ما را گرامى داشت واز پليدى پاك گردانيد، تنها فاسق رسوا شده وبدكاره دروغ مى گويد، الحمدلله كه ما اينگونه نيستيم وديگران اينگونه مى باشند. ابن زياد گفت: ديدى خداوند با خاندانت چه كرد ؟ آن حضرت گفت: جز زيبائى نديدم، آنان كسانى بودند كه خدا مقدر ساخته بود كشته شوند وآنها هم مردانه به خوابگاه خود رفتند وبزودى خداوند تو وآنان را در روز قيامت روبرو مى كند واز تو بدرگاه خدا شكايت ودادخواهى مى كنند، اينك بنگر كه آن روز چه كسى پيروز خواهد شد، مادرت به عزايت بنشيند أي پسر مرجانه. ________________________________________