[ 12 ] از سوى ديگر با احياى تبعيضهاى گوناگون، قبائل را به جان هم مى انداخت، تا از اين رهگذر نيروهايشان را تضعيف كرده وخطري از ناحيه ايشان متوجه حكومت نگردد. از جهت ديگر به كمك كارگزاران مزدورش، به جعل حديث و تفسير وتأويل آيات به نفع خود مى پرداخت، واز اين راه به حكومت خود مشروعيت داده وافكار عمومى را تخدير مى كرد. أو آن چنان بر اوضاع مسلط بود كه برخلاف صريح قراردادى كه با امام حسن (عليه السلام) بسته بود عمل مى كرد، مثلا در صلحي كه ميان آنان بسته شد شرط شده بود كه شيعيان أمير المؤمنين (عليه السلام) را آزار ندهد وآنها را به قتل نرساند، وحتى نام حجر بن عدى، كه از اصحاب پيامبر وعلى (عليهما السلام) بود، بخصوص قيد شده بود، اما همچنانكه گفتيم معاويه أو وشش نفر از يارانش را به قتل رساند، ويكى از آنان را ابن زياد در عراق زنده به گور كرد. قدرت واستيلاى أو به جائى رسيده بود كه هرچه مى خواست مى كرد وكسى نبود كه چون وچرا كند. على بن حسين مسعودي مورخ بزرگ قرن چهارم، بعدازنقل داستانى در زمينه خودكامى معاويه گويد: اطاعت مردم از معاويه ونفوذ امرش به جائى رسيد كه در موقع رفتن به جنگ صفين روز چهارشنبه أي نداى نماز جمعه سر داد وبا مردم نماز جمعه خواند، وكسى نگفت كه امروز چهارشنبه است، نماز جمعه چرا (1) ؟ ________________________________________ 1 - مروج الذهب 3: 31. (*) ________________________________________