مساله ی فلسطین و همگرایی جهان اسلام

مساله ی فلسطین و همگرایی جهان اسلام

 

مساله­ی فلسطین و همگرایی جهان اسلام

 

زکیه خاکسار[1]

 

چکیده

همگرایی جهان اسلام به یک صدایی و هم­سویی کشورهای اسلامی در جهت تامین منافع عموم مسلمین اشاره دارد، که رهایی فلسطین اشغالی و نابودی رژیم غاصب صهیونیستی به عنوان مسایل اول جهان اسلام، می­تواند یکی از نمودهای آن باشد. متاسفانه توطئه­ی استعمار در تقسیم جهان اسلام و القاء تفرقه میان شیعه و سنی امری است که دامن­گیر مساله­ی فلسطین نیز شده است و به نظر می­رسد چنا­ن­چه برای رهایی فلسطین تدابیر عملیاتی  واحدی  از سوی ملت­های مسلمان اتخاذ نشود،  با ادامه­ی روند فعلی،  در آینده با چالش توسعه طلبی یهود و همپیمانانش،  بحران­های مهمی در کل جهان اسلام، خصوصا در منطقه­ی خاورمیانه به وقوع خواهد پیوست.

در این پژوهش تلاش شد، با هدف همگرایی جهان اسلام،  شاخصه­هایی برای حمایت مسلمین  در مساله­ی فلسطین ارائه و با استفاده از روش تحقیق کیفی، این مهم دنبال شود. نتیجه این شد که تنها راه احیاء عزت و شوکت مسلمانان و آزادسازی قدس شریف از چنگال تجاوز نظام سلطه، حرکت و حمایت بین المللی توده­ی مسلمانان در جهت منافع کلان جهان اسلام  و کمک به رهایی فلسطین و مبارزه با سیاست­های سازش­کارانه­ی سران برخی کشورهای اسلامی و اتحادیه­­ی عرب، در قبال رژیم صهیونیستی و امریکاست.

واژگان کلیدی: فلسطین، اسرائیل، همگرایی اسلام

بیان مساله

حضور کم­رنگ مسلمانان در عرصه­های تصمیم ساز جهانی، بد رفتاری، سرکوب، تجاوز و قتل عام مسلمانان در دنیا آن هم با وجودی که از جمعیت نسبتا بالایی برخوردارند، قدری تامل برانگیز است؛ به طوری که با اندک دقتی در اوضاع کنونی جهان اسلام، نقاط ضعف و خلاهایی دیده می­شود که باید هرچه سریع­تر مورد واکاوی و درمان قرار گیرند تا حیات تازه­ای در پیکر اسلام و روح مسلمانان جهان دمیده شود.

 هرچند که دین مبین اسلام به عنوان متکامل­ترین و مترقی­ترین ادیان آسمانی، حیات فردی و اجتماعی انسان را با افق سعادتمندی دنیوی و اخروی وی ترسیم نموده است؛ اما به طور کلی وضعیت مسلمانان جهان، بیانگر حکایتی تلخ و دور از شان پیروان اسلام ناب محمدی است و مسلمانان غالبا تحت سلطه­ی مستکبران و استعمارگران در اسارت جسمی و روحی به سر می­برند و برخی همچون مردم مظلوم فلسطین، میانمار، یمن و ... قربانی فجیع­ترین ظلم­های ضد بشری می­شوند.

به راستی مهمترین مساله­ی برای رهایی از وضعیت موجود و سیر صعودی رشد و شکوفایی مسلمانان معاصر چیست و چگونه می­توان زمام حیاتی­ترین منابع اقتصادی مسلمین را از چنگال غرب بیرون کشید؟ چطور می­توان در منازعات مختلف جهان اسلام، از خواسته­های دیکته شده­ی مستکبران و دشمنان اسلام و مسلمین رهایی یافت؟ و سوالاتی دیگر از این قبیل که همگی گویای چالش­های کنونی جهان اسلام است

بدون شک راه برون رفت از چالش ضعف جهان اسلام را باید در نصوص دینی اسلام از جمله قرآن کریم جستجو کرد آن­جا که خداوند در آیه­ی 103 سوره ال عمران می فرماید: « وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعَاً وَ لَاتَفَرَّقُوا...؛ همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید ..» یعنی همگرایی و هم صدایی حول محور توحید و پرهیز از اختلافات، چراکه تفرقه همان عامل گسست و جدایی مسلمانان و مهم­ترین سلاح دشمنان در پیشبرد اهداف استعماریشان می­باشد و البته زمینه ساز همه­ی مصائب و خون دل­هایی است که امروزه بر مسلمانان گوشه و کنار دنیا وارد می­شود. در مقابل هر کجا که مسلمانان با تکیه بر قوای درونی خویش راه مبارزه را در پیش گرفته و در برابر زیاده­خواهی جهان­خواران استقامت ورزیده­اند، سربلند و پیروز بوده و موفقیت­های چشمگیری را بدست آورده­اند.

بنابراین ملت­های اسلامی باید برای احیای قدرت و شوکت مسلمانان در جهان، یکدل و یکپارچه در جهت منافع کلان جهان اسلام حرکت کنند و دست دشمنان را از جان، مال، ناموس و سرزمین­های اسلامی قطع نمایند و در بیعتی دوباره با نبی اکرم 9، امت واحده­ی اسلامی صدر اسلام را بار دیگر تحقق بخشند و با احیای برادری اسلامی، رسالت خویش را در جهانی نمودن دین اسلام به ثمر برسانند.

بدون شک عوامل بسیاری را می­توان به عنوان محور همگرایی مسلمانان جهان در نظر گرفت که هر کدام در خور توجه می­باشند؛ مساله­ی فلسطین نیز می­تواند به عنوان عاملی برای هم­سویی و هم­صدایی همه­ی مسلمانان جهان مطرح شود؛ فلسطینی که در اثر بی­توجهی مسلمانان و اکثریت جهان اسلام، محکوم به سال­ها  اشغال­گری، قتل عام و تجاوز شده است و درد و رنج دفاع از بیت المقدس را فقط این ملت مظلوم به دوش می­کشند؛ در حالی­که رهایی قدس شریف، آرمانی بین المللی برای مسلمین محسوب می­شود و بدون تردید همه­ی مسلمانان باید سهم خویش را در این جهاد مقدس ایفا نمایند و با عزم و اراده­ی جدی تا نابودی اسرائیل، دست از جهاد و مبارزه نکشند.

در این پژوهش اهمیت فلسطین به عنوان مساله­ی اول جهان اسلام و شاخصه­های همگرایی مسلمین در این خصوص مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

فلسطین؛ مساله­ی اول جهان اسلام

 خدای سبحان در سوره‌ی مبارکه اسراء از مسجدالاقصی و سرزمین فلسطین به مبارکی یاد کرده و عظمت آن را گوشزد می‌کند. بدین جهت قدس برای مسلمانان یکی از مقدس‌ترین نقاط زمین است؛ زیرا نخستین قبله گاه مسلمین بوده و معراج پیامبر اکرم 9 از این مکان آغاز شده است. همچنین این سرزمین به وسیله‌ی بسیاری از پیامبران الهی ممتاز گردیده و انبیا آن را بنا کرده و در آن سکونت داشته اند و در هر وجبی از خاک آن یا پیامبری نماز گذارده و یا فرشته ای وارد شده و خدای متعال را تسبیح نموده است. (گروه اقتصاد، 1386)

در منابع اسلامی نیز به فضیلت مسجد الاقصی و اهمیت آن برای مسلمانان اشاره شده است. به طوری که حضرت علی7 در قداست مسجد الاقصی می‌فرمایند: «أربَعَه مِن قُصور الجنَّه فِی الدُّنیا المَسجد الحرام و مسجد الرسول9 و مسجد بیت المقدس و مسجد الکوفه» چهار مکان در دنیا از قصرهای بهشت هستند. مسجد الحرام، مسجد الرسول9، مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه» (مجلسی، 1403، 379)

همچنین به فرموده حضرت علی7 «الصَلاَهُ فِی بَیتِ المُقَدَّس ألفُ صَلاهٍ؛ یک رکعت نماز در بیت المقدس معادل هزار نماز است». (برقی، 1371ق، 55) و رسول الله9 نیز می‌فرمایند: «مَن أحرَمَ منَ المَسجد الاقصی إلی المَسجد الحرام بِحَجَّه أو عُمرَه، غَفَرَ له ما تَقدَّمَ مِن ذَنبِهِ و ما تأخَّر ؛ هر کس از مسجد الاقصی به مسجد الحرام برای حج یا عمره احرام ببندد، گناهان گذشته و آینده‌ی او آمرزیده شود». (مازندرانی، 1429، 634)

در واقع تقدّس بیت المقدس نشان دهنده‌ی تعلق اسلام به سلاله‌ی ادیان توحیدی پیشین و جهان شمول بودن آن است و البته مکه و مدینه در راستای تأکید بر استقلال اسلام، به عنوان دین خاتم اهمیت بیشتری دارند. (توئمی منصوری، 1385)

از طرفی موقعیت جغرافیایی فلسطین، در طول تاریخ این کشور را به صورت گذرگاهی برای بسیاری از ملل دیگر و تمدن­های پیشین درآورده بود، چون سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا را بهم پیوند میدهد. (وزیری کرمانی، 1359، 158)

فلسطین سرزمینی است عربی که از غرب به دریای مدیترانه و از شمال به جمهوری لبنان و از شرق به نهر اردن و جمهوری سوریه و از جنوب به شبه جزیره­ی سینا و قسمتی از مصر محدود است (کریمی،1387،37) و در حقیقت فلسطین در قلب خاورمیانه و جهان اسلام جای دارد؛ یعنی در هسته­ی مرکزی ممالک عربی واقع است که کشورهای عربی آسیا را به کشورهای عرب آفریقا متصل می­کند و راه ارتباط و اتصال زمینی جزیره العرب به دریای مدیترانه و اقیانوس­ها و کشورهای اروپایی به شمار می­رود. از این رو تاسیس اسرائیل در فلسطین، جهان عرب را به دو بخش جغرافیایی تقسیم و راه ارتباطی آن را قطع کرده است. (شیرودی، 1385، 25)

در واقع طرح تقسیم کشورهای اسلامی از توطئه ­های استعمار بود و به دنبال آن تجاوز و غصب سرزمین­های اسلامی با اشغال فلسطین رقم خورد که بدون شک این سیطره به منظور نفوذ در بین کشورهای اسلامی و تسلط بر منابع و ذخایر انرژی و معدنی آنان و از سویی تفرقه افکنی و ممانعت از یکپارچگی جهان اسلام صورت گرفت.

بدون شک مواضع مسلمانان در قبال تجاوزگری­های رژیم غاصب اسرائیل، نقطه­ی عطفی در دومینوی شکست و یا پیروزی مسلمانان خواهد بود. لذا همگرایی کشورهای اسلامی در اتخاذ سیاست­های حمایت­گرانه از ملت مظلوم فلسطین و بازپس­گیری قدس شریف از چنگال متجاوزان، نه تنها امری ضروری است؛ بلکه به جهت حفظ منافع کلان جهان اسلام در ابعاد مختلف دینی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی، سیاسی و ...  از اوجب واجبات می­باشد، به طوری که در پرتو آن حتی فکر تجاوز به حریم مسلمانان اقلیتی در اقصی نقاط جهان نیز به ذهن مستکبران خطور نکند.

بنابراین مساله­ی فلسطین، مساله­ی اول بین المللی است و بزرگ­ترین وظیفه­ی ملت­ها و دولت­های مسلمان، حمایت از این مبارزات است (بیانات مقام معظم رهبری،10/3/1363) و غده­ی سرطانی اسرائیل را تنها از طریق همین مبارزات می­توان ریشه کن ساخت و جهان اسلام را از خطرات مهلک آن نجات داد.( بیانات مقام معظم رهبری،10/3/1361)

شاخصه های همگرایی جهان اسلام در مساله­ی فلسطین

فلسطین یکی از عناصر تشکیل دهنده­ی هویت مسلمانان در خاورمیانه است و از مبادی اصلی موج جدید بیداری اسلامی می­باشد. در جایی که اصلی ترین انگیزه­ی استعمار غرب در هجوم به کشورهای اسلامی از مبانی اعتقادی و دینی نشات می­گیرد، در برابر باید جهان اسلام با بازگشت به اسلام و تمدن و هویت اسلامی خویش و اسلامی کردن مبارزه با صهیونیسم، به جای عربی دانستن آن، به رویارویی با صهیونیسم جهانی بپردازد. (توکلی، 1394)

یهودیان صهیونیست جماعتی تروریست خون ریز هستند که معتقدند گروه برگزیده­ی خدا بوده و خداوند آنها را بر همه­ی ملت­های جهان برتری داده است و برای آنها ارتکاب هر نوع جنایتی را برای رسیدن به اهداف تجاوزگرانه­شان روا دانسته است و از این رو به راحتی انسان­ها را می­کشند و به کودکان، زنان و حتی سالخوردگان رحم نمی­کنند، حرث و نسل را نابود می­کنند و سرزمین­ها را غصب و صاحبان آن را با بی­رحمی تمام آواره می­نمایند.(حمدالفتلاوی، 1385، 84)

بدون تردید انتفاضه که در حقیقت بازگشت به هویت و ارزش­های اسلامی را در سرزمین فلسطین تبدیل به هویت اسلامی آن­ها نموده است، از عشق و شور و نشاط مردمی حکایت می­کند که عظمت و عزت خود را در مقاومت و شهادت در راه خدا می­جویند؛ ملتی که به تعبیر قرآن خدای سبحان فریادهای ظلم ستیزانه­ی آنان را دوست دارد « لایُحِبُّ اللهُ الجَهرَ بِالسُّوءِ مِن القَولِ اِلَّا مَن ظُلِمَ.. ؛ خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیهای دیگران را اظهار کند؛ مگر آن کس که مورد ستم واقع شده است... » (نساء/148) و تمامی مسلمین را به دفاع از آنان فرا می­خواند. جذبه­ی این قیام و مقاومت به حدی است که توانسته تمامی مسلمانان را در سراسر جهان به حمایت و دفاع از این خیزش وادارد. (گروه اقتصاد، 1386)

در حقیقت مساله­ی فلسطین و محو رژیم غاصب اسرائیل از جنبه­های مختلفی می­تواند موجبات همگرایی مسلمانان سراسر جهان را در جهت منافع مشترکشان فراهم آورد و بدون شک یکصدایی امت اسلامی با هر فرقه و نژادی را می­توان به عنوان مهم­ترین عامل در جهانی سازی دین اسلام، بازدارندگی مستکبرین در ظلم و ستم به مسلمین و حفظ منافع مسلمانان قلمداد نمود؛ لذا در ادامه به برخی از شاخصه­های همگرایی جهان اسلام در حمایت از رهایی فلسطین اشاره خواهد شد.

1.     پاسداشت قبله‌ی اول مسلمانان

سرزمین فلسطین و «قدس شریف» خاستگاه پیامبران و سرزمین دعوت­های آسمانی آنان بوده و در هر وجب آن، یک رسول الهی گام نهاده و به آن سرزمین حرمت بخشیده است. در قداست قدس که مرکز این دعوت­های پیاپی بوده، همین بس که قبله­ی اول مسلمین و حرم سوم (پس از مکه و مدینه) و از شرافت و ارج بسیاری برخوردار است. (محدثی، 1387، 25)  مسجد الاقصی، واقع در شهر مذهبی بیت المقدس، مسجدی است که از دیرباز تا کنون مورد توجه مسلمانان و دیگر ملت‌هاست. اهمیت این مکان مقدس به اندازه­ای است که می تواند برای تمامی مسلمانان جهان، مرکز همگرایی و نقطه‌ای حرکت آفرین باشد؛ چرا که نبی مکرم اسلام9 در این باره می‌فرماید: «لاتَشدُّ الرِّحال إلّا ثلاثَه مَساجد، مسجد الحرام، و مسجدی هذا و مسجد الاقصی؛ جز به سوی سه مسجد یعنی مسجد الحرام و همین مسجد (مسجد النبی) و مسجد بیت المقدس آهنگ سفر نکنید»(دروزه،1383، 376) و همین روایت با ذکر مسجد بیت المقدس نیز آمده است. (مجلسی،1403، 28)

بدون شک چنان چه منظور حضرت برای سفر به این اماکن مقدس، بهره مندی معنوی مسلمانان باشد، آن جا که حفظ حرمت و قداست این مساجد و دفاع از کیان اسلام، مقدسات دین و جان و مال و آبروی مسلمین ساکن در این مناطق به میان بیاید، به طریق اولی سفر کردن به چنین اماکنی اولویت و ضرورت پیدا می‌کند.

سوره اسراء در آیات افساد بنی اسرائیل، توجه خاصی بر موضوع «مسجد» دارد و آن را هدف مهم و استراتژیک مجاهدانی می‌داند که کیفر الهی را در هر دو مرحله‌ی نبرد علیه فساد بنی اسرائیل، بر یهود جاری می‌سازند؛ به طوری که خداوند فرموده است: «... فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ... ؛ .. و هنگامی که وعده­ی آخر فرا می­رسد آثار غم و اندوه در چهره­ی شما ظاهر می­شود و آن­ها داخل مسجدالاقصی می­شوند همان­گونه که بار اول وارد شدند.. » (اسراء/7) تمرکز بر مسجد در هر دو مبارزه و اصرار جنگ جویان بر ورود به آن در هر دو مرحله، نشان می‌دهد که این مکان مقدس، محور اصلی درگیری سیاسی- نظامی یهودیان و مسلمانان است.

رسول اکرم9 نیز به مسأله تجهیز کردن بیت المقدس توسط مسلمین اشاره می‌فرمایند به طوری که از میمونه مولاه النبی نقل شده است که «قلت يا رسول اللّه أفتنا في بيت المقدس فقال ائتوه فصلّوا فيه فإن لم تأتوه و تصلّوا فيه فابعثوا بزيت يسرج في قناديله؛ گفت یا رسول الله9 به ما درباره‌ی بیت المقدس فتوا دهید، حضرت فرمودند: بروید و نماز را در آن بگذارید و اگر استطاعت رفتن به آن­جا و نماز در آن را نداشتید، روغن زیتی برای آن هدیه نمایید که در چراغ آن بیفروزند»(دروزه، 1383، 357)

با دقت در اخبار مربوط به مجاهدان زمینه ساز ظهور حضرت مهدی7 و در لشکرکشی و نبرد تاریخی آنان از مشرق زمین به سوی فلسطین، با هدف آزادسازی آن از دست یهود اشغالگر در می یابیم که مهم‌ترین هدف مبارزاتی این مجاهدان، تلاش برای رسیدن به مسجد الاقصی در فلسطین است. (حمد الفتلاوی، 1385، 238) حضرت علی7 نیز در این باره می‌فرمایند: «یَخرُجُ رَجُلٌ قَبلَ المَهدی مِن اهل بَیتِه بِاهلِ الشَّرقِ ... یَتَوجَّه الی بیت المُقدَّس؛ قبل از قیام مهدی مردی از خاندان او در مشرق زمین قیام می‌کند ... و به سوی بیت المقدس رهسپار می‌گردد.»  (ابن طاووس، 1416، 139)

در روایات از قول رسول اکرم9 آمده است « یَکُونُ فی بَیتِ المُقَدَّس، بیعَه هدی» (ثقفی، 1395، 382) یعنی  بعد از آزادی قدس، حضرت مهدی(عج) این شهر را پایتخت دولت اسلامی قرار می‌دهد و نیروهای مجاهد خود را از این شهر برای فتح سایر مناطق جهان و تسلیم آن‌ها در برابر دولت جهانی خویش، اعزام می‌نماید. (حمد الفتلاوی، 1385، 292)

بنابراین بیت المقدس معاصر ظهور امام زمان 7از چند جهت مورد توجه قرار می‌گیرد. یکی از آن جهت‌ها، وقوع نبردی بزرگ در آن، میان سر سخت ترین دشمن امام7 و آن حضرت است. (حاجتی، 1387) پس مسلمانان در هر ملیت و مذهبی که باشند باید در پاسداشت قبله‌ی اول خویش حرکتی وحدت آفرین را آغاز نمایند و حتی در صورتی که توانایی حضور فیزیکی و سفر به قدس شریف را نداشته باشند باید در تجهیز مسلمانان فلسطین و یا کمک‌های معنوی و دیپلماسی برای فشار به رژیم اشغالگر قدس، یک دل و یک صدا شوند.

2.    تحقق امت واحده (دارالاسلام در برابر دارالکفر)

امت اسلامی یک مجموعه‌ی عظیم با مسائل مبتلا به و دردهای مشترک، با دشمنی‌های مشترک و درمان‌ها و راه حل­های مشترک است، به عبارتی امت اسلامی به مجموعه‌ای کلان از انسان‌های هم مسلک اطلاق می‌شود که ورای ایرانی بودن، مصری بودن، عراقی بودن و ... سرنوشت مشترکی دارند. (نوایی، 1386)

نبی مکرم اسلام9 نیز با توجه به شناخت کامل خویش از قبیله سالاری عرب و به طور کلی تفاوت‌های ذاتی میان مسلمانان با ارائه تعابیری دقیق از این اختلاف‌ها، نه تنها تضادهای قبیله‌ای و نژادی را عاملی برای جدایی و تفرقه معرفی نمی‌کنند، بلکه وجود این تنوع نژاد، قبیله و فرهنگ را ابزار برقراری قرابت دینی معرفی می‌کنند. (ارجمندفر، 1387) و در حدیثی معروف ضمن اشاره به اختلاف سرزمین‌های اسلامی، این تفاوت‌ها را رحمت الهی دانسته و می‌فرمایند: «اختلافُ أمَّتی رَحمَه» (بحرانی، 1374، 869) یعنی چه بسا تفاوت های فردی و گروهی مسلمانان زمینه­ی رشد و شکوفایی آنان را فراهم آورد. البته در تفکر دینی هرگز مراد از وحدت کنار گذاشتن سایر مذاهب نیست، بلکه وحدت اسلامی به کارگیری ابزار تحقق امت واحده، به عنوان یک آرمان نهایی در سطوح جوامع در جهان اسلامی خواهد بود. اسلام آماده است تا تمام ملل دنیا اعم از عرب، عجم، ترک، فارس و ... همه را با هم متحد کند و یک امت بزرگ به نام امت اسلام را در دنیا برقرار کند. (قاسمی، 1393)

بدون شک تشکیل چنین قدرتی در عصر حاضر که بتواند تکثیر دولت‌ها را نیز برتابد و در عین حال بستر را برای حکومت جهانی اسلام آماده سازد، احیای پدیده‌ی امت اسلامی است. بر اساس آموزه‌های قرآنی، جهان هستی و افراد انسانی را خدای یگانه آفریده است و خلقت انسان نمودی از روح خداوندی است که به سوی او نیز بازگشت می‌کند.

از سوی دیگر آیات قرآن اجازه نمی­دهد که قومیت منشاء به وجود آمدن اجتماع باشد و تشکیل یک اجتماع بر این اساس قرار گیرد، زیرا این عامل سبب پراکندگی و تشتت انسان ها می­شود. این دو نگرش قرآن، به این حقیقت منجر می‌شود که بشر، جامعه­ی واحدی تشکیل دهد که دیگر برای ابعاد جغرافیایی و قلمروهای سیاسی ارزش قائل نشود؛ بلکه همه جهانیان را به یک دین فرا خواند. این آموزه وحدت گرا و شمول گرای اسلام جهت تحقق بخشیدن به فرایند جهانی شدن، خود مستلزم تشکیل امت واحد است و بر اساس آموزه‌های قرآنی امت به گروهی اطلاق می‌شود که هدف واحد آنان را گرد هم آورده است، این موضوع در خصوص امت اسلامی عبارت است از «نظم جهانی محصور در جماعتی کامل از مسلمانان ساکن کره زمین که با تعهد نسبت به آموزه‌های اسلام متحد شده‌اند» (کاشفی، 1387، 225)

قرآن کریم نیز مسلمانان را به امت واحده تعبیر نموده و می‌فرماید: «إنَّهذهِأمّتكُمأمة واحِدَة و أنَا ربّكُم فَاعبُدون؛ همانا این امت شما، امت واحده­ای است و من پروردگار شماهستم، پس مرا پرستش كنيد.» (انبیاء/92) پیامبر 9 نیز پس از هجرت به مدینه، وحدت سیاسی- اجتماعی را بر پایه‌ی اخوت ایمانی برقرار ساخت و نشان داد که وحدت حقیقی ناشی از الفت و وحدت بین جان‌ها و قلب‌هاست. (سیدی، 1386) به همین منظور رسول اکرم9 تدوین منشور مدینه را این گونه شروع کردند: «هَذَا کِتَابٌ مِن مُحَمَّدِ بن عَبدالله نَبِی المُومِنین قُُُرَیش وَ یَثرِب وَ مَن تَبعهم و لَحِقَ بهِم و جَاهِد معهُم انّهم امه واحده مِن دونِ النّاس؛ این نوشته ای است از محمد9 پیامبر میان مومنان و مسلمانان از قریش و یثرب و کسانی که از آنان پیروی کرده و به آن‌ها ملحق شده‌اند و با آنان در جهاد شرکت نموده اند. اینان جدای از سایر مردم، امت واحد می‌باشند.» (احمدی میانجی، 1419، 15)

در حقیقت تشکیل امت واحده اسلامی لزوما و در ابتدای امر، به معنای این نیست که مرزهای جغرافیایی حذف گردیده و همه­ی سرزمین‌های اسلامی با مرکزیت واحد اداره گردند، بلکه به این معناست که همه مسلمانان که قریب یک سوم جمعیت دنیا را تشکیل می‌دهند، بر مبنای نقاط مشترک خود، در عمل اجماع کرده و هماهنگ با هم در جهت عملیاتی کردن آرمان‌های قرآن و رسول9 و منافع دنیای اسلام به حرکت در آیند. چه اگر ظرفیت عظیم دنیای اسلام و غنای تفکر و اندیشه­ی اسلامی با هم سویی و هم گرایی مسلمانان همراه گردد، قطعاً فضای بین المللی را دست­خوش دگرگونی‌های عمیق خواهد کرد. (شجاعی،1389)

بنابراین اختلافات مذهبی به هر شکل و به وسیله‌ی هر عاملی که ایجاد گردد در بسیاری موارد، نزاع‌ها و یا جنگ‌های ویرانگری را به دنبال خواهد داشت و عدم توفیق مسلمانان در جهانی ساختن دین اسلام به شکل ملموس محصول همین نزاع‌های درون دینی است و طی قرون اخیر سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن چه در عمل و چه در اندیشه، از سیاست‌های قدرت‌های استعماری بوده تا میان صفوف واحد مسلمانان شکاف ایجاد نماید. (رفیعی، 1387)

لذا اتحاد امت اسلامی در دفاع و حمایت از فلسطین اشغالی می­تواند عامل بسیار مهمی برای خنثی سازی توطئه های دشمنان در القاء دشمنی بین شیعه و سنی و نمایانگر همگرایی جهان اسلام در برابر متجاوزان و مستکبران جهانی باشد؛ چرا که تنها دولت شیعی جهان یعنی ایران به عنوان بزرگترین حامی مسلمانان اهل تسنن در فلسطین، سمبلی از این حرکت وحدت آفرین بوده و هست و چنان­چه سایر دولت های عربی و اسلامی نیز در کنار یکدیگر به پشتیبانی از فلسطین، سیاست های همگرایانه­ای اتخاذ نمایند و در این راه استقامت بورزند؛ برای اسرائیل چاره­ای جز عقب نشینی و شکست زود هنگام باقی نمی­ماند و منافع مسلمانان جهان نیز از تاراج استعمارگران محفوظ خواهد ماند.

1.     صیانت از ارزش‌های الهی و انسانی

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های قوم یهود، دشمنی با اهل ایمان است به طوری که موجودیت و بقای این گروه، به مخالفت، توطئه و سرکوب مسلمانان در طول تاریخ بسته است. از این رو از دیدگاه قرآن، یهودیان بیشترین دشمنی را با مومنان داشته اند: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا...؛ به طور مسلّم، دشمن ترین مردم با مومنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت» (مائده/82) و تاریخ اسلام به خوبی گواه این حقیقت است زیرا در بسیاری از صحنه‌های نبردهای ضد اسلامی، یهودیان به طور مستقیم یا غیر مستقیم دخالت داشتند و از هر گونه کارشکنی و دشمنی خودداری نمی‌کردند. (پاک نیا تبریزی، 1387)

صهیونیست ها به این مطلب پی برده اند که اسلام واپسین دین آسمانی و کامل ترین ادیان موجود است و اگر به اصول و مبانی آن عمل شود، منافع مستکبران به ویژه صهیونیست ها به خطر خواهد افتاد؛ به این جهت با تمام قوا به مبارزه با ادیان الهی به ویژه اسلام پرداختند. خداوند در قرآن نیز خطاب به رسول الله 9به این مساله اشاره نموده و می فرماید: «وَ لَنْ تَرْضىعَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارىحَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم؛ یهودیان و مسیحیان از تو خرسند نخواهند شد مگر این که به آیین‌ آن‌ها در آیی» (بقره/120) همچنین در آیه­ای دیگر این­گونه آمده است: «وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا؛ آنان همچنان ضد شما به نبرد می‌پردازند تا بتوانند شما را از دینتان جدا کنند». (بقره/ 217)

بنابراین هدف آشکار است و آنان قصد دارند با از میان بردن اسلام، مسلمانان را بار دیگر به سمت کفر و شرک ببرند به همین منظور صهیونیست­ها شالوده فراماسونری جدید را در قرن هجدهم میلادی بنا نهادند و به اعتراف خود آن‌‌ها، سازمان‌های فراسونری را برای تضعیف ملت‌ها و برتری بر ایشان ایجاد کردند. اصولا صهیونیست ها به هیچ دینی حتی دین یهود- پایبند نیستند و ادیان را به طور کلی خرافی، پنداربافی و موهوم می­دانند و یکی از هدف­های آنان دین زدایی است. در واقع صهیونیست­ها و فراماسون­ها از مخالفان سرسخت ادیان و باورمندی­های دینی هستند. آن­ها به ظاهر مبارزه با خرافات و کهنه­پرستی را از اهداف خود وانمود می­کنند لیکن ستیز با ادیان به ویژه دین اسلام از برنامه­های استراتژیک آنان است و از بزرگ­ترین و آرمانی­ترین خواسته­های آنان رواج دادن مادی گرایی(ماتریالیسم) و پس راندن اندیشه­های سازنده و آزادی بخش دینی می­باشد. انکار صانع، وحی و نبوت، نیز انکار بقای ارواح و بهشت و دوزخ و انکار جهان ماوراء الطبیعه و فرشتگان از اندیشه­های زیربنایی صهیونیست­ها و فراماسون­هاست. (روحانی،1390)

در واقع اصل اساسی پروتکل یهود که عامل تدوین آن «سازمان فراماسونری» است، زدودن دین از جوامع بشری به شمار می‌رود. صهیونیسم سرّ توفیق خود را در این مسأله می‌داند و می‌کوشد که این مهم را به انجام برساند. آنان می‌گویند: از همین رو لازم است که ما ایمان به مذهب را ریشه کن نماییم... و به جای آن، ارقام، محاسبات و موضوعات مادی را جایگزین سازیم .... تا تمام ملل در صدد منافع خصوصی خود بر آمده و برای اغراض شخصی مبارزه نموده و توجهی به دشمن مشترک خود نداشته باشد. (جدید بناب، 1386، 57) همچنین باید خصایص خوب انسانی مانند حیا، شرم، نجابت، شرافت، عصمت، ناموس و تقوی را به وسیله‌ی قهرمانان، هنر پیشگان، خوانندگان، مربیان، آموزندگان  و ادارات آموزش و پرورش در هر کشور از مغزها بیرون کشید؛ زیرا در اجتماع امروز این چیزها مفهومی ندارند. (وزیری کرمانی، 1359، 277)

در حقیقت ناتوی فرهنگی آنان، اهدافی چون چند دستگی و تقابل و تضارب و نهایتاً جنگ بین قوای اسلامی، نابودی هویت ملی جوامع بشری به ویژه مقابله با ایمان انسان‌هایی است که مصمم هستند از هویت دینی و ملی خود، شرافتمندانه دفاع کنند و غلبه بر فرهنگ و ارزش‌ها و اصالت‌های جهان اسلام را برای دیکته کردن تعریف خود و شکل دهی هویت جهانی بر پایه­ی اندیشه سکولار دنبال می‌کند. (صیاد نژاد، 1387)

در همین راستا دولت اسرائیل، اولین دولتی بود که فرقه­ی ضاله­ی بهائیت را به عنوان یک دین به رسمیت شناخت و سرزمین فلسطین را به عنوان مرکز اصلی جامعه­ی بهائیت پذیرفت و حامی و پناهگاه آنان شد. (نصوری، 1385) 

اگر چه که دشمنان هر چند با قشون و قدرت بسیار خود بتوانند تمام سلاح‌های تبلیغاتی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، صنعتی، غذایی، علمی را در چنگ بگیرند؛ نمی‌توانند دین خدا را ریشه کن کنند. با وجود این، مسلمانان نیز وظایفی بر عهده دارند و نباید از کردار و رفتار دشمنان غافل بمانند. (علی جدید بناب، 1386، 75) بلکه باید با یک نظام متحد و منسجم، در برابر متجاوزان به دین الهی، قیام نمایند.

بنابراین حمایت از فلسطین به عنوان شاخصه­ی همگرایی جهان اسلام، عامل بسیار مهمی در ریشه کن کردن توطئه­های صهیونیست­ها و هجمه­های اعتقادی آنان نسبت به اسلام و منحرف کردن مسلمانان از معارف ناب می­باشد و کشورهای اسلامی با لبیک گفتن به ندای ملت فلسطین و اتخاذ سیاست­های حمایت کننده از انتفاضه، علاوه بر تامین منافع مادی و دنیوی عموم مسلمین، در جهت بهره­برداری معنوی و اخروی ناشی از پیاده شدن اسلام حقیقی و سیطره­ی آن در جهان نیز، گام­های موثری برخواهند داشت.

2.    وجوب جهاد دفاعی و حمایت از مظلوم

اسلام، سعادت انسان در کل جامعه­ی بشری را یکی از اهداف خود برمی­شمارد و استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی را حق همه­ی انسان­ها می­داند. بر همین اساس هیچ مسلمانی نمی­تواند نسبت به تجاوز به حقوق انسان­ها و مظلومیت بی­گناهان بی­توجه باشد. (شجاعی،1389) این مهم وظیفه­ی بشر دوستانه­ی هر مسلمانی نسبت به هر انسانی است و آن جا که عده­ای مسلمان مظلوم واقع می­شوند، این مسئولیت خطیر اهمیتی مضاعف پیدا می­کند به طوری که حضرت ختمی مرتبت 9نیز در این باره می‌فرمایند:

«مَن اَصبَحَ و لَم یَهتَمَّ بامور المسلمین، فلَیسَ بِمُسلِمٍ و مَن سَمِعَ رجلاً ینادی یا لَلمسلمین فَلَم یَجِبهُ فَلیسَ بِمُسلم؛ هر کس صبح کند در حالی که نگران امور مسلمانان نباشد، مسلمان نیست و هر کس ندای مسلمانی را بشنود که یا للمسلمین و جواب او را ندهد، مسلمان نیست (کلینی، 1407، 164)

یعنی شرط پذیرش حقیقی اسلام، رسیدگی به امور مسلمانان و دغدغه مندی برای سعادت امت اسلامی است و در این میان، امت اسلامی ملاک عمل قرار گرفته و اسلام دینی جهانی است و مسلمان نیز باید اندیشه‌ای جهانی داشته باشد تا بتواند در جهانی شدن دین اسلام، نقش ایفا کند.

در واقع مرزبندی­های جغرافیایی از ترفندهای دشمنان و سلاطینی است که سابقاٌ بر امت اسلامی تحمیل شده و هرگز نباید مانع بسط و گسترش روحیه­ی جمعی مسلمانان سراسر جهان شود چرا که اسلام بر قلب­ها سیطره داشته و مرزبندی جغرافیایی در آن جایی ندارد. لذا مساله­ی فلسطین از لحاظ اسلامی برای همه­ی مسلمانان یک مساله­ی اساسی و یک فریضه است. همه­ی علمای شیعه و سنی، گذشته و قدما، تصریح دارند که اگر بخشی از میهن اسلامی در تصرف دشمنان اسلام قرار گرفت، این­جا وظیفه­ی همه است که دفاع کنند تا بتوانند سرزمین های غصب شده را برگردانند. وجوب عینی جهاد دفاعی درقضیه­ی فلسطین واضح است. جهاد ابتدایی واجب کفایی است؛ اما در غیر این مورد جهاد دفاعی که اظهر مصادیق دفاع هم هست، واجب عینی است.( خامنه­ای، 1392، 265)

بنابراین هرکس هرطور و به هرکیفیتی که می­تواند در قبال مساله­ی فلسطین وظیفه و مسئولیت دارد. از جمله مانورهای عظیم مسلمانان در حمایت از ملت مظلوم فلسطین علیه اشغالگران صهیونیستی، آخرین جمعه­ی ماه مبارک رمضان یعنی روز قدس است که با تدبیر بنیانگذار انقلاب اسلامی جهت هم پیمانی با تمام ملت­های اسلامی در این جهاد مقدس تا نابودی غده­ی سرطانی اسرائیل بنا نهاده شد. در واقع روز قدس، روز آزمایش بزرگ ملت­های مسلمان است؛ آن روزی است که ملت­های مسلمان بی­واسطه­ی مقامات رسمی، حرفشان را در دنیا مطرح می­کنند(بیانات مقام معظم رهبری،29/7/1384) یعنی روز تصمیم و همت گماشتن بر فداکاری­ها و پیروزی­های آینده است. (بیانات مقام معظمم رهبری، 17/5/1359)

3.   ظلم ستیزی و مبارزه با استکبار

استکبار ستیزی به معنای عدم پذیرش استکبار و سلطه­ی کافران، یکی از ارزش­های اسلام است؛ چنان­چه در قرآن کریم آمده است: «.. ولَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافرینَ عَلَی المُومِنینَ سَبیلاً؛.. خداوند هرگز راهی برای تسلط کافران بر مومنان قرار نداده است» (نساء/141) بنابراین مسلمانان و مومنان نباید سلطه­ی کافران را بر خود بپذیرند، بلکه باید در مقابل استکبار و سلطه­ی آنان بایستند و مقاومت کنند. (ابوطالبی، 1384)

از آن جا که اسلام دینی متکامل و اجتماعی است؛ سعادت و سلامت فرد را مرتبط با جامعه می‌داند و همگان را برای برقراری آرامش و ثبات اجتماعی در جامعه‌ی اسلامی فرا می‌خواند لذا خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَقالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُون؛ كسانى كه گفتهاند پروردگارمان خداى يكتاست و سپس پايدارى كردهاند فرشتگان بر آنها فرود آيند كه بيم مداريد و غم مخوريد و به بهشتى كه به شما وعدهدادهاند شادمان باشيد».(فصلت/30)

یعنی امت اسلامی چنان­چه پس از ایمان به خدا، در برابر هجمه ها و توطئه های دشمنان و سختی‌ها و مشکلات استقامت بورزند؛ پس ثمرات این استقامت ورزی در دنیا نیز شامل آنان خواهد شد و نباید از ایستادگی در برابر قدرت‌های جهان خوار هراسی به دل راه دهند و البته همواره با رصد کردن اوضاع سایر مسلمانان، از رخنه‌ی هر نوع گزند و آسیبی که منجر به تضعیف توان روحی و یا توان دفاعی، اقتصادی، سیاسی و ... امت اسلامی شود ممانعت کنند.

حضرت علی7 در این زمینه می­فرمایند: «جاهِدوا في ‌سَبيلِ‌‌‌اللهِ بأَيديكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم؛ در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنيد و اگر نتوانستيد با زبانتان و اگر نتوانستيد(لااقل) با دلهايتان مجاهده نمائيد(نسبت به دشمن احساس دشمني و انزجار داشته باشید)».( نوری، 16،1408) یعنی اسلام برای ایجاد و حفظ شوکت و عزت اسلام و مسلمین به جهاد زبانی و قلبی و یدی و بذل مال و جان در این راه امر نموده و عزت مسلمین را تنها در گرو داشتن روحیه­ی جهادی و در صورت لزوم، جهاد و پیکار با دشمنان می‌داند؛ چرا که اسلام دین مجاهدپرور است و شعار «هیهات مِنّاَ الذّلّه؛ تن به خواری و ذلت دادن، از ما به دور است» (ابن شعبه حرّانی، 1404، 58) حسین بن علی7 سرلوحه و نماد مقاومت اسلامی است؛ لذا حضرت علی 7 ذلت، خواری، تسلیم و سازش را از مسلمانان برنتابیده و می‌فرمایند: «الجِهادُ عِمادُ الدِّينِ و مِنهاجُ السُّعَداءِ؛ جهاد در راه خدا، استوانة دين و راه درخشان مردمان سعادتمند است» (تمیمی آمدی،333،1366)

از همین رو اسلام خیمه گاه مسلمانی را بر پایه‌ی جهاد بنا نموده و آن را پشتوانه‌ی عزت و حفظ و حراست از کیان مسلمانان قرار داده است؛ به طوری که حضرت زهرا3 درباره فلسفه­ی جهاد می‌فرمایند: «جَعَلَ اللهُ الجِهادَ عزّاً لِلاسلامِ؛ خداوند جهاد را مایه­ی عزت و سرافرازی اسلام قرار داد». (ابن بابویه، 1413، 568)

خصوصا در عصر حاضر که تمام نیرنگ‌ها و ددمنشی‌های دشمنان خصوصا آمریکا و اسرائیل، مسلمانان را نشانه گرفته است یکی از مهم‌ترین راه‌های برون رفت از وضعیت اسف بار برخی مسلمانان از قبیل مسلمانان فلسطین، یمن، میانمار و ... پرورش و تقویت روحیه‌ی شهادت طلبی و مجاهدت در تمامی مسلمانان است تا بیداری و وحدت مسلمین منجر به مانور جهادی آنان در سرتاسر عالم و مقدمه‌ای برای جهاد در آخرالزمان شود؛ همان­گونه که در روایات نقل شده که « اَلا خَیر الجهادِ فِی آخِرِ الزَّمَان؛ آگاه باشید که بهترین جهادها در آخر الزمان است». (مجلسی،1403، 991)

تا آن جا که یکی از مقدمات ظهور حضرت مهدی 7و منجی عالم بشریت بر پیکار و جهاد استوار گردیده و رسول اکرم9 در خصوص تداوم داشتن نبرد بین اسلام و کفر و حق و باطل می‌فرمایند: «و الجهادُ ماضٍ مذ بعثنی الله الی ان یقاتل آخر امّتی الدّجال؛ جهاد همچنان ادامه دارد از آن روزی که خدا مرا مبعوث کرده تا زمانی که نسل واپسین امت من با دجال پیکار کند».(العروسی الحویزی،30،1415)

بنابراین ظلم ستیزی در مساله­ی فلسطین می­تواند یکی از مهمترین شاخصه­های همگرایی مسلمانان باشد و روحیه­ی ایثار، جهاد و شهادت طلبی را در میان همه­ی مسلمانان جهان برانگیزد تا مردم فلسطین از حمایت­های مالی، فکری، عملیاتی، جانی و ... مسلمین جهان بهره­مند گردند که همین مهم یکی از رموز  پیروزی انتفاضه خواهد بود و الگوسازی آن در سایر کشورهای اسلامی به عنوان نقطه­ی عطف پیروزی­های مسلمانان بر کفار و منافقین، حائز اهمیت به سزایی است.

4.   ممانعت از شکل گیری خاورمیانه­ی جدید

خاورمیانه با بهره مندی از ذخایر عظیم نفت وگاز، موقعیت ژئوپلتیک و استراتژیک و ویژگی‌های فرهنگی و مذهبی دارای اهمیتی بسیار است که تقریبا شامل ایران، ترکیه، عراق، سوریه، لبنان، اردن، فلسطین اشغالی، شبه جزیره سینا، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، عمان، قطر، کویت و یمن می­باشد و همواره عرصه‌ی تاخت و تاز قدرت‌های استکباری بوده است. (شیرودی، 1385، 75) به­طوری که همواره یکی از اهداف غرب و جامعه­ی استعمارگران جهانی، دستیابی آسان به نفت و گاز فراوان و ارزان خاورمیانه و از سوی دیگر، جذب دلارهای نفتی از طریق افزایش صادرات کالا به کشورهای نفت خیز بوده است. افزون بر این، حفظ رژیم‌های وابسته که زمینه و بستر عرضه‌ی نفت ارزان و فروش گران کالاهای غرب به ویژه تسلیحات را فراهم می آورند، به شدت مورد علاقه استعمارگران است. از طرفی یکی دیگر از علایق غرب در خاورمیانه، حفظ و تقویت اسرائیل است. چرا که اسرائیل می‌کوشد با تخریب فرهنگ انسانی، کارشکنی اقتصادی، رخنه در دستگاه‌های امنیتی، مشارکت در سرکوب جنبش‌های آزادی بخش، گسترش خدمات نظامی، اعمال جاسوسی و اعطای کمک‌های مالی، راهی برای نفوذ آمریکا در اسرائیل، آفریقا و آمریکای لاتین بگشاید. (شیرودی، 1385،82)

می­توان گفت اسرائیل امتداد قلمرو اراضی غرب با همه‌ی ویژگی‌هایش در شرق، تجسم یکی از ایالت‌های آمریکا در خاورمیانه، صحنه‌ی تئاتری برای نمایش و القای فرهنگ غرب در جامعه‌ی جغرافیایی مسلمانان، ابزاری برای مجازات کشورهای مخالف آمریکا، معبری برای صدور کالاهای غربی به آفریقا و آسیا، محلّی برای آزمایش سلاح‌های غرب و نیز سر پل غرب در قلب جهان عرب و سرزمین اسلام محسوب می‌شود. این ویژگی منحصر به فرد اسرائیل را به کانون واقعی قدرت سیاسی جهان و کانون نظامی استراتژیک تسلط بر جهان در آورده است. (شیرودی، 1385، 83)

در واقع سلطه جویی رژیم صهیونیستی پشتوانه‌ای اعتقادی دارد به طوری که در آموزه‌های اعتقادی آن‌ها بر این نکته تأکید شده است که دامنه‌ی حکومتی یهود از نیل تا فرات را شامل می‌شود و اگر به آن‌ها میدان داده شود، به این هم بسنده نکرده، سیطره بر دنیا را ادعا خواهند کرد. مطرح کردن کشور اسلامی فلسطین به صورت سرزمین موعود میان روشنفکران یهود، از ترفندهای خاندان روچیلد برای سلطه بر منطقه­ی راهبردی خاورمیانه و نفوذ میان ملل اسلامی بود و در اواسط جنگ جهانی اول، مأموران دولت وقت آلمان، در آرشیو خانوادگی خاندان روچیلد در شهر فرانکفورت نقشه‌ای را یافتند که به نام کشور اسرائیل طراحی شده بود و شامل سرزمین‌های مصر، شبه جزیره سینا، فلسطین، لبنان، سوریه، اردن، عراق، شمال عربستان و مکه و مدینه بود. چنان که اقدامات توسعه طلبانه­ی اسرائیل در خاورمیانه امروزه به طور کامل با آن نقشه منطبق است. (جدید بناب، 1386، 321)

امروزه دیگر کاملا روشن شده است که قضیه فلسطین، یک امر مقطعی و محدود به بخش کوچکی از جهان اسلام نیست،  ذخایر عظیم سلاح‌های هسته ای و کشتار جمعی ذخیره شده در زرّادخانه های رژیم صهیونیستی برای مقابله با مردم بی دفاع فلسطین نیست، بلکه برای برقراری سلطه بر جهان اسلام و به خصوص خاورمیانه است. (خامنه­ای، 1390، 110)

به نظر می‌رسد که صهیونیست ها به اشغال فلسطین و جنایات انجام گرفته در آن جا بسنده نکنند بلکه اشغال فلسطین را گام نخست جهت رسیدن به مطامع و اهداف خویش می­دانند، بنابراین اقدام بعدی آن‌ها سیطره بر کشورهای خاورمیانه است که در این خصوص، هماهنگی های لازم را با قدرت های استکباری به ویژه آمریکا پدید آورده اند و با نفوذ بر کشورهای خاورمیانه و سیطره­ی کامل بر آن­ها، برای انحراف حکومت و مردم این کشورها می‌کوشند. (جدید بناب، 1386، 182)

اکنون نیز تلاش آمریکا بر این متمرکز است که رژیم صهیونیستی را فاقد تهدید در عرصه­ی سیاست منطقه‌ای جلوه داده و زمینه‌های همکاری عربی- عبری را فراهم آورد و برقراری روابط ال سعود و ال خلیفه با رژیم صهیونیستی شروعی خواهد بود بر عادی سازی روابط سایر کشورهای عربی منطقه با این رژیم غاصب، البته واکنش به هنگام و موضع گیری شفاف ملت­های عربی و سایر دولت­های اسلامی در محکوم کردن چنین روابط سازش­کارانه­ای، می­تواند عامل بازدارنده­ای در این زمینه باشد.

بنابراین رویکرد همگرایانه­ی کشورهای اسلامی نسبت به قضیه­ی فلسطین و موضع گیری واحد آنان در این مساله، نه تنها منجر به خروج اشغالگران از قدس شریف می­شود بلکه خطر و تهدیدی جدی علیه کشورهای اسلامی منطقه­ی خاورمیانه و به تبع آن تهدیدات کلی ضد اسلامی را در همه بلاد اسلامی برطرف نموده و زمینه­ی جهانی شدن دین اسلام را فراهم می­آورد.

5.    اقتدار مسلمین و پیش­گیری از توسعه طلبی یهود

اسلام دین قوت و قدرت است. ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش می‌گوید: هیچ دینی به اندازه­ی اسلام امت خویش را به قوت و قدرت نخوانده است. (مطهری، 1400، 93) نبی مکرم اسلام9 نیز در این خصوص می فرمایند: «انَّ اللهَ اَعِزَّ أُمَّتی بِسَنابِکَ خَیلها وَ مَراکزِ رِماحِها؛ خداوند امت مرا به وسیله سم اسب‌ها و فروگاه نیزه ها عزیز ساخت». (ابن بابویه، 1376، 577) و نیز ایشان می‌فرمایند: «الخیرُ کُلُّه فی السَّیفِ و تحتَ ظِلِّ السَّیفِ» تمام خیر و برکت در شمشیر و زیر سایه شمشیر است. (ابن بابویه، 1376، 578) و یا « ..اِنَّ اَبوابَ الجَنَّهِ تَحتَ ظِلالِ السُّیُوفِ؛ .. همانا درهای بهشت زیر سایه­ی شمشیرهاست». (ابن سوره، بی تا، 159).

در واقع این روایات بیانگر آن است که مظاهر قدرت نمایی مسلمانان در سایه‌ی همگرایی آنان در جهت تأمین اهداف و منافع مشترک، می‌تواند هیمنه‌ی پوشالی استکبار و سلطه گران را در هم شکسته و هر گونه توطئه‌ای از سوی آنان را علیه ممالک اسلامی با شکست مواجه نماید، چراکه اکثر صدمه‌ها و لطمه‌هایی که بر پیکره‌ی جهان اسلام وارد شده به طور عمده ناشی از ضعف اراده­ی جمعی آنان است. مسلمانان اراده نکردند که انرژی درونی خود را به مستکبران و قدرت‌های شیطانی نشان دهند. در حالی که آنان می‌توانند در برابر تجاوزات و اهریمن‌های قدرت‌های شیطانی اراده‌ی بالنده و مقاومی نشان دهند و دشمن را ناکام نمایند. (نوایی، 1386)

در واقع وحدت جهان اسلام، فراهم کننده قدرتی حقیقی است که می‌تواند پس از اعتقاد به خداوند متعال، تکیه گاه استواری برای مسلمانان در برابر متجاوزان باشد. زیرا اگر چه مسلمانان از نیروی عظیم انسانی، امکانات مادی فراوان، موقعیت‌های استراتژیک مهم، روحیه­ی معنوی بالا و فرهنگ و دیدگاه اعتقادی و فکری پیشرفته‌ای در نگرش به زندگی برخوردار هستند، اما چنان­چه میان این اجزا و عناصر پراکنده هماهنگی ایجاد نشود، این مجموعه­ی عظیم بیش از طعمه‌ای در چنگال دشمنان نخواهد بود. (صیادنژاد، 1387)

سیره­ی رسول اکرم 9 نیز بیانگر آن است که یکی از برخوردهای ایشان در برابر دشمنان خارجی و تعامل‌های ستیزه جویانه‌ی برخی از آن‌ها تنها به واسطه­ی قدرت نمایی اسلامی صورت گرفته و حضرت نیز این قدرت نمایی را به واسطه­ی قوای اسلام، تنها زمانی آغاز کردند که دامنه­ی وحدت و انسجام میان مسلمانان بر تمامی شبه جزیره گسترده شده بود. باید توجه داشت که این قدرت نمایی در صدر اسلام بدون ایجاد تفاهم و وحدت همگانی میان مسلمانان، امری غیر ممکن بود. (ارجمندفر، 1387)

اسلام دین نیرومندی است و خداوند در قرآن می‌فرماید: «وََأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ... ؛ برای مقابله با آن­ها (دشمنان) هر چه در توان دارید از نيرو و اسبان ورزیده آماده کنید..». (انفال/60) یعنی به جامعه­ی اسلامی دستور می‌دهد که در مقابل دشمن آن چه در استطاعت دارند، تهیه کنند. به همین دلیل قرآن می‌‌گوید مسلمانان باید آن قدر نیرومند باشند که هر جمعیت غیر مسلمانی وقتی مسلمان‌ها را می‌بیند، رعب آن‌ها در دلشان ایجاد بشود. برای این که خیال تجاوز به ذهنشان خطور نکند. از طرفی قرآن هرگز نیرو را برای تجاوز توصیه نمی‌کند. چون می‌گوید: «...وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلىأَلاَّ تَعْدِلُوا؛ دشمنی با قومی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند...» (مائده/8) ولی قدرت و نیرو را برای ممانعت از تجاوز دیگران ضروری می‌داند. (مطهری،1370، 237) چرا که بدون قدرت کافی، حیات جامعه‌ی اسلامی در نظام ناعادلانه و ظالمانه­ی جهانی با چالش‌ جدی روبرو خواهد شد.

بدین ترتیب نبی مکرم اسلام9 به قدرت نمایی و هم پوشانی مسلمانان اشاره نموده و می‌فرمایند: «مَثَلُ المُومِنینَ کَمَثَلِ البُنیان یُمسِکُ بَعضُه بعضاً و یَشُدُّ بَعضُهُ بعضاً؛ مثل مومنین در میان هم به مقوله­ی ساختمانی است که اجزایش همدیگر را حفظ می‌کنند و محکم نگه می‌دارند». (ابن أبی جمهور، 1405، ص376) یعنی صف آرایی مسلمانان در برابر دشمنان برای حفظ منافع مادی و معنوی آنان و گسترش اسلام ضروری است؛ پس مسلمانان سرتاسر عالم باید نسبت به یکدیگر همچون زنجیره‌ای به هم پیوسته باشند و تنها در این صورت است که می‌توانند همچون سدّی نفوذ ناپذیر، ضربات وارد شده بر پیکر مسلمانان را تحمل نموده و بدون آسیب جدی به راه خویش ادامه دهند و البته که در سایه‌ی این قدرت نمایی جهانی می‌توانند علاوه بر نقش تدافعی در برابر متجاوزان، به عامل پیشگیرانه­ای در جهت حفظ منافع امت اسلامی مبدل شوند و بدون شک مساله­ی فلسطین با اهمیت والایی که برای دنیای اسلام دارد، می تواند انگیزه­ی بسیار زیادی برای همگرایی مسلمانان عالم و شروعی برای مانور عظیم قدرتی-دفاعی در برابر زیاده خواهی دشمنان خصوصا اسرائیل غاصب و یهود سلطه­گر باشد؛ به طوری که تنها بازپس گیری فلسطین می­تواند اقتدار مسلمین را در جهان بازگردانده و فکر تجاوز به مسلمانان را از سر مستکبران بیرون نماید.

 نتایج:

با توجه به بررسی­های به عمل آمده در این پژوهش، مساله­ی رهایی فلسطین می­تواند در جهت تامین منافع کلان جهان اسلام و از جنبه­های ذیل، به صورت نماد همگرایی مسلمانان مطرح شود:

1-       پاسداشت معنوی مسلمانان نسبت به بیت المقدس

2-       تشکیل امت واحده

3-       صیانت از ارزش­های الهی و انسانی در مقابله با صهیونیست­ها

4-       وجوب جهاد دفاعی در آزادسازی فلسطین

5-       استکبارستیزی

6-       ممانعت از شکل گیری خاورمیانه­ی جدید

7-      پیشگیری از توسعه طلبی یهود

نتیجه گیری

بنا برآن­چه گذشت؛ همگرایی جهان اسلام به عنوان یک ضرورت راهبردی در عصر حاضر، باید عامل اساسی سیاست­گذاری کشورهای اسلامی قرار گیرد. بدون تردید مساله­ی فلسطین در ایجاد و حفظ یک­پارچگی مسلمین اولویت ویژه­ای داشته و یکی از مهم­ترین عوامل همگرایی جهان اسلام در برابر توطئه­های دشمنان و مستکبران عالم است. در واقع نوع موضع گیری مسلمانان در قبال اشغال فلسطین به عنوان نخستین سرزمین اسلامی مورد هجوم دشمنان، نقش تعیین کننده­ای در سرنوشت جهان اسلام خواهد داشت و دومینوی شکست و یا پیروزی مسلمانان در مقابل مستکبران را رقم خواهد زد.

بررسی­ها در قضیه­ی فلسطین نشان می­دهد که عوامل و انگیزه­های دنیوی و اخروی بسیاری برای حمایت کشورهای اسلامی از انتفاضه­ی فلسطین وجود دارد؛ بلکه به نظر می­رسد راه برون رفت جهان اسلام از طمع بیگانگان و بدخواهان تنها از مسیر قدس می­گذرد و کشورهای اسلامی باید بدانند اگر امروز برای حمایت از فلسطین برنخیزند چندی دیگر باید شاهد درگیری­های مشابه آنان و بلکه سخت­تر و گسترده­تر در کشور خودشان باشند.

می­توان گفت ریشه­ی سستی مسلمانان در حمایت یک­پارچه از مردم فلسطین، از یک سو به سیاست­های استعمار و استکبار در القاء تفرقه و نژادپرستی و ایجاد دوقطبی سنی و شیعه در بین مسلمانان برمی­گردد و از طرف دیگر متوجه سیاست­های غلط سران مزدور برخی کشورهای اسلامی و وابستگی آنان به غرب خصوصا امریکاست

در حالی که دفاع از کیان اسلام و مسلمین، امر مقدسی است که هیچ­گونه اختلاف نظر فقهی در وجوب آن میان فرقه­ها و مذاهب اسلامی وجود ندارد و حتی بذل جان و مال نیز در این راستا و در قالب جهاد و شهادت از افتخارات مسلمین محسوب می­شود؛ اما بی­توجهی برخی کشورهای اسلامی و اخیرا همدست شدن سران آنان با امریکا و اسرائیل، پدیده­ی شومی است که دامنگیر مسلمانان به خصوص اعراب شده و ننگ چنین اعمالی امت اسلامی را در داغ تازه­ای قرار داده است. در این شرایط حساس باید همه­ی مسلمانان هویت اسلامی خویش را احیا نموده و به اصول فکری، دینی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی اسلام ناب محمدی 9تمسک نموده و راه خویش را از سردمداران مزدور به ظاهر اسلامی کشورشان جدا سازند.

 بدون شک اکثریت مسلمانان نسبت به کتاب و سنت الهی پایبند هستند و اگر همه با هم یک دل و یک صدا شوند می توانند در رهایی زودهنگام قدس شریف نقش موثری داشته باشند و آن اقلیت خودفروخته را نیز در این راه مجاب نموده و یا از سر راه بردارند؛ چرا که رسول اکرم 9می­فرمایند که « اُنصُر اَخَاکَ ظَالِمَاً اَو مَظلُومَاً، نَصَرتُهُ مَظلوماً فَکَیفَ اَنصُرُهُ ظَالِمَاً؟ قَالَ: تَکُفُّهُ عَن الظُلمِ فَذاک نَصرُک اِیاه؛ برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم یاری کن.... و بازداشتن ظالم از ظلم خویش همان یاری اوست» (ابن سوره، 1408، 453)

بنابراین آن­چه در مساله­ی همگرایی مسلمانان اهمیت به سزایی دارد و نقطه­ی عطف رهایی فلسطین و عزت و شوکت جهان اسلام است؛ حساس نمودن ملت­های مسلمان نسبت به اهمیت آزاد سازی قدس شریف و دامنه دار بودن اشغالگری­های اسرائیل و زیاده­خواهی­های امریکا و عمال آنان می­باشد؛ به طوری که بار آزادسازی بیت المقدس تنها بر عهده­ی مسلمانان فلسطین نباشد بلکه عموم مسلمین در آزاد سازی قدس، به صورت یک حرکت بین المللی اسلامی نقش آفرینی کنند و در حرکت­های خود جوش با تحریم های اقتصادی و سیاسی اسرائیل و مبارزات اعتراضی و به تصویر کشیدن چهره­ی ددمنشانه­ی رژیم کودک کش صهیونیستی، موج مخالفت خویش را حتی با تصمیمات سخیف اتحادیه­ی عرب و برخی دولت­های دست نشانده­ی اسلامی، به صورت بین المللی ابراز کرده و اعلام آمادگی خویش را نسبت به بازپس گیری قدس، به گوش جهانیان برسانند و مشت محکمی بر زیاده­خواهی امریکا و اسرائیل باشند.

 تنها در این صورت است که حتی دولت­های خودفروخته­ای همچون ال سعود و ال خلیفه و.. که دست سازش و ذلت به سوی نظام سلطه دراز نموده­اند نیز چاره­ای جز هماهنگی با امت اسلامی نخواهند داشت و یا در صورت اصرار بر مواضع سازشکارانه­ی خویش، محکوم به سرنوشت اسرائیل و سرنگونی خواهند بود.

امید که واکنش شدید مسلمانان در اعتراض به یاوه­گویی­های اخیر ترامپ در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، زنگ بیدارباشی بر غفلت ده­ها ساله­ی جهان اسلام از فلسطین اشغالی و نقطه­ی عطفی در همگرایی مسلمانان سراسر عالم برای ریشه کن کردن اسرائیل از صفحه­ی روزگار باشد.

 

 

 

منابع

·           قرآن کریم،(1387)، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، قم، اسوه.

1.       ابن ابی جمهور، محمد بن زین الدین، (1405)، عوالی اللئالی العزیزه فی الاحادیث الدینیه، قم، دار سید الشهداء للنشر، ج1.

2.       ابن بابویه، محمد بن علی، (1376)، الامالی (للصدوق)، تهران، کتابچی.

3.       ابن بابویه، محمد بن علی، (1413)، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج3.

4.       ابن شعبه حرّانی، حسن بن علی، (1404)، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین.

5.       ابن طاووس، علی بن موسی، (1416ق)، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، قم، موسسه صاحب الامر(عج).

6.       ابوطالبی، مهدی، (1384)، "نقش فرهنگ سیاسی شیعه در انقلاب اسلامی"، فصلنامه معرفت، سال چهاردهم، ش98، ص10-23.

7.       احمدی میانجی، علی، (1419)، مکاتیب الرسول(ص)، قم، دار الحدیث، ج3.

8.       ارجمندفر، سعید (1387)، "مبانی تقریب نظری در قرآن و سنت"، فصلنامه راه تربیت، سال دوم، ش6، ص99-79.

9.       العروسی الحویزی، عبد علی بن جمعه،(1415ق)، تفسیر نوالثقلین، قم، اسماعیلیان، ج5.

10.  بحرانی، سید هاشم بن سلیمان (1374)، قم، موسسه بعثه، ج2.

11.  برقی، احمد بن محمد، (1371ق)، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه، ج1.

12.  پاک نیا تبریزی، عبد الکریم، (1387)، "ویژگی‌های یهود در قرآن"، ماهنامه شمیم یاس، سال هشتم، ش67، ص31-30.

13.  تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، (1366)، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات.

14.  توئمی منصوری، امیر حسین، (1385)،" تقدس بیت المقدس در اسلام"، فصلنامه 15 خرداد، سال سوم، ش10، ص296-282.

15.  ثقفی، ابراهیم،(1395ق)، الغارات، تهران، انجمن آثار ملی، ج2.

16.  جدید بناب، علی، (1386)، عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).

17.  حاجتی، آمنه، (1387)، "مسجد الاقصی"، ماهنامه موعود، سال سیزدهم، ش93، ص63-62.

18.  حمد الفتلاوی، مهدی، (1385)، سقوط اسرائیل، ترجمه: محمد باقر ذو القدر، قم، موسسه بوستان کتاب.

19.  خامنه‌ای، علی، (1390)، فلسطین، به کوشش سید صالح میرزایی، تهران، انقلاب اسلامی.

20.  دروزه، محمد عزت، (1383ق)، التفسیر الحدیث، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، ج3.

21.  رفیعی، محمد حسین (1387)،" نقش قدرت‌های سیاسی در گسترش اختلافات مذهبی"، فصلنامه راه تربیت، سال دوم، ش6، ص147-123.

22.  سیدی، سید حسین (1386)، "مولفه‌های وحدت در اندیشه اسلامی"، دو ماهنامه اندیشه حوزه، سال سیزدهم، ش68-67، ص88-81.

23.  شجاعی، هادی، (1389)،" اهداف و راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران"، فصلنامه معرفت، سال نوزدهم، ش153، ص40-23.

24.  شیرودی، مرتضی (1385)، فلسطین و صهیونیسم، بی جا، اداره آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه.

25.  صیاد نژاد، علی رضا (1387)، "استراتژی تقریب کشورهای اسلامی و راهکار گفتگو"، فصلنامه راه تربیت، سال دوم، ش6، ص183-149.

26.  قاسمی، بهزاد (1393)، "مسأله شناسی چالش‌های اساسی جهان اسلام از نظر امام خمینی(ره)"، فصلنامه پانزده خرداد، سال یازدهم، ش39، ص101-125.

27.  القزوینی، الحافظ ابی عبدالله، (بی تا)، سنن ابن ماجه، بی جا، دار احیاء التراث العربی، ج2.

28.  کاشفی، محمد رضا (1387)، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، جامعه المصطفی العالمیه.

29.  کلینی، محمد بن یعقوب، (1407ق)، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج2.

30.  گروه اقتصاد، (1386)، "وحدت مسلمین راهبرد دفاع از قدس شریف"، دو ماهنامه اندیشه حوزه، سال سیزدهم، ش68-67، ص234-213.

31.  لابی عیسی محمد بن عیسی بن سوره، (1408)، سنن ترمذی، بیروت، دار الفکر، ج4.

32.  مازندرانی، محمد هادی، (1429ق)، شرح فرو ع الکافی، قم، دار الحدیث للطباعه و النشر، ج4.

33.  مجلسی، محمد باقر، (1403ق)، بحار الانوار، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ج96 و ج31.

34.  مطهری، مرتضی (1370)، اسلام و مقتضیات زمان، تهران، صدرا،ج2.

35.  مطهری، مرتضی (1400ق)، قیام و انقلاب مهدی(عج)، قم، صدرا.

36.  نوایی، علی اکبر (1386)، "انسجام اسلامی از منظر امام خمینی و مقام معظم رهبری"، دو ماهنامه اندیشه حوزه، سال سیزدهم، ش68-67، ص32-4.

37.  نوری، حسین،(1408ق)،  مستدرک الوسائل، قم، موسسه ال البیت، ج11.

38.  وزیری کرمانی، محمد حسن، (1359)، اسرائیل فاشیسم جدید، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

39.  وزیری کرمانی، محمد حسن، (1359)، "مروری بر پیامدهای سیاسی- اجتماعی بیداری اسلامی"، فصلنامه پژوهش‌های منطقه ای، سال سوم، ش9، ص161-141.

40. روحانی، سید حمید،(1390)، "شاه و رژیم صهیونیستی(1)"، فصلنامه پانزده خرداد، سال نهم، ش29، ص179-207.

41.  خامنه­ای، سید علی،(1390)، توهم سلطه، تهران، انقلاب اسلامی.

42.  نصوری، محمدرضا،(1385)، "پیوند و همکاری متقابل بهائیت و صهیونیسم"، فصلنامه انتظار موعود، سال  ششم، ش18، ص229-258.

43.  کریمی، الهه، ریحانه، رفیعی،(1387)، فلسطین برای فلسطینی است، تهران، موسسه فرهنگی شهید آوینی.

44.  محدثی، جواد،(1387)، فلسطین، قم، بوستان کتاب.

 

 

 

. زکیه خاکسار، طلبه سطح سه و کارمند بخش پژوهش مکتب نرجس (سلام الله علیها) مشهد[1]