صدور انقلاب اسلامی و حمایت از فلسطین در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره)
صدور انقلاب اسلامی و حمایت از فلسطین در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره)
علی علیشاهی
چکیده
هدف از نگارش این مقاله، بررسی صدور انقلاب اسلامی و حمایت از فلسطین در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) می¬باشد. تأثیر شگرف ظهور انقلاب اسلامی ایران در نیمه دوم قرن بیستم که با طرح گفتمانی جدید با ماهیت و اهدافی مغایر با گفتمان های موجود در نظام بین الملل همراه بود، معادله سیاست و قدرت در نظام دو قطبی حاکم بر جهان را به چالش کشید. این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه¬ای و آرای توماس اسپریگنز و روش توصیفی-تحلیلی می¬کوشد به این پرسش پاسخ دهد که اهداف صدور انقلاب اسلامی و حمایت از فلسطین از منظر امام خمینی(ره) چیست؟ فرضیه نوشتار این است که امت محوری، حمایت و نجات محرومان و ستم¬دیدگان از چنگ استعمارگران و جهان¬خواران در جهت ایجاد امت واحده اسلامی یکی از مهم¬ترین اهداف صدور انقلاب اسلامی می¬باشد. نتایج تحقیق بیانگر آن می¬باشد که اندیشه¬ها و آموزه¬های اسلامی بر نگرش و تلقی حضرت امام(ره) و تعیین اهداف صدور انقلاب و حمایت از فلسطین تأثیر بسزایی داشته است. هم¬چنین انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) خط بطلانی بر بسیاری از آرا و تئوری¬های نظریه¬پردازان کشید و با معرفی چهره¬ی جدیدی از اسلام، سبب بروز تحولات و دگرگونی¬های عظیم در دنیا گردید.
کلمات کلیدی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، صدور انقلاب، اندیشه سیاسی، توماس اسپریگنز، فلسطین.
مقدمه
با پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به دنبال آن ناپدید شدن نظام دو قطبی جهان که با نام بلوک شرق و غرب شناخته می¬شد، یکی از بزرگترین وقایع سیاسی قرن بیستم در حال شکل گیری بود. وقوع انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب تمام عیار توانست نظریه¬های جدیدی را در عرصه بین¬المللی به منصه ظهور برساند. تا هنگام وقوع انقلاب در ايران، اين واقعيت بطور كلي رد مي¬شد كه اسلام هنوز هم مي-تواند به عنوان نيروي عمده¬اي در جهان به رسميت شناخته شود. برای اولین بار با انتشار مصاحبه حضرت امام در روزنامه لوموند فرانسه، افكار عمومي جهان به انقلاب اسلامي ايران و طلاب حوزه علميه تغيير كرد و پس از ترجمه سخنان ایشان به زبان آلماني و انگليسي و انتشار آن توسط دانشجويان مسلمان خارج از كشور توجه جهانيان بیش از پیش به انقلاب اسلامي جلب شد (حكيمي، بي تا، 23).
به زعم عادل عبدالمهدي-مدير مركز پژوهش¬هاي اسلامي فرانسه- امام خميني چهارده قرن را در اعمالش خلاصه كرد... در این عصر جهان دچار تحول شده است و ارزش¬هاي جهاني در حال تغيير. غرب دچار فروپاشي تدريجي شده است و اسلام جلوه¬ي خود را در جهان نشان داده است (حاجتي، 1382، 74). امام خميني فقط تئوريسين و نظريه¬پرداز نبود، بلكه ابزار¬هاي عملي را به كار گرفت و مهم¬ترين نقش امام اين بود كه به تفكرات اسلامي جنبه عملي بخشيد. امام خميني روش واقعي را در زماني مناسب و در شرايطي خوب براي به كار گيري اسلام انتخاب و در خلق ارزش¬هاي نو نقش مهمي ايفا كرد (داستاني، 1386، 387). در هر روی، اگر بعد جهانی و پیامد¬های انقلاب¬ها از جمله مهم¬ترین معیار¬های بزرگی آن دانسته شود، انقلاب اسلامی در ایران بی گمان بزرگ¬ترین انقلاب نیمه دوم قرن بیستم در جهان است. به بیان دیگر، بعد از پدیدار شدن انقلاب اسلامی در ایران، اسلام بار دیگر در عرصه جهانی مطرح شد و این انقلاب با حرکت خود نشان داد که جهان به جز قطب¬های سیاسی می¬تواند دارای قطب¬های مذهبی نیز باشد. مسئله مهمی که در اندیشه امام خمینی(ره) و عملکرد حرکت اسلامی در ایران قابل تأمل است موضع گیری ایشان در برابر مسأله فلسطین است. این موضع نشانگر آگاهی استراتژیکی و تاکتیکی بسیار مهم حضرت امام است که سایر حرکت های اسلامی می بایست در آن امعان نظر کنند. از آنجایی که ایدئولوژی انقلاب ایران منبعث از اسلام است به جرأت می¬توان گفت که جهان¬شمولی اسلامی قوی¬ترین عامل برای صدور انقلاب بوده است.
این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه¬ای و اسنادی و با روش توصیفی-تحلیلی با توجه به آرای توماس اسپریگنز در پی پاسخ به این پرسش می¬باشد که اهداف صدور انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک اصل اساسی و مهم و همچنین حمایت از آرمان فلسطین از منظر امام خمینی(ره) چیست؟
پیشینه تحقیق
شایان ذکر است که ادبیات نسبتاْ گسترده ای در زمینه صدور انقلاب اسلامی توسط نویسندگان و پژوهشگران ایرانی و غیر ایرانی تولید شده است که ابعاد و جهات مختلف این مفهوم و پدیده را تجزیه و تحلیل کرده است. این پژوهش در پی پرداختن به چیستی و چرایی صدور انقلاب اسلامی و حمایت از آرمان فلسطین می¬باشد. از جمله مقالات و آثاری که در زمینه اندیشه سیاسی حضرت امام و هم¬چنین گفتمان انقلاب اسلامی به رشته تحریر در آمده است می توان به مواردی اشاره کرد از جمله: مقاله «تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی ایران با گفتمان¬های معاصر» نوشته سید علی مرتضوی امامی زواره و سارا جمالی (فصلنامه مطالعات افکار عمومی، 1394)، مقاله «استکبارستیزی و حمایت از مستضعفین در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) و شهدای دانشجو» نوشته مجتبی باباخانی (فصلنامه ره¬آورد سیاسی، 1390)، «انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی: تأثیرگذاری و نمونه¬ها» نوشته مرتضی شیرودی (مطالعات انقلاب اسلامی، 1388) و «ویژگی¬های همبستگی و وحدت اسلامی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)» نوشته محمد حسین جمشیدی و ابراهیم ایران¬نژاد (فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، 1391).
صدور انقلاب
صدور انقلاب عبارت است از «سعی انقلابیون برای تبدیل پیام و رسالت بالقوه انقلاب به حالت بالفعل. انقلابیون می¬خواهند روح کلی انقلاب را که در کشورشان تجسم یافته است، به حرکت درآورند و پیام¬ها و اهداف خود را در دیگر کشورها مجسم و علنی کنند. صدور انقلاب نقطه عطف در روند انقلابی است که امکان آشکار شدن تمامی پیام¬های انقلاب را میسر می¬سازد و از این رهگذر انقلابیون انسجام خود را باز می-یابند» (خلیلی، 1390، 49). برخی نیز صدور انقلاب را «برنامه، اقدام یا سیاستی که از طرف دست¬اندرکاران انقلاب در جهت تأثیرگذاری بر سایر جوامع اتخاذ می¬گردد» می¬دانند (فرزندی اردکانی، 1386، 101). در واقع بدین گونه انقلابیون تداوم انقلاب خود را تضمین می¬نمایند. برای تداوم انقلاب در داخل، می¬بایستی انقلاب به خارج صادر شود تا از تمرکز فعالیت ضد انقلاب و دشمنان در کشور کاسته شود و حلقه محاصره شکسته شود. از نظر امام خمینی(ره) اگر این نقطهی کانونی دربسته بماند و محبوس مرزهای جرافیایی شود، شکست حتمی است (موسوی خمینی، 1379، ج12، 203). بدینترتیب، صدور انقلاب موجب توسعه¬ی مرزهای ام¬القرا می¬شود و از سویی باعث گسترش مرزهای قدرت نرم و سخت می¬گردد که پشتیبانی قابل اتکایی برای جمهوری اسلامی خواهد بود (حشمت زاده، 1385، 288). در مجموع، صدور انقلاب در نگاه انقلابیون و هم¬چنین به عنوان یکی از اصول اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، به معنای گسترش انقلاب به خارج از مرزهای شناخته شده ایران از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران با انگیزه¬هایی از قبیل: تبلیغ و گسترش اسلام با اعتقاد به جهان¬شمول بودن دین اسلام، نفی استعمار و سلطه بیگانگان، تلاش برای تقویت پایه¬های وحدت و انسجام امت اسلامی در سطح جهان، حمایت از مستضعفین و مسلمانان جهان در مقابل حقارت¬ها و سرکوب¬های مردم کشورشان توسط بیگانگان با توجه به آموزه¬های دین اسلام. به زعم اندیشمند فرانسوی، روژه گارودي، انقلابي كه به رهبري امام خميني(ره) روي داد متعلق به تمدن بشري بود و به يك جامعه و ملت خاص اختصاص نداشت و هم¬چون نهضت انبياء مختص به همه انسان¬ها و همه جوامع است. از نظر گارودي، انقلاب اسلامي ايران نمونه جديدي از تكامل انساني و اجتماعی را ارائه داده كه اين الگو با ميراث روحي ملت¬ها توافق دارد و اين نيز سبب دشمني غرب با اوست (مجرد، 1386، 88).
نظریه بحران توماس اسپریگنز
اسپریگنز در نظریه خود از چهار مرحله سخن می¬گوید که منجر به شکل گیری یک نظریه سیاسی می¬شود: مشاهده بحران، تشخیص علل آن، تصور بازسازی جامعه و به دست دادن راه حل.
بر اساس این مدل تحلیلی، اندیشه سیاسی، تلاش اندیشمندان برای حل مشکلات و بحران¬های جامعه است. بنابراین هر اندیشمند سیاسی همواره کار خود را از مشاهده نوعی بی¬نظمی و مشکل آغاز می¬کند و پس از تشخیص آن، به جست¬جوی علل و ریشه¬هایش می¬پردازد. در ادامه اندیشمند سیاسی شرایط مطلوب و جامعه بسامان خود را ترسیم می¬نماید و درنهایت راه حل خود را برای رفع مشکلات موجود در قالب آنچه هست و آنچه باید باشد عرضه می¬دارد. بنابراین اندیشمند سیاسی در پی یافتن علل بی¬نظمی¬ها و مشکلات و بحران-های جامعه خود است و اندیشه سیاسی وی در واقع تبیین وضع موجود و ارائه راه حل برای مشکلات و به دست دادن الگو برای رسیدن به جامعه آرمانی است. اما مبانی نظری اندیشمند نیز در تحلیل وی از مشاهده وضع کنونی و ریشه¬یابی علل مشکلات نقش مهمی ایفا می¬کند. در واقع این مبانی نظری منجر به تصویری از جامعه آرمانی اندیشمند می¬شود تا وضع موجود جامعه را با آن بسنجد و درباره بحرانی بودن یا نبودن آن اظهارنظر کند (اسپریگنز، 1389، 43-53).
مبانی نظری اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
با توجه به آرای اسپریگنز که مبانی نظری هر اندیشمند در تحلیل وضع موجود و بازسازی جامعه آرمانی وی مؤثر می¬باشد، در ابتدا به بیان اندیشه¬های حضرت امام پرداخته می¬شود.
اندیشه سیاسی حضرت امام از اعتقادات شیعی وی تأثیر پذیرفته و در این راستا اندیشه توحید، نبوت، معاد و به¬ویژه عدل و امامت در تفکر و نگرش وی نسبت به حکومت¬های موجود و تصویر جامعه آرمانی ایشان اثرگذار بوده است (فوزی، 1387، 72). حضرت امام(ره) بر خلاف مادی¬گرایان که منبع شناخت را حس و تجربه می¬دانند، معیار شناخت در جهان¬بینی الهی خویش را اعم از حس و عقل می¬داند (موسوی خمینی، 1379، ج 21، 222). در جهان¬بینی وی هستی فراتر از عالم مادی است و جهان هستی اعم از ماده و روح بوده و خالقی دارد که با هدف معینی آن را آفریده است. بنابراین در جهت شناخت ماورای طبیعت علاوه بر استفاده از عقل و حس باید این شناخت از طریق وحی نیز صورت پذیرد (همان، 11-12). نگاه ایشان به انسان نیز ناشی از همین جهان¬بینی الهی است. در اندیشه امام(ره) انسان موجودی مختار می¬باشد که به دلیل برخورداری از قوه ناطقه و عقل می¬تواند بیندیشد و از سویی با توجه به برخورداری از آزادی توانایی تصمیم-گیری و انتخاب راه را دارد. ازاین رو، عامل همه شکست¬ها و پیروزی¬ها و سعادت و شقاوت خود انسان است.
با توجه به این مبانی، حضرت امام سکولاریسم یا نظریه جدایی دین از سیاست را رد می¬نماید و سیاست را امری مقدس که باید به دین خدمت نماید، می¬داند. این جهان¬بینی بر نحوه نگرش وی در سیاست خارجی نیز مؤثر بوده و نفی سلطه بیگانگان یا تأکید بر اصل نفی سبیل، اصل نفی ظلم و ظلم¬پذیری، حفظ استقلال کشور و جلوگیری از وابستگی، دفاع از وحدت مسلمین و دفاع از مظلومان و مستضعفان ازجمله مهم¬ترین رئوس اندیشه ایشان در سیاست خارجی است که می¬توان با معرفی اسلام به سایر ملل بدان دست یافت که این اهداف از طریق صدور انقلاب به دست می¬آید.
صدور انقلاب از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره)
انقلاب اسلامی ایران تأثیرات زیادی در بیداری مسلمانان جهان و احیای باورهای دینی داشت. در عصری که عزت و شوکت اسلامی توسط استعمارگران و دشمنان اسلام پایمال گردیده و اخلاق و ارزش¬های اسلامی به بوته¬ی فراموشی سپرده شده بود، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) به وقوع پیوست و فرهنگ و تمدن اصیل اسلامی را به ارمغان آورد و بارقه¬ی امیدی در دل میلیون¬ها مسلمان در گوشه و کنار دنیا زنده کرد و باعث تجدید حیات اسلام و زنده شدن مجد و عظمت دیرینه¬ی جهان اسلام گردید.
یکی از عرصه¬هایی که در اندیشه سیاسی امام(ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی بسیار حائز اهمیت می-باشد، مسئله صدور انقلاب است. حضرت امام(ره) اعتقاد داشتند که مشکلات جامعه ایرانی و بشریت حل نخواهد شد مگر اینکه تمدنی مبتنی بر دین و افکار ناب شیعه در جمهوری اسلامی ساخته و به دنیا عرضه شود و این تمدن برای امر ظهور موعود و فرا رسیدن پایان خوش تاریخ بشریت زمینه سازی کند.
مراحلی که امام(ره) برای صدور انقلاب در فراسوی مرزهای ایران اسلامی مد نظر داشت این بود که یک حوزه فکری برگرفته از افکار ناب شیعه شامل تعاریف بنیادین زندگی، هستی، خوشبختی، سعادت و سایر اهداف زندگی برای همه انسان¬ها ارائه شود به گونه¬ای که همه بتوانند آن را بفهمند و در صورت تمایل انتخاب کنند. در نظر ایشان انقلاب ایران، گذشته از خصوصیات مشترکی که با سایر انقلاب¬ها دارد، دارای ویژگی¬ها و عناصر مخصوص به خود است. ایشان مبنا و منشأ انقلاب ایران را دینی می¬دانستند، که در تمامی مراحل، اندیشه اسلام را به عنوان تابلویی راهنما، در مقابل خود می¬بیند. چنین ویژگی باعث شده که مسئله صدور انقلاب اسلامی ایران، با سایر انقلاب¬های بزرگ دنیا ازجمله انقلاب فرانسه و روسیه در انگیزه، پیدایش و طی مراحل خود متفاوت باشد. از همین رو امام خمینی(ره) می¬فرماید: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب¬ها جداست هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام» (موسوی خمینی، 1388، 7).
مسئله صدور انقلاب اسلامی در نگاه معمار کبیر انقلاب امری مسلم و تکلیفی دینی به شمار می¬آید که می-بایست با شناخت عمیق و همه جانبه از اسلام و ابعاد انقلاب اسلامی و هم¬چنین آگاهی و بصیرت کامل به شرایط زمانی و نظام حاکم بین¬المللی و بعلاوه شناخت دشمنان اسلام و ابعاد و شیوه¬های دشمنی آنان، با هدف حفظ و تداوم انقلاب اسلامی و عمق¬بخشی و گسترش پهنه انقلاب اسلامی در داخل و خارج از ایران صورت پذیرد و بر این اساس همواره بر صدور انقلاب با شیوه¬های جامع و کارآمد تأکید می¬کردند چنان¬چه فرمودند:
«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می¬کنیم چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله(ص) بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر جای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم» (موسوی خمینی، 1379، ج12، 148) و در جای دیگر می¬فرمایند: «ما به تمام جهان تجربه¬هایمان را صادر می¬کنیم و نتیجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچک¬ترین چشم¬داشتی به مبارزان راه حق انتقال می¬دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه¬ها، جز شکوفه¬های پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملت¬های دربند نیست» (موسوی خمینی، 1379، ج20، 325).
صدور انقلاب در نگاه حضرت امام خمینی به عنوان ایدئولوگ بزرگ انقلاب اسلامی به معنای صدور ارزش-ها، آرمان¬ها و تجربیات انقلاب اسلامی هم¬چون استقلال، نیل به خصلت¬های انسانی و خودکفایی، حمایت از مستضعفان و رنج¬دیدگان و محرومان، ایجاد عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم و تبعیض¬ها و نژادگرایی است (موسوی خمینی، 1379، ج4، 188). در نگاه وی، یکی از برکات صدور انقلاب اسلامی ایران تحکیم اخوت اسلامی و ایجاد و تقویت وحدت در میان مسلمانان است. چرا که این انقلاب با طرح مجدد قرآن و با الهام از سیره¬ی شریف نبوی شالوده¬ی وحدت اسلامی، الگوی همبستگی و وحدت مسلمانان را پایه¬ریزی کرد. از این رو، امام خمینی(ره) از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، مردم مسلمان جهان را به یکپارچگی و وحدت در برابر حاکمان جور و دشمنان اسلام دعوت نمودند و سند عزت و پایداری ملل مسلمان را وحدت کلمه و توحید کلمه دانسته و فرمودند: «ای مسلمانان جهان که به حقیقت اسلام ایمان دارید. بپا خیزید و در زیر پرچم توحید و در سایه تعلیمات اسلام، مجتمع شوید و دست خیانت ابرقدرتان را از ممالک خود و خزائن سرشار آن کوتاه کنید و مجد اسلام را اعاده کنید و دست از اختلافات و هواهای نفسانی بردارید که شما دارای همه چیز هستید» (موسوی خمینی، 1379، ج13، 83).
حمایت از مستضعفین نیز یکی از برجسته¬ترین اهداف صدور انقلاب بوده است. چنانچه حضرت امام(ره) در سال اول انقلاب در پیام خود مبنی بر صدور انقلاب صراحتاً اعلام می¬دارند که: «ملت آزاده ایران هم اکنون از ملت¬های مستضعف جهان در مقابل آنان که منطق¬شان توپ و تانک و شعارشان سرنیزه است کاملاً پشتیبانی می¬نماید. ما از تمام نهضت¬های آزادی¬بخش در سراسر جهان که در راه خدا و حق و حقیقت و آزادی مبارزه می¬کنند پشتیبانی می¬کنیم» (موسوی خمینی، 1379، ج11، 259) و در جای دیگر حمایت از ملت¬های محروم را در ردیف اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برشمرده و می¬فرمایند: «من به صراحت اعلام می-کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه-گذاری می¬کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه¬طلبی و فزون¬طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه¬ریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم...» (همان).
هم¬چنین حضرت امام(ره) ضمن اشاره به وعده الهی مبنی بر پیروزی نهایی مستضعفین، انقلاب ایران را به عنوان الگوی مبارزه معرفی نموده و وحدت را رمز پیروزی مستضعفین می¬داند. در اندیشه ایشان، پیروزی نهایی زمانی است که اسلام بر تمام دنیا حکومت کند. وی در این خصوص در جمع مسلمانان پاکستانی و هندی مقیم ایران، در قم اظهار می¬دارند:
«ما امید آن داریم که همه اقشار مستضعف به هم بپیوندند... با این نهضت -نهضت مستضعف در مقابل مستکبر- در تمام عالم گسترده شود. ایران، مبدأ و نقطه اول و الگو برای همه ملت¬های مستضعف باشد. ملت¬های مستضعف ببینند که ایران با دست خالی و با قدرت ایمان و با وحدت کلمه¬ی تمسک به اسلام، در مقابل قدرت¬های بزرگ ایستاد و قدرت¬های بزرگ را شکست داد. سایر اقشار ملت¬ها به این رمز اسلامی، به این رمز ایمانی اقتدا کنند. در تمام اقشار عالم، مسلمین به پا خیزند؛ بلکه مستضعفین به پا خیزند. وعده الهی که مستضعفین را شامل است» و می¬فرماید: «ما منت بر مستضعفین می¬گذاریم که آن¬ها امام بشوند در دنیا، و وارث باشند. امامت حق مستضعفین است، وراثت از مستضعفین است؛ مستکبرین غاصب¬اند، مستکبرین باید از میدان خارج شوند. ما مستکبرین ایران را از صحنه بیرون کردیم، و به جای آن مستضعفین نشستند... پیروزی نهایی وقتی است که اسلام- با همه ابعاد و با همه احکامش- در ایران پیاده شود و پیروزی بالاتر آنکه در همه اقطار عالم، اسلام حکومت کند» (موسوی خمینی، 1379، ج7، 292-293). حضرت امام خمینی(ره) صدور انقلاب را در راستای اصل دعوت به اسلام می¬داند چرا که امت مسلمان در کنار عزت و احترام کشور خود، نباید فراموش کنند که این عزت و اقتدار، تمامی مسلمانان را در معرض مسئولیت قرار می¬دهد تا پیام هدایت حضرت خاتم الانبیاء(ص) را به سایرین برسانند و آنان را به سوی سعادت مد نظر اسلام دعوت نمایند. به عنوان نمونه¬ای برجسته از دعوت به اسلام در زمان حیات امام خمینی(ره) می¬توان پیام ایشان به گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق اشاره کرد. ازنظر سیاست خارجی استفاده از فرصت تاریخی جهت ابلاغ پیام الهی اسلام، برقراری رابطه معنوی و ابراز همدردی و حمایت از مسلمانان شوروی و دیگر کشورهای بلوک شرق، ایستادگی نظام جمهوری اسلامی ایران بر اصل نه شرقی نه غربی، تأکید بر مبارزه با استکبار در اشکال و چهره¬های مختلف از آن و با اهمیت¬تر از همه، دعوت به اسلام ازجمله ویژگی¬ها و نکات برجسته پیام امام خمینی(ره) به گورباچف است (دهشیری، 1371، 239).
وی در خصوص هدف نهایی صدور انقلاب می¬فرمایند: «مقصد این است که اسلام، احکام اسلام، احکام جهان¬گیر اسلام زنده بشود و پیاده بشود و همه در رفاه باشند و همه آزاد باشند، همه مستقل باشند» (نوازنی، 1388، 31). از این سخن امام می¬توان این¬گونه برداشت کرد که استقلال ممالک اسلامی عنصر اصلی حفظ ارزش¬های اسلامی در دنیای معاصر است. نظر حضرت امام درباره استقلال و آزادی و وظیفه ما در قبال آن این است که «مـا بـراى حـیـات زیـر سـلطـه غـیـر، ارزش قـائل نـیـسـتـیـم، مـا ارزش حـیـات را بـه آزادى و استقلال می¬دانیم. دستورات مذهبى را که مترقی¬ترین دستورات است، راه ما را معین فرموده است. مـا بـا آن دسـتـورات و تـحـت رهـبرى بزرگ¬مرد دنیا محمد، با تمام قدرت¬هایی که بخواهند تـجـاوز کـنـنـد بـه مـمـلکـت مـا مـبـارزه خـواهـیـم کـرد. امـروز مـثـل روزهـاى سـابق نیست که یک نفر بر یک امت سلطه داشته باشد و این یک نفر هم دست نشانده اجانب باشد و بخواهند به مملکت ما با دست او خیانت و تجاوز کند» (موسوی خمینی، 1379، ج13، 181).
هم¬چنین ایشان نعمت آزادی را امانتی از سوی خداوند دانسته که می¬بایست صرف گسترش اسلام و صدور ارزش¬های اسلامی گردد. چنان¬که می¬فرمایند؛ «ما الان آزاد هستیم، آزادى یک نعمت بزرگ الهى است. یا در این موقع که آزاد هستیم، ببینیم که از ایـن آزادى آیـا سوء استفاده می¬کنیم یا استفاده مشروع؟ آزادى یک امانت الهى است که خداوند نصیب مـا کـرد، آیـا این امانتى که خداى تبارک و تعالی به ما داد و ما را آزاد کرد، با این آزادى چه می¬کنیم؟ آیـا آزادى را صـرف صلاح ملت و اسلام می¬کنیم؟ یا آزادى را صرف جهاتى که برخلاف مسیر نهضت و بر خلاف رضاى خداست؟ اگر ما آزادى را در مسیر خودش براى صلاح مـلّت، بـراى صـلاح اسلام، در خدمت کشور، از این آزادى استفاده کردیم، از امتحان درست بیرون آمده¬ایم» (موسوی خمینی، 1379، ج7، 215). با توجه به بیانات امام در باب آزادی باید توجه داشت که یک ملت باید به حدی از تفکر برسد تا بتواند با آزادی، ارزش¬های اصلی خود را مشخص کند و در پناه این ارزش¬ها به سعادتی که مد نظر اسلام است دست یابد و آن را گسترش دهد.
هم¬چنین امام با توجه به اصل نفی سلطه بیگانگان که در قرآن کریم به صراحت بیان شده است (و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا) سیاست نه شرقی نه غربی را مطرح می¬نماید و در مورد مفاد و مصادیق قاعده نفی سبیل می¬نویسد: «ممکن است بگویم قاعده نفی سبیل وجه سیاسی دارد و در مقام توجه دادن مسلمانان به این امر مهم که لازم است از سلطه کافران به هر وسیله ممکن خارج شوند؛ زیرا تسلط آنان امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم به آن لازم باشد. بلکه رضایت دادن به این سلطه ذلت و ظلم است و خداوند از این بری است: فان العزه للّه و رسوله» (موسوی خمینی، 1368، ج2، 725) ایشان در جای دیگر ضمن تأکید بر این اصل قرآنی و در مقام بیان اینکه زمینه سازی برای سلطه و حاکمیت اجانب حرام و خیانت به اسلام است می¬فرمایند: «در هر حال شعار ما قطع ایادی اجانب راست و چپ از کشور است و هر کس و در هر مقامی و به هر صورتی اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما چه با صراحت و چه به وسیله طرح¬هایی که لازمه¬اش ادامه تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازه¬ای باشد خائن به اسلام و کشورهای اسلامی است». ایشان درباره¬ی لزوم مبارزه با عواملی که موجب سلطه کافران می¬شود، می¬فرماید: «وظیفه مسلمانان نفی سلطه فرهنگی اجنبی و نشر فرهنگ غنی اسلام است» (غلامی، 1388، 151). رویکرد امام نسبت به نظام بین¬الملل و جهت¬گیری وی نیز ناشی از اعتقاد به همین اصل حیاتی بود. از نظر امام حیطه شمول اصل نفی سبیل محدود به ایران نیست، بلکه سلطه هر قدرتی را بر امور مسلمین نفی می¬کند. وی در خصوص صدور انقلاب، نفی سلطه بیگانگان را یکی از اهداف اساسی بیان نموده و می¬فرمایند: «اینکه می¬گوییم انقلاب ما باید به همه جا صادر بشود این معنی غلط از او برداشت نکنید که می¬خواهیم کشورگشایی کنیم. ما همه کشورهای مسلمان را از خودمان می¬دانیم، همه کشورها باید در محل خودشان باشند. ما می¬خواهیم این انقلاب را، انقلاب فرهنگی¬مان را، انقلاب اسلامی¬مان را به همه ممالک اسلامی صادر بکنیم. ما می¬خواهیم این بیداری که در ایران واقع شد و از ابرقدرت¬ها فاصله گرفتند و دست آن¬ها را از مخازن خودشان کوتاه کردند، این در همه ملت¬ها و همه دولت¬ها بشود. معنی صدور انقلاب ما این است که همه ملت¬ها بیدار بشوند و همه دولت¬ها بیدار بشوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند و از این تحت سلطه بودنی که هستند و از اینکه همه مخازن آنها به باد می¬رود و خودشان به نحو فقر زندگی می¬کنند نجات بدهند» (موسوی خمینی، 1379، ج13، 281).
یکی از نشانگان ریشه و بنیاد اسلامی صدور انقلاب، اثرات آن بر هدف و انگیزه¬ی صدور انقلاب، از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران می¬باشد. بدین ترتیب انگیزه¬های دینی حضرت امام(ره) از طراحی گفتمان صدور انقلاب از بیانات فوق آشکار می¬گردد. از دیدگاه حضرت امام(ره) وفاداری به ارزش¬های والای اسلام و عمل به آنها در اولویت قرار دارد و اسلام دین تمامی ابناء بشر است. پس اعتقاد به ارزش¬های اسلامی مبین نوعی احساس مسئولیت نسبت به جامعه جهانی است. نفی فرهنگ¬ها و ارزش¬های مادی که الگوی حکومت در غرب و شرق می¬باشد و نیز مبارزه با کجروی¬ها، توطئه¬ها و آگاهی دادن به ملت¬ها در مضار چنین فرهنگ¬هایی، نوعی احساس مسئولیت دائمی در قبال جامعه جهانی است. لذا در این دیدگاه بستن مرزها و اسیر شدن در قیودات لازم نظیر توسعه و رشد ملی بدون توجه به سرنوشت¬های ملت¬ها نفی می¬شود و هرگونه رشدی در داخل درگرو تلاش برای رشد سایر ملت¬هاست. ماهیت اصلی این تفکر مبنی بر نفی ظلم و ظلم¬پذیری، نفی سلطه و سلطه¬گری و نفی سکوت و برخورد انفعالی است.
از دیدگاه امام(ره) تنها در صورتی می¬توان الگوی مناسبی برای ملت¬ها گردید که آن¬ها حس کنند در قبال مسائل و معضلات¬شان احساس مسئولیت انقلابی وجود دارد. بنابراین مخاطب انقلاب اسلامی، ملت¬ها هستند و هدف آگاهی دادن به آن¬هاست. در این قالب، مفهوم صدور انقلاب با اتخاذ خط مشی روشنگرانه¬ای که ملت¬ها خود در تغییر سرنوشت خویش اقدام نمایند کاملاْ عجین گشته است و حرکت¬های نظامی¬گرایانه که مستلزم اخذ تصمیم و اقدام به جای ملت¬ها باشند به کلی نفی می¬شود. حضرت امام(ره) نه تنها به انگیزه¬ها و اهداف دینی سیاست صدور اشاره می¬فرمایند بلکه از شبهه¬ها و تردیدهایی که ممکن است درباره انگیزه¬های صدور انقلاب پیش آید سخن می¬گویند تا اهداف صدور انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلاب¬ها یکسان پنداشته نشود؛ «... ما تعددی به هیچ کشوری به واسطه دستوری که به ما رسیده است از اسلام، نخواهیم کرد... و نباید بکنیم و تجاوز به هیچ کشوری نخواهیم کرد و نباید بکنیم...» (روزنامه اطلاعات، 1359).
حضرت امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی را فقط مختص کشور ایران نمی¬داند بلکه آن را نهضتی در مقابل مستکبران دنیا معرفی می¬کند و امید دارد که درنهایت احکام اسلام در همه جا پیاده شود و همه ملت¬ها بیدار شده و در راستای تحقق اهداف اسلام قیام کنند (موسوی خمینی، 1379، ج10، 287). ایشان هم¬چنین اسلام را دینی جهان¬شمول می¬داند که اگر انسان¬ها آن را شناسایی نمایند دردهای مزمن بشر درمان خواهد گشت. «اکنون از شما می¬خواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق کنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزش¬های والا و جهان¬شمول اسلام است که می¬تواند وسیله راحتی و نجات ملت¬ها باشند و گره مشکلات اساسی بشریت را باز کند» (موسوی خمینی، 1379، ج21، 221). ایشان هدف نهایی بحث صدور انقلاب را در راستای اهداف انبیاء و زمینه¬سازی برای تشکیل حکومت جهانی اسلام می¬داند و در این باره می¬فرماید؛ «مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم¬داری حضرت حجت است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم [ایران] بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند» (موسوی خمینی، 1379، ج21، 327).
با توجه به اهداف حضرت امام نسبت به گفتمان صدور انقلاب دیدگاه ملی¬گرایان به دلیل تأکید بر درون¬مایه-های غیر دینی و استفاده از آن¬ها در کنار ارزش¬های اسلامی به صورت آشکار مورد نفی امام قرار می¬گیرد: زیرا اعلام صریح امام مبنی بر قطعی بودن صدور انقلاب و یادآوری این نکته که ما نسبت به ملت¬ها و به¬ویژه مسلمانان بر اساس آموزه¬های اسلام مسئولیت داریم، بیانگر رد صریح و روشن این دیدگاه محسوب می-شود.گروه دوم نیز به دلیل اندیشه و اقدامات افراطی و نادیده گرفتن سازوکارهای حاکم بر تعاملات مناسب بر جوامع (هم¬چون مرزهای سیاسی)، مطرود امام هستند. برگزیدن راه و روش صرفاً نظامی و اقدامات چریکی و پارتیزانی و بی¬توجهی به حرکت¬های مردمی مبتنی بر آگاهی و بیداری و شناخت مناسب از تعاملات محیطی که ویژگی این دیدگاه می¬باشد، از سوی امام خمینی شیوه غیر ممکن و نادرستی به حساب می¬آید. دیدگاه سوم به دلیل فرصت¬طلبی و استفاده ابزاری نسبت به موضوعی که باید مبتنی بر احساس مسئولیت و وظیفه¬شناسی باشد، از سوی امام نفی می¬شود (نوازنی، 1388، 15-16). بنابراین بر اساس نظریات امام خمینی، صدور انقلاب در جهت حمایت و دفاع از حقوق مسلمانان، پشتیبانی از نهضت¬های آزادی¬بخش و مبارزه با استکبار جهانی از مهم¬ترین اهداف انقلاب اسلامی است و تحقق و تأمین این آرمان¬ها باید با رعایت مصلحت اسلام و مسلمین صورت پذیرد. با توجه به رهنمودهای معمار کبیر انقلاب، هدف از صدور انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- معرفی اسلام، آن¬گونه که هست؛ چرا که اسلام از اهداف غایی خود در طول سالیان متمادی دور شده است
2- گسترش معنویت موجود در ایران و پیاده نمودن توحید ناب در بین ملل اسلامی.
3- کم کردن سلطه جهان¬خواران و به ارمغان آوردن استقلال و آزادی جهت ملت¬های مظلوم ازجمله ملت مظلوم فلسطین. «من اميدوارم كه نهضت اسلامى ايران، كه با ابعاد گسترده اش بـى سـابقه در طـول تـاريخ اسـت، در كنـار برادران مسلمان فلسطين به آرمان هاى انسانى و اسلامى خود برسـند و بيـرق ظلـم و جنايـت را بـراى هميـشه سرنگون و پرچم باعظمت اسلام را در اهتزاز در آورند.» (موسوی خمینی، 1379).
4- مبارزه با کفر و شرک و ظلم ظالمان با ایجاد بستری دینی. «اميدوارم كه مسلمان ها روز قدس را بزرگ بـشمارند و در همـه ممالـك اسـلامى، در روز قـدس، در روز جمعه آخر ماه مبارك، تظاهر كنند، مجالس داشته باشـند، محافـل داشـته باشـند، مـسجد داشـته باشـند، در مساجد فرياد بزنند. وقتى يك ميليارد جمعيت فرياد كرد، اسرائيل نمى توانـد، از همـان فريـادش مـى ترسـد. اگر همه مسلمينى كه در دنيا الآن هستند، كه قريب يك ميليارد هستند، اگر در روز قدس، همه بيرون بيايند از خانه، فرياد بكنند «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسرائيل» و «مرگ بـر شـوروى»، همـين قـول «مـرگ بـر شوروى» براى آنها مرگ مى آورد.» (همان).
5- آشتی دادن بین ملت¬ها و دولت¬ها در راستای ایجاد وحدت و همگرایی.
6- بیداری ملت¬ها با ایجاد زمینه شناخت اسلام ناب محمدی(ص) و تفکیک آن از اسلام آمریکایی.
7- آشنا ساختن ملل اسلامی و مستضعفین جهان با اسلام و حکومت عدل اسلامی جهت تحقق عدالت.
8- نورافشانی نور اسلام در جهان با توجه به اصل جهان¬شمولی اسلام.
امام خمینی و حمایت از آرمان فلسطین
یکی از اقدامات مهمی که امام خمینی (ره) در خصوص احیای آرمان فلسطین در سطح جهانی انجام دادند طرح روز جهانی قدس و فرمان اجرای آن در بهترین موقع زمانی یعنی ماه رمضان و نزدیک تر شدن امت اسلامی بود که تأثیرات مثبتی در داخل فلسطین اشغالی و در سطح دنیای اسلام و کشورهای مختلف جهان بر جای گذاشت. امروزه این میراث گرانقدر امام راحل همچنان پر شکوه و عظمت آن افزوده می شود. رهبر کبیر انقلاب اسلامی با سیره عملی و نظری خود جنبش های اسلامی به خصوص جنبش اسلامی فلسطین را احیاء و مسلمانان جهان را در راه آن بسیج نمودند. امام راحل همچنین با هرگونه سازش در خصوص آرمان های اسلامی از جمله آرمان مقدس فلسطین مخالفت جدی می نمودند که این خود باعث افزایش روحیه مقاومت، ادامه جهاد و باقی ماندن نور امید در دلهای مسلمانان مبارز خصوصاْ فلسطینیان مظلوم و مستضعف می شد. حضرت امام به مناسبت های مختلف در راستای عمل به تکلیف شرعی خود بر حمایت مادی و معنوی تمام ملل اسلامی از حماسه مردم فلسطین در راه آزادی قدس شریف تأکید فرموده اند که به نمونه هایی از آنها اشاره می گردد: «روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزى است كه اسلام را بايد احيا كرد» (همان).
«روز قدس كه همجـوار شـب قـدر اسـت لازم اسـت كـه در بـين مـسلمانان احيـا شـود و مبـدأ بيـدارى و هوشيارى آنان باشد، و از غفلت هايى كه در طول تاريخ خصوصاً سده هاى اخير شده است بيرون آينـد تـا آن روز هوشيارى و بيدارى از دهها سال ابرقدرتها و منافقان جهان والاتر باشد، و مسلمانان جهان مقدرات خود را خود به دست قدرت خود پى ريزى و پايه گذارى كنند» (همان).
«من از سالهاى طولانى راجع به اسرائيل و راجع به جنايات او هميشه در خطبـه هـا، در نوشـته هـا، گوشـزد كرده ام به مسلمين كه اين يك غده سرطانى است در يك گوشه ممالك اسلامى، و اينطور نيست كه اكتفا بكند به همان «قدس» و اينها، اينها بنايشان بر اين است كه پيش بروند؛ يعنى اينها تابع سياست آمريكا هستند. آمريكا هم آمالش فقط يكجا نيست، چنانچه همه ابر قدرتها مى خواهند همـه ممالـك را تحـت سـيطره قـرار بدهند.» (همان).
«مسئله قدس يك مسئله شخصى نيست، و يك مسئله مخصوص به يك كشور و يا يك مسئله مخصوص به مسلمين جهان در عصر حاضر نيست، بلكه حادثه اى است براى موحدين جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آينده، از روزى كه مسجد الاقصى پى ريزى شد تا آنگاه كه اين سـياره در نظـام هـستى در گـردش است.» (همان)
«روز قدس يك روز جهانى است. روزى نيست كـه فقـط اختـصاص بـه قـدس داشـته باشـد. روز مقابلـه مستضعفين با مستكبرين است. روز مقابله ملت هايى است كه در زير فشار ظلم آمريكا و غير آمريكا بودنـد، در مقابل ابر قدرتهاست. روزى است كه بايد مستضعفين مجهز بشوند در مقابل مستكبرين، و دماغ مستكبرين را به خاك بمالند.» (همان).
«امروز همه قدرت ها و ابرقدرت ها دست به دست يكـديگر داده انـد كـه نگذارنـد فلـسطيني هـاى مـسلمان بـه هدفشان برسند. حتى بسيارى از كسانى كه به ادعا، نسبت به فلسطيني ها اظهار علاقه مى كننـد، علاقـه شـان بـه اين نيست كه مسلمانان فلسطينى بر اسرائيل غلبه كنند و متأسفانه با سكوت و سازش و تماشا دسـت بـه هـم داده اند كه نگذارند مسلمانان فلسطين پيروز بشوند؛ چرا كه پيروزى آنان پيروزى اسلام است.» (همان)
«اسرائيل غاصب است و هرچه زودتر بايد فلسطين را ترك كند. و تنهـا راه حـل ايـن اسـت كـه بـرادران فلسطينى هر چه زودتر اين ماده فساد را نابود گردانند و ريشه استعمار را در منطقه قطع كنند، تـا آرامـش بـه منطقه بازگردد.» (همان).
نتیجه¬گیری
پیروزی انقلاب اسلامی به معنای صدور پیام و ارزش های آن و به حرکت در آمدن موجی از خیزش های رهایی بخش در کشورهای اسلامی و جهان سوم بود، امواج این انفجار بزرگ رژیم های وابسته به غرب را در ممالک اسلامی و بلاد عربی متزلزل و بیمناک کرده بود. پیام اصلی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی ماهیتی فرهنگی داشت و مبتنی بر اندیشه دینی و ارزش های معنوی بود که در این میان، حمایت از فلسطین و مردم بیگناه آن سرزمین نقشی برجسته و پررنگ دارد. از مشخصه¬ی اصلی انقلاب ایران، هویت اسلامی آن بوده که مبتنی بر فرهنگ اصیل اسلام است و در قلب مستضعفین جهان امید و در دل قدرت¬ها ترس و وحشت ایجاد کرده است.
یکی از شباهت¬های عملکردی پس از پیروزی انقلاب¬های دنیا، تلاش و اصرار برای صدور انقلاب می¬باشد. بدین معنا که انقلابیون پس از مدتی کوتاه درصدد برمی¬آیند که ارزش¬های موجود در انقلاب خود را به سایر نقاط جهان تسری دهند تا بدین¬وسیله تداوم انقلاب خود را تضمین نمایند. از این¬روی، یکی از عرصه¬های مورد توجه حضرت امام خمینی(ره) به عنوان ایدئولوگ بزرگ انقلاب، مسئله صدور انقلاب بوده است. در نگاه ایشان صدور انقلاب به معنای صدور ارزش¬ها، آرمان¬ها و تجربیات انقلاب اسلامی به سایر کشورهاست.
این پژوهش با تکیه بر نظریه توماس اسپریگنز بر این عقیده است که اختلاف نظر در بحث صدور انقلاب توسط گروه¬های مختلف، باعث گردید که خط مشی صدور انقلاب با تأکید امام خمینی و با رعایت مصلحت و در نظر گرفتن تعاملات موجود به عنوان اصلی اساسی مطرح گردد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که اهداف صدور انقلاب اسلامی ایران با سایر مکاتب و انقلاب¬ها متفاوت است، چرا که جایگاه حضرت امام خمینی(ره) به عنوان رهبر و مجتهدی دینی بر اهداف صدور انقلاب اسلامی تأثیر بسزایی داشته است. از مهم¬ترین اهداف صدور انقلاب اسلامی می¬توان به مقابله با ظالمان، ایجاد امت اسلامی، پیاده سازی احکام اسلام، استقلال و آزادی سایر ملل، گسترش معنویت موجود در ایران به اقصی نقاط جهان، نفی سلطه بیگانگان و حمایت های پیاپی از فلسطین اشاره کرد. حضرت امام در راستای رسیدن به این اهداف وحدت را رمز پیروزی معرفی می¬نماید. در همین خصوص حضرت امام خمینی در بازکاوی مشکلات جامعه با تأثیر از مبانی نظری و جامعه آرمانی خود، ریشه¬های بحران و مشکلات را در جوامع اسلامی، دور شدن از اندیشه¬های اسلامی می¬داند و بازگشت به اسلام راستین را تنها راه¬حل نجات مسلمین برمی¬شمارد. در اندیشه وی تلاش در جهت ایجاد وحدت، مکانیزم اجرایی و عملیاتی ایجاد جامعه آرمانی است که امت واحد اسلامی نامیده می¬شود و راه تحقق این امر ایجاد زمینه جهت آشنایی سایر ملل با اسلام و انقلاب از طریق صدور انقلاب اسلامی است. در این راستا امام(ره) صدور انقلاب را با توجه به محتوای دینی، انقلاب، شرایط و امکانات درون کشور امری حتمی و تکلیفی دینی دانستند که می¬بایست در جهت ایجاد وحدت مسلمانان و زمینه سازی ظهور حضرت حجت(عج) انجام پذیرد.
منابع
اسپریگنز، توماس، (1389)، فهم نظریه¬های سیاسی،ترجمه فرهنگ رجایی، تهران: آگه.
حاجتی، میراحمد رضا، (1382)، عصر امام خمینی(ره).، قم: بوستان کتاب.
حشمتزاده، محمد باقر، (1385)، تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
حکیمی، محمود، (بی تا)، درباره انعکاس انقلاب اسلامی ایران در مطبوعات جهان، قم: تشیع.
خلیلی، محسن، (1390)، «مقایسه مفهوم انقلاب در انقلاب فرانسه و روسیه»، جستارهای سیاسی معاصر، سال دوم، شماره اول.
داستانی بیرکی، علی، (1386)، امام خمینی از نگاه نخبگان جهان، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
دهشیری، محمدرضا، (1371)، مقدمه¬ای بر اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
روزنامه اطلاعات، (1359).
غلامی، محمد، (1388)، بررسی فقهی و حقوقی قاعده نفی سبیل، مشهد: شاملو.
فرزندی اردکانی، عباس علی، (1386)، «مبانی نظری صدور انقلاب از منظر امام خمینی (چرایی، اهمیت و ضرورت صدور انقلاب)»، پژوهشنامه متین، شماره 36، 97-118.
فوزی، یحیی، (1387)، اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، قم: نشر معارف.
مجرد، محسن، (1386)، تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست بین¬الملل، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
موسوی خمینی، روح الله، (1368)، تحریر الوسیله، جلد دوم، قم: انتشارات دارالعلم.
موسوی خمینی، روح الله، (1379)، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
موسوی خمینی، روح الله، (1388)، وصیت¬نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره)، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
نوازنی، بهرام، (1388)، صدور انقلاب اسلامی، زمینه¬ها و پیامدهای بین¬المللی آن، تهران: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.